مقاله : توکل در مثنوی های عطار
نویسنده: محمدجعفر پروین، سید علی سراج ، احسان علیزاده، فریبا عطایی
در این نوشته علاوه بر بیان معنی لغوی واژه ی « توکل »، جایگاه این واژه در احادیث و همچنین دیدگاه برخی ازعرفا در این باره آورده شده است. توکل به عنوان یکی از پایه ها و رفتارهای عرفانی بزرگان در مثنوی های های عطار نیشابوری شاعر بزرگ قرن ششم مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. عطار نیشابوری که خود از طایفه ی عرفان بوده است سخنان و دیدگاه های عرفای بزرگ را در قالب حکایت هایی پربار برای خوانندگان اهل ذوق ارائه نموده است.
تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست
راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش « حافظ «
توکل لغتی عربی است به معنای »یقین داشتن به رحمت خداوند و امید بستن به او« با عنایت به این نکته که مسلمانان به وجود ذات هستی بخش حضرت حق اعتقادی وافی و راسخ دارند؛ در تمام زمان ها و مکان ها خداوند بزرگ را بر امور پنهانی و آشکار خویش مسلط و آگاه می دانند. بر اساس همین باورها و آیین های مذهبی هر جا که گره امور به دست بشر بازشدنی نمی نماید آنها را با اعتماد کامل به خدای خویش می سپارد. سپردن امور به خداوند و تسلیم به صالح او بودن را » توکل « می نامند. کمتر شاعر، نویسنده یا متکلمی می توان یافت که در حیطه خویش از موضوع توکل سخنی به میان نیاورده باشد. عطار نیشابوری هم بر حسب اعتقادات مذهبی و پایبندی های خود به حضرت باری تعالی اهمیت و جایگاه توکل را در قالب نثر و نظم برای خوانندگان بیان نموده است. در این نوشتار با پایگه توکل در آثار منظوم ایشان آشنا میشویم)انوری،1831. هرچند به تعبیر قرآن پژوهان مصدر توکل در قرآن نیامده، اما واژه های هم ریشه با آن هفتاد بار، مرتبط با مضامین گوناگون، به کار رفته است . نسبت میان توکل و ایمان را می توان مهمترین مضمونی دانست که در قرآن در باره توکل آمده است . تکرار عبارت »و عَلی اللّهِ فَلْیَتَوَکَل المُؤمنون « در سوره های متعدد قرآن حاکی از اهمیت این نسبت است . گذشته از این عبارت ، که به صراحت توکل را الزمه ایمان می شمارد، آیات متعدد دیگری نیز بر این مطلب داللت دارند . در قرآن جفت واژه های » توکل، تقوا« و » توکل،ایمان « در کنار هم به کار رفته اند. از مضامین جالب توجه در آیات مرتبط با توکل ، متوکل بودن پیامبران الهی است . در تفسیر آیات مرتبط با توکل ، مفسران معانی چندی برای توکل ذکر کرده و مطالبی در شرح آن آورده اند. از جمله، طبری: در امور به خدا اعتماد کردن، امر خود را به او واگذاردن و به قضای او راضی بودند.