سه گانه ولادت به قلم مرحوم سعید تشکری رمانی است تحسینشده که در آن داستانی از زندگی اما رضا (ع) و خواهر ایشان حضرت فاطمه معصومه و سفر ایشان به مرو روایت میشود.
این سه گانه در سه کتاب مجزا با عناوین "ولادت"، "سیمیا" و "شاه بهار" توسط نشر نیستان منتشر و در حال حاضر در دسترس علاقه مندان برای مطالعه در دهه کرامت قرار دارد.
دو شبان خراسانی که یکی کاتب و دیگری صحاف است فرزند خواندههای خود را که در ویرانههای شوش دانیال پس از دیدار با مولای خود امام موسی کاظم (ع) در پی کشتاری که عباسیان برای تاراج پارسیان انجام دادهاند مییابند و آنها را از بدو طفولیت در وصیتی مکتوب به نام هم میخوانند. لیلا و هاتف اکنون پس از سالها و مرگ این کاتب و صحاف میخواهند با هم ازدواج کنند اما پرسش ساده آنها از خود این است: ما که هستیم؟ و چرا فرزند مولای پدرانشان ولیعهد تازه عباسیان است؟ لیلا و هاتف برای یافتن پاسخ خود و ازدواج با یکدیگر به مدینه میروند تا حقیقت امام هشتم شیعیان را بیابند و زندگی خود را آغاز کنند. رسیدن آنان به مدینه مصادف است با هجرت اجباری حضرت امام رضا (ع) به مرو. اکنون هاتف و لیلا یکی در پی امام هشتم به سفر میرود و یکی با حضرت معصومه همراه میشود. هاتف و لیلا در مییابندکه ولادتی تازه برای پارسیان رقم خواهد خورد و آن آغازی تابناک سلسله نیکوست که در آینده به بار خواهد نشست.
سفر امام رضا (ع) و حضرت معصومه (س) به ایران در این کتاب، از زبان مجموعهای از کاراکترها بیان میشود که تشکری سعی کرده با رعایت ایجاز و خلق زبان فاخر متناسب با موقعیت و رخداد رمان و نیز ایجاد فصول متعدد و کشف هر واقعه از منظر مختص به خود در جریان داستان آن را به ماجرایی بیش از یک سفر تعبیر کرده و از آن به حادثهای برای تغییر سرنوشت محتوم ایرانیان مسلمان و مقسم آن به قبل و بعد از خود یاد کند.
به تعبیر تشکری در این داستان در حقیقت با داستانی چند وجهی درباره زندگی این خواهر و برادر مواجه میشویم که شهود دراماتیک نویسنده نسبت به برخی موضوعات در بخشهایی از پرداختن به زندگی این دو بزرگ، از رویکردهای محتوایی آن محسوب میشود.
تلاش اصلی تشکری در این کتاب خلق روایتی تاریخی است که از دو منظر بدیع و تازه مینماید. نخست اینکه تاریخ برای وی بستر واقعی روایت داستانی نیست بلکه زمنیهای است برای بیان یک واقعیت تاریخ محتوم. او تاریخ را دستمایه خلق شخصیتهایی کرده مجازی اما فرم گرفته از واقعیت؛ که اسب خیال مخاطب این رمان را بر مسیری از واقعیت به تاخت میبرند و او را در فضای داستانی و در عین حال حقیقی با زندگی معصوم هشتم و خواهر گرامیش آشنا میکنند.
از سوی دیگر ولادت را میتوان از حیث زبانی تلاشی ستودنی برای خلق زبانی تازه در روایت داستانهای دینی تاریخ دانست. این مساله خود را زمانی بیشتر نشان میدهد که ببینیم در میان نویسندگان ایران زبان بیان روایتهای تاریخی و لحن حماسیآن با زبان بیان داستانهای دینی و لحن پند آموزانه آن دارای تفاوتهایی اساسی هستند که تشکری توانسته در این میان به تلفیقی قابل توجه درباره آن دست پیدا کند.
کتاب «سیمیا» دومین مجلد از رمان ولادت است که سعید تشکری پیش از این منتشر کرده است و روایتی داستانی در حاشیه هجرت امام رضا (ع) از مدینه به مرو را روایت میکند. تشکری در این رمان ماجرای لیلا و هاتف را از فراز دیگری از زندگی آنها ادامه میدهد.هاتف در زندان مامون اسیر است و جوانی به نام سیاح در طلب ازدواج با دختر آنهاست و برای جلب اذن پدر دختر، هاتف و دیدار با نعمان برادر خود که هر دو اسیر زندان مامون هستند از قم راهی بغداد میشوند. نعمان سر سودایی دارد و میخواهد دل به زندگی پیش رویش ببندد اما هاتف در راه و مسیر خود سخت دلبسته است و تصمیم دارد پس از آزادی از زندان نیز کماکان به مسیر پیش از این آمده در ارادت و تبعیت از امام خود ادامه دهد و در این راه است که او در میان دو راهی طلب دختر هاتف و شروط او و همراهی با برادرش و در پی زنگی رفتن دست و پا میزند.
سعید تشکری در مجلد دوم از رمان تحسین شده ولادت، سبک نوشتاری شگفتانگیز خود در مجلد نخست از این روایت را تکرار کرده است. داستان او از سویی فخامت زبانی نمایشنامههایش را در بر میگیرد و از سوی دیگر مخاطبش را با خود در دل سفری تاریخی به درون تاریخ زیسته مومنان و شیعیان ایرانی در دل تاریخ میبرد. روایت او روایتی است گیرا و پرآب چشم و در عینحال فخیم از پیوند میان فرهنگ و ذهن و اندیشه ایرانی با فرهنگ اهل بیت (ع) و کندوکاوی در راز و رمز شیفتگی آنان به منش و سیره امام هشتم (ع).
رمان شاه بهار سومین اثر از سه گانه ولادت به قلم سعید تشکری است. در مجلد دوم(سیمیا) هاتف و لیلا دریافتند که ولادتی تازه برای پارسیان رقم خواهد خورد و آن آغاز تابناک سلسلهای نیکوست که در آینده به بار خواهد نشست.
در مجلد سوم اما داستان پس از شهادت امام رضا (ع) آغاز میشود و اینبار فرزندان آنها به سودای یافتن و درک مولایشان امام جواد (ع) از نیشابور و مرو عازم قم و بغداد میشوند و در این مسیر است که شمهای از دوران خلافت معتصم و ظلم او بر شیعیان و سادات رضوی ترسیم میشود.
نکته قابل توجه در رمان "شاه بهار"همانند دو مجلد سابق آن تصویری است که نویسنده از پذیرش اندیشه و باور شیعی در میان ایرانیان به تصویر میکشد. از سوی دیگر نویسنده در هر فصل از رمان خود با خلق تصاویری از زاویه دید یکی از شخصیتهای سیاه یا سفید حاضر در این اثر به شیوههای مختلف به تصویر سازی جریان زیست تاریخی شیعیان در ایران میپردازد.