کتاب گرشاسپ، طومار گرشاسپنامه مرشدقلی بر پایۀ طومار شاه طهماسب و متنشناسی تحلیلی
پدیدآور: به کوشش فرزاد قائمی، جلالالدین گرگیج
گرشاسپ یا همان گرسسپ اوستا، جهانپهلوان عصر اسطورهها، بنا بر اوستا پسر اثرط (اترد) از تبار فریدون است که با صفات «نرمنش»، «دارندۀ گیسو» و «دارندۀ گرز» از او یاد شده است؛ همان که بعدها به صورت نریمان دگرسانی یافته و به عنوان نیای خاندان سام نامبردار شده است. بنابراین عموماً خاندان رستم منسوب به گرشاسپ دانسته میشود. در اوستا او قهرمان پیروز چند حادثۀ بزرگ دانسته شده است: اژدهای بزرگی را میکشد، بر دیوی به نام «گندرو» چیره میشود، باد را که فریفتۀ اهریمن شده بود رام میکند و مرع کَمَک را که سرش به عرش میرسید از پا درمیآورد.
این متن به عنوان یکی از طومارهای نقالی روایتهایی را دربر میگیرد که به خویشکاریها و پهلوانیهای گرشاسپ مربوط میشود. متون نقالی پیشینۀ درازی ندارند و بیشتر به دورۀ قاجار و اندکی هم به اواسط دورۀ صفویه یعنی از سدۀ دوازدهم به بعد مربوط میشوند. این روایت هم با آنکه به سال 1325 هجری قمری نگاشته شده است، اما چون به تصریح کاتب آن، مرشدقلی بر اساس طومار جامع طهماسبی به تاریخ 1012، یعنی کهنترین طومار شناختهشدۀ نقالی روایت شده است، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
متن کلیات گرشاسپنامه یک «طومار» استک این نوع از نثر فارسی که در سطح زبان، ساده، محسوس، نمایشی، زنده و حماسی است، از حیث بلاغی متمایل به تکرار و خالی از بدعتهای زیباشناختی است. واژگان طومار عمدتاً عینی، غیرانتزاعی و مبتنی بر دلالتهای حقیقی و وسایط اندک هستند. علت آن هم مشخص است؛ واژگان متن برای بیانی نمایشی و همراهی با اجرای زبان بدن به کار میروند و برای بیان نمایشی و ارتباط صریح با مخاطب عام باید از واژگان ساده، محسوس، واقعی و عینی استفاده کرد. واژگان با سویۀ انتزاعی در متن نایاباند و این برای حماسه امری ذاتی است؛ بهویژه در نوع شفاهی آن که طومارها هم شکلی از این ژانر هستند، امری ذاتی است.
این طومار از چند جهت ممتاز است؛ نخست با توجه به کتابت آن که در شعبان سال 1325 قمری مقارن با دورۀ محمدعلی شاه قاجار بوده است، چهارمین طومار مورخ قجری است که تا امروز جامۀ طبعبر تن میکند. دوم اینکه این متن تنها طومار فارسی است که بر اساس روایات منسوب به نامدارترین پهلوان ایرانی عصر اوستایی، گرشاسپ شناسایی شده و حاوی مفصلترین روایت گرشاسپ در میان طومارهای شناختهشدۀ فارسی است که تفاوتهای آن حتی در برخی موارد با «گرشاسپنامۀ اسدی» اهمیت آن را دوچندان میکند. سوم اینکه بر اساس اقرار کاتب طومار، مرشدقلی، از منبع خود موسوم به «طومار شاه طهماسبی» از آن فردی به نام «سیفالدین» کتابت سال 1012 هجری قمری است که یک قرن پیشتر از کهنترین طومار شناختهشدۀ فارسی تا امروز (طومار مرشد سیاهپوش) و در عهد شاه عباس اول نوشته شده است.
این کتاب در دو بخش سامان یافته است. در بخش نخست فراتر از مقدمۀ یک متن مصحح، سیر اسطورۀ گرشاسپ با رویکرد متنشناختی و منابع این طومار و متن آن از حیث زبانی، ساختاری و محتوایی معرفی و تحلیل شده است. در بخش دوم متن با توجه به نسخۀ واحد موجود به روش قیاسی تصحیح شده است. برای تکمیل نواقص متن از قلاب استفاده شده، در بازسازی متن مواردی در نسخه که اشکالات موجود، کیفیتهایی مربوط به رسمالخط و شکل نگارش کلمات بودند، بر اساس دستور خط معاصر و اسلوب ویرایش امروز زبان فارسی تصحیح شدهاند.
نسخۀ موجود از این طومار به زبان فارسی حاوی 91 برگ 16 سطری است که دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد آن را در سال 1376 از آقای غلامعلی جهانیان خریداری کرده است. این نسخه به نوع و درجۀ خط نستعلیق نوشته شده است.