بهترین قصههای منثور عطار نیشابوری در مجلدی از «غصه نان، اکسیر جان»
در متن پشت جلد کتاب «برگزیده بهترین قصههای عطار نیشابوری» از آثار منثور (تذکرةالاولیاء) میخوانیم: «از هر منظری که به ادبیات عرفانی و مبانی آن بهمثابه یک سنت یکپارچه هنری و ادبی در زبان فارسی نگاه کنیم و در پی تحلیل کارکردهای اجتماعی، فکری، فرهنگی، هنری و ادبی آن باشیم، عطار را وجودی خاص و متمایز مییابیم.»
مقدمه، گزینش و تعلیقات این اثر به قلم مهدی محبتی، پژوهشگر و استاد زبان و ادبیات فارسی نوشته شده است.
محبتی در این اثر 371 قصه از تذکرهالاولیا را آورده و در انتها نیز در بخش «اولیانامک» مختصری را در شرح حال 90 نفر از عارفان و اولیا را که قصههایشان در این مجموعه آمده، آورده است که از آن جمله میتوان به مالک بن دینار ابویحیی، محمد بن واسع، حبیب عجمی، رابعه عدویه، بایزید بسطامی، امام شافعی، جنید بغدادی، ابوعلی جوزجانی و ابوعبدالله محمد بن خفیف اشاره کرد.
مرید فراری و کوچه بنبست
«جنید را مریدی بود. مگر روزی نکتهیی بر وی گرفتند. از خجالت برفت و به خانقاه نیامد. تا یک روز جنید با اصحاب در بازار میگذشت. نظرش بدان مرید افتاد. مرید از شرم بگریخت. جنید اصحاب را بازگردانید و گفت: ما را مرغی از دام نفور شده است و بر عقب او برفت. مرید بازپس نگریست. شیخ را دید که میآمد. گام گرم کرد و میرفت تا به جایی رسید که راه نبود. روی بر دیوار نهاد از شرم. ناگاه شیخ بدو رسید. مرید گفت: کجا میآیی؟ شیخ گفت: جایی که مرید را پیشانی در دیوار آید؛ شیخ آنجا به چه کار آید. پی او را با خانقاه بود. مرید به قدمهای شیخ افتاد و استغفار کرد. چون خلق آن حال را بدیدند رقتی در خلق پدیدآمدو بسیار کس توبه کردند.»
بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه این اثر را در 280 صفحه و قیمت ۲۵۰ هزار تومان عرضه کرده است.