ماجرای عجیب زندگی شهیدی که تکفیریها روی پیکرش رقیصدند
جلسه نقد و بررسی کتاب «اینجا بالای تل، تکفیریها میرقصند» از سلسله نشستهای نقد کتاب موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس با حضور شیرین زارعپور نویسنده کتاب، سمیه عظیمی ستوده، فاطمه سلیمانی منتقدان ادبیات پایداری، مرجان خالقی مدیر کتابخانه و مصطفی نیکنام مسئول تاریخ شفاهی موزه و جمعی از علاقمندان و راویان حوزه ادبیات پایداری در سالن قصر شیرین موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار شد.
در ابتدای این نشست زارعپور، نویسنده کتاب گفت: شهید احسان میرسیار اصالتاً لاهیجانی و بچه ورامین است. پدر و مادرش وقتی ازدواج میکنند در ابتدا به پایین شهر و بعد به ورامین میآیند. احسان بچه اول خانواده است و عموی شهید او اکبر میرسیار که در 16 سالگی به شهادت رسیده بود روی او خیلی تأثیر داشت.
زارعپور اضافه کرد: عموی شهید تنها فردی بود که از آن خانواده به جنگ و جبهه رفت و شهید میرسیار تحت تاثیر آن فرد قرار گرفت و سید احسان از پنج شش سالگی با شهادت انس گرفت و تحت تاثیر این عمو نهایتا کار او به شهادت میرسد.
وی تصریح کرد: شهید میرسیار از 16 سالگی با ترک مدرسه به استخدام سپاه در میآید، تصمیمی که با مخالفت جدی مادر همراه میشود و پدر موافقت میکند حتی اختلاف پدر و مادر تا پای طلاق نیز میکشد اما نهایتا سید احسان به سپاه میرود.
نویسنده کتاب «اینجا بالای تل، تکفیریها میرقصند» با بیان اینکه شهید میرسیار موقع اعزام به سوریه سه فرزند داشت، خاطر نشان کرد: در عملیات هوپر این فرد به شهادت رسید، عملیات از قبل انگار لو رفته بود تکفیریها داخل روستا میریزند و بالای تل حوبه سیداحسان و محمود طبق را به شهادت میرسانند و روی پیکرهای شهدا میرقصند. او ابتدا در درگیریهای مستشاری در سوریه مفقودالاثر شده بود و پس از این واقعه تصور میشد که وی به اسارت نیروهای تکفیری درآمده است. اما بعد از گذشت 2 ماه از خبرهایی که از اسارت تا شهادت سید احسان میرسیار زمزمه میشد، بالاخره پس از بررسیهای انجامشده شهادت رزمنده گیلانی تأیید شد.
نویسنده کتاب «اینجا بالای تل، تکفیریها میرقصند» ادامه داد: این کتاب در جشنواره فیلم مقاومت عسلویه به عنوان کتاب برتر منتخب شد و اسفندماه سال گذشته برای گرفتن این جایزه به عسلویه رفتم، البته حضور در این جشنواره نیز با هماهنگی صورت نگرفت.
در ادامه سمیه عظیمی ستوده منتقد ادبیات پایداری در این جلسه اظهار کرد: اول برایم سوال بود که چرا کتاب چهار ساله را معرفی کنیم، اما الان فهمیدم سن و سال کتاب مهم نیست و لازم است کتاب خوب را دوباره معرفی کنیم تا مجددا دیده شود.
وی ادامه داد: مهمترین وظیفه نویسنده تاریخ معاصر زنده نگه داشتن وقایعی از تاریخ معاصر است، اینکه کتاب چه مشکلات نگارشی یا محتوایی دارد مهم نیست، مهم روایت تاریخ شفاهی است، این کتاب یک نقشه راه است و مخاطب مسیری را میرود که به بهترین سرانجام میرسد.
منتقد ادبیات پایداری ادامه داد: کتاب دو بخش فیزیک و محتوا دارد. اگر فیزیک کتاب خوب نباشد احتمال دارد محتوا دیده نشود، در حال حاضر یکی از کارها کم کردن حجم محتوا است، متاسفانه فیزیک «اینجا بالای تل، تکفیریها میرقصند» مخاطب را جذب نمیکند و برای همین محتوای آن دیده نمیشود.
عظیمی تاکید کرد: مسئله نویسنده در خط به خط کتاب دیده میشود اما در ویراست مشکلات جدی دیده میشود و ویراستاری کتاب جای نقد دارد و باید بیش از پیش دیده شود.
همچنین فاطمه سلیمانی ستوده منتقد ادبیات پایداری در این جلسه اظهار کرد: کتاب همیشه زنده است و حتی با وجود گذشت 4 سال از نوشتن کتاب خوشحالم که در جلسه نقد آن شرکت میکنم، کتاب یک موجود زنده است و همیشه صحبت کردن در مورد آن جذاب است.
وی افزود: عنوان کتاب صحنه اوج ماجراست، عنوان «اینجا بالای تل، تکفیریها میرقصند» خیلی من را جذب کرد و بهترین جمله کتاب است. همچنین کتاب پایان بسیار جذابی دارد و با جمله فوق العاده تمام میشود و با یک ابهام برای مخاطب به پایان میرسد.
منتقد ادبیات پایداری اضافه کرد: چنین زندگی نیاز به یک پایان با شکوه دارد، کتاب با شکوه است و این زندگی با شکوه در کتاب نمایش داده شده و با شکوه هم به پایان میرسد، اصولا در کتابهای تاریخ شفاهی چنین پایانی ندیدم و پایان خوبی داشت.
سلیمانی با بیان اینکه در عنوان کتاب باید مستند داستانی قید شود، تاکید کرد: بخشی از زندگی شخصی شهید اضافه بیان میشود، بخشی از زندگی شخصی شهید جذاب میشود که منجر به روایت شهادت میشود، میشد حجم زندگی شخصی شهید میرسیار را در کتاب کاهش داد.