معرفی کتاب مروارید ادب ایران . شهابالدین عبدالله مروارید سال 865 قمری در هرات به دنیا آمد و بیشتر یا تمام زندگیاش را در این شهر سپری کرد. او علوم و فنون رایج در دوران خویش را در هرات نزد هنرمندان و عالمان آموخت و در هنر ادبیات، موسیقی و خوشنویسی مهارت یافت. او در نوشتن شعر و انشا و نوشتن هفتقلم سرآمد بود و در زمینۀ آهنگسازی و نوازندگی از متبحرین زمان خویش به شمار میرفت. او درنهایت به سال 922 و در 57 سالگی دار فانی را وداع گفت.
شهابالدین عبدالله مروارید ملقب به بیانی کرمانی، تنها شاعری است که در قرن نهم هجری به سرودن رباعی شهرت داشت و به دلیل ابداع این شیوه، او را صاحب سبک میدانند. قالب رباعی چون صنعت دبیری، پیشینهای دیرینه دارد که صاحبنظران منشأ پیدایش رباعی را در خراسان و قدیمیترین صورت آن را به زبان پهلوی خراسانی دانستهاند؛ اما از قرون هشتم، نهم و دهم هجری، کمتر شاعری به رباعیسرایی شهرت یافته است.
مروارید از رباعیسرایانی بود که اغلب موضوعهای خاصی را در اشعارش لحاظ میکرد و به سبب مهارت در دبیری و برتری و فضیلتی که در این رشته داشت، توانست موضوعهای مربوط به اصطلاحهای دیوانی و مخاطبان را در رباعیات خود بیاورد تا مترسلان و دبیران بتوانند از آن در سرفصل نامههایشان بهره گیرند.
رباعیات مروارید مقدمهای بر بهوجودآمدن مکتب وقوع و واسوختهای درونی است. از دیگر ابداعهای او میتوان به «افشان غبار»، «کاغذ ابروباد» و تکنیک «گرفت» در ساز قانون اشاره کرد.
فصل نخست این کتاب اختصاص به بررسی اوضاع اجتماعی و فرهنگی قرن نهم دارد که مروارید در آن دوره میزیست.
هرات در عصر تیموریان دارالعلمی بود که طالبان علم و هنر از هر سو به آنجا میآمدند و هزاران اثر بدیع هنری، ادبی و علمی به وجود آمد. هزاران سخنور ادیب، شاعر و نویسنده، موسیقیدان و نقاش، خطاط و تذهیبکار پای به عرصۀ هنر نهادند و شاهکارهای هنری و ادبی خلق کردند. در فصل دوم کتاب تعدادی از مشهورترین شاعران پارسیگوی در عهد تیموری معرفی شدهاند.
فصل سوم اختصاص به بررسی موقعیت خاندان مروارید از گذشته تا کنون دارد. در این فصل شخصیتهایی چون خواجه شمسالدین محمد مروارید، نظامالدین یحیی مروارید کرمانی، خواجه محمد مؤمن مروارید کرمانی، خواجه احمد میرک صالحی مشهدی و ... معرفی و مختصری از زندگینامۀ آنان آورده شده است.
مطالب بسیاری از جمله اوضاع شغلی عبدالله مروارید در عهد تیموری، همچنین مطالب مفصلی از انواع هنرهایش در تذکرهها نقل شده است که در فصل چهارم به بررسی نمونههایی از این اقوال پرداخته شده است.
اگر امکان ثبت و ضبط نواها در قرن نهم و دهم هجری همانند امروز وجود داشت، بهتر میشد برای دانش و علم نوازندگی و آهنگسازی عبدالله مروارید مثال آورد. اما قولهای معاصران وی بیانکنندۀ سطح هنر مروارید است که میتوان به ذکر آنها در تذکرهها بسنده کرد. فصل پنجم اختصاص به بررسی هنرهای چندگانۀ شهابالدین عبدالله مروارید از خلال نوشتارهای دیگران دارد.
در فصل ششم کتاب اشاره به رباعی و رباعیسرایی شده است و در فصل هفتم مخاطبهنویسی که با بهرهگیری از رباعیسرایی رایج بود، بررسی گردیده است.
یکی از فنون مهمی که ارباب رسائل و دبیران و منشیان باید میآموختند تا سرلوحۀ نامهها و منشآت خود را با آن مزین کنند، فن مخاطبه است که «مکتوب الیه» در همان وهلۀ اول خوشش بیاید و به دیگر موضوعهای نامه و مکتوب توجه کند. در فصل پایانی کتاب به بررسی این موضوع در نگاشتههای شهابالدین عبدالله مروارید و حسامالدین خویی پرداخته شده است.