دومین چاپ از کتاب «خانواده ابدی»، نوشته معصومه رامهرمزی از سوی انتشارات حماسه یاران منتشر شد و در دسترس علاقهمندان قرار گرفت.
رامهرمزی که پیشتر با کتاب «راز درخت کاج» به زندگی یکی دیگر از قربانیان ترور پرداخته بود، در کتاب «خانواده ابدی» نیز روایتگر داستان زندگی یک خانواده پس از مواجهه با یک حادثه تلخ و تکاندهنده است.
کتاب تلاش دارد ضمن روایت خاطرات خانواده اسکندری پس از ترور مادر توسط منافقین، به بحرانهایی بپردازد که ترورهای دهه 60 بر خانوادههای قربانی گذشته است؛ ترورهایی که قلب خانوادههای ایرانی را نشانه گرفت اما آنها را از پا نینداخت. کتاب «خانواده ابدی» روایت یکی از هزاران ترور مردم بیگناه توسط منافقین در دهه 60 است.
منافقین با تهاجم به خانه محسن اسکندری، مادر خانواده را در مقابل چشمِ چهار فرزندش، هدف هشت گلوله قرار میدهند. بعد از این حادثه تلخ، پدر خانواده با صبر وبردباری به فرزندانش کمک میکند تا شوک ناشی از روز حادثه و شهادت مادر را پشت سر بگذارند. بانویی مؤمن، مسئولیت فرزندان شهید را برعهده میگیرد و با پر کردن جای خالی مادر، زندگی دوبارهای به آنها میبخشد.
شهید عشرت اسکندری در جریان انقلاب اسلامی با شور و شوق در کنار سایر زنان مسلمانان فعالانه شرکت داشت و مفاسد رژیم پهلوی را افشا میکرد. او مادری مهربان و دلسوز بود و چهار فرزند خردسال به نامهای مهدی چهار ساله، منصوره شش ساله، معصومه هشت ساله و محمدجواد 10 ساله داشت. فعالیتهای مذهبی و مبارزاتی او در طول پیروزی انقلاب و پس از آن، شهید اسکندری را به عنوان یکی از زنان فعال در این عرصه معرفی کرده بود. چهارم شهریور 1361؛ روز حادثه دو تن از تروریستهای منافق در حالی که خانواده بر سر سفره صبحانه نشسته بودند و دو میهمان هم داشتند و کودکان هم در خانه حضور داشتند، به منزل شهید اسکندری یورش برده و با هشت گلوله مادر خانواده را پیش چشم فرزندانش به شهادت رساندند. میهمانان منزل شهید اسکندری، فاطمه عشریه و علیاکبر خدادادی، در حالی که تازه ازدواج کرده بودند نیز در این واقعه تلخ به شهادت رسیدند. منافقین به این بسنده نکرده و تمام خانه را به رگبار بستند و کودک شش ساله این خانواده را در حالی که به پیکر بیجان و غرق در خون مادر چشم دوخته بود، به شهادت رساندند.
در بخشهایی از این کتاب میخوانیم: چشمهایم از حدقه بیرون زد! آنها خواهرم را کشتند؟! او فقط چهارسالش بود! یعنی جواد و مهدی را هم کشته بودند؟! از توی خانه صدایی نمیآمد.
صورتم را به موزاییکهای حیاط چسباندم و چشمهایم را بستم و خودم را روی زمین مچاله کردم. توی دلم بابا را صدا میزدم: «بابا کجایی؟ بابا، بیا» با ترس، چشمهایم را نیمه باز کردم که ببینم آنها کجا هستند. هر دو به در خانه رسیدند. انگار مرا فراموش کرده بودند! چرا به من تیر نزدند؟! یعنی مرا نمیدیدند؟ ... .
ایران یکی از بزرگترین قربانی تروریسم در جهان است. براساس آمار و اطلاعات کتاب جامع شهدای ترور کشور، از ابتدای انقلاب تاکنون بیش از 17 هزار نفر از شهروندان و مقامات سیاسی ایران در مواجهه با گروههای مختلف تروریستی به شهادت رسیدهاند که از این تعداد، گروهک مجاهدین خلق(منافقین) بیشترین سهم را در شهادت شهروندان و رجل سیاسی داشتهاند؛ به طوری که به روایت آمار، بیش از 12 هزار نفر از تعداد شهدای ترور، به دست این گروهک به شهادت رسیدهاند. در کنار این آمارهای تکاندهنده باید از تعداد مجروحینی یاد کرد که به دست این گروهک زخمی شدهاند.
بنابر آمارهای رسمی، بیش از پنج هزار نفر از شهروندان و فعالان سیاسی در سالهای پس از پیروزی انقلاب به دست گروهکهای مختلف مجروح شدهاند که از این میان، باز سهم مجاهدین بیش از دیگر گروهکهاست: چهار هزار نفر. با وجود ابعاد گسترده اقدامات تروریستی گروهک مجاهدین در کشور طی چند دهه گذشته، معدود آثار هنری است که روایتگر اقدامات آنها باشد. طی سالهای گذشته تلاشهایی در جهت معرفی این بعد از سازمان که همواره به عنوان یکی از اصلیترین سیاستهای آن مطرح است، صورت گرفته اما تعداد آثار تولید شده در قیاس با حجم کشتار صورت گرفته، بسیار اندک است.