«تابوت سرگردان» رمان ترسناک تازه شاه‌آبادی برای نوجوانان
۱۴۰۳-۰۸-۱۲
«تابوت سرگردان» تازه‌ترین رمان حمیدرضا شاه‌آبادی در ژانر ترسناک تاریخی از سوی نشر افق منتشر شد.

«تابوت سرگردان» کتاب تازه شاه‌آبادی نیز به مانند آثار پیشین او هم چون «دروازه مردگان»،‌ «لالایی برای دخترمرده» و ... در ژانر ترسناک تاریخی دسته بندی شده است و روایت شخصیتی است بنام صمد که از رفتن به جاده و سفر می‌ترسد اما در مواجهه با ایرج میرزا، شاعر مشهور آن روزگار، تصمیم می‌گیرد، به هر شکلی که شده، بر ترس خود غلبه کند و از تهران به تبریز برود. اما شرایط سفر به‌گونه‌ دیگری پیش می‌رود. صمد برای گرفتن مرخصی نزد استادش می‌رود. استاد که از شرایط روحی صمد اطلاع ندارد به او مرخصی می‌دهد اما از او می‌خواهد یک جسد را برای کالبدشکافی با خود به تبریز ببرد. درحالی‌که خودش از جاده می‌ترسد می‌بایست، جسدی را هم با خودش حمل کند و به تبریز ببرد.

شاه‌آبادی پیش از این،  این کتاب را زمینۀ خوبی برای معرفی و شناخت چیزهای بسیاری از دوران قاجار و سال‌های منتهی به مشروطه دانسته و گفته است:‌ خواننده‌ای که این اثر را می‌خواند می‌تواند تصویر خوبی از مدرسۀ دارالفنون، چه در تهران و چه در تبریز، به‌دست آورد. همچنین با وضعیت علم پزشکی در آغاز شکل‌گیری خود آشنا شود. شاه‌آبادی یادآور شده است که به‌دنبال خلق شخصیتی ترسناک ایرانی هم بوده است و نمی‌داند توانسته موفق شود یا نه.

 شاه‌آبادی در صفحه شخصی خود در اینستاگرام درباره انتشار این کتاب نوشته است: «بالاخره منتشر شد و به دستم رسید. توزیع این کتاب در کتابفروشی‌ها از روز شنبه دوازدهم آبان شروع می‌شود و من از الان با اضطراب به عکس‌العمل مخاطبان فکر می‌کنم.

تابوت سرگردان را خودم خیلی دوست دارم. تقریبا هر چه از این ژانر بلد بودم در آن به کار گرفتم. تا جایی که فکر کردم شاید این آخرین کارم در این نوع باشد. این کتاب که مثل تمام کارهای اخیرم فضایی تاریخی دارد، داستان پسر نوجوانی است که باید یک جسد را با خودش از تهران تا تبریز حمل کند.

داستان در شکل کلی‌اش یک داستان جاده‌ای است و من برای روایتش شیوه متفاوتی را انتخاب کردم قصه کار در دو خط موازی روایت می‌شود.در یک خط داستان رو به جلو می‌رود و در خط دیگر رو به عقب. این روایت به تناوب و یک فصل در میان ادامه پیدا می‌کند تا جایی که اول و آخر داستان در یک نقطه به هم می‌رسند، این شیوه روایت برای خودم خیلی جذاب بود و امیدوارم خوانندگان هم دوست داشته باشند.

ویژگی دیگر این رمان فضای ترکی و آذربایجانی آن است. دیالوگ‌های ترکی و اشاره به محلات تبریز قدیم برای خودم یادآور خاطرات شیرین تحصیل در دانشگاه تبریز بود.ویژگی‌های دیگری هم در این کار هست که گفتنشان داستان را لو می‌دهد. پس به آنها اشاره نمی‌کنم.


از نشر خوب افق بابت چاپ پاکیزه این اثر صمیمانه تشکر می‌کنم. از خانم دکتر افسون امینی برای ویرایش دقیق کارم سپاسگزارم و از زحمات ارزشمند خانم رویا میرغیاثی در معرفی کتاب قدردانی می‌کنم.

در تمام یک سالی که درگیر نوشتن این رمان بودم آرزویم این بود که حاصل کار باب طبع خوانندگانی باشد که در چند سال گذشته مشوق اصلی من در کار نوشتن بوده‌اند باشد که این آرزو اجابت شود.»

افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید

نظرسنجی

نظر شما در مورد مطالب این وب سایت چیست؟

انتخاب‌ها

تصاویر شاعران

This block is broken or missing. You may be missing content or you might need to enable the original module.