کتاب هشتاد و هشت شعر رضوی به انتخاب : سعید بیابانکی و مقدمه: خسرو احتشامیهونهگانی
کتاب حاضر، کوششی از انجمن ادبی رضوی وابسته به موسسه آفرینش های هنری آستان قدس رضوی است که به گردآوری مجموعه ای از اشعار شاعران برجسته کشور پرداخته است؛ شاعرانی که مضامین رضوی را دستمایه ذوق ادبی خویش قرار داده اند و ارادت خود به هشتمین آفتاب شیعیان را به زبان هنر بیان کرده اند.
در ادامه دو شعر زیبا از این کتاب را با هم مرور می کنیم:
کوچه های خراسان تو را می شناسند ( سروده قیصر امن پور )
چشمه های خروشان ترا می شناسند
موجهای پریشان ترا می شناسند
پرسش تشنگی را تو آبی جوابی
ریگ های بیابان ترا می شناسند
نام تو رخصت رویش است و طراوت
زین سبب برگ و باران ترا می شناسند
هم تو گلهای این باغ را می شناسی
هم تمام شهیدان ترا می شناسند
از نشابور با موجی از لا گذشتی
ای که امواج طوفان ترا می شناسند
بوی توحید مشروط بر بودن توست
ای که آیات قرآن ترا می شناسند
گر چه روی از همه خلق پوشیده داری
آی پیدای پنهان ترا می شناسند
اینک ای خوب فصل غریبی سر آمد
چون تمام غریبان ترا می شناسند
کاش من هم عبور تو را دیده بودم
کوچه های خراسان تو را می شناسند
علیرضا غزوه
خراسان در خراسان نور در جان تو می چرخد
مگر خورشید در چاک گریبان تو می چرخد؟
خراسان مُهر دریا می شـــود با گام های تــو
به دست ابرها تسبیح بـــاران تــو می چرخد
اگر شوق وصالت نیست در آیینـــه ها، درها
چرا آیینه در آیینه، ایــوان تــو می چــرخد
طواف عاشقان هم بر مـدار چشم های توست
سماع صوفیان هم گــرد عرفان تو می چرخد
به سقّاخانه ات زیباست رقص کاسه های نــور
در این پیمانه، آن پیمانه، پیمان تو می چرخد
بیابان در بیابان گرگ شد، هـــر کوه، صیّادی
چقدر آهوی زخمی در شبستان تو می چرخد
در ایـــن آدینه لبریز از آغاز گل، شاعـــــر!
شروع تازه ای در بیت پایان تـــو می چرخــد