در این کتاب ضمن آموختن اصول و مبانی تحقیق در ادبیات، از «علمیت» آن نیز با بهرهگیری از نظریههای علمی ـ به ویژه فلسفه و تاریخ علم تا حد امکان ـ دفاع و مراحل علمی تحقیق در ادبیات را با اتکا به نظریههای مربوط به دیگر علمها تبیین شده است.
از دوران رنسانس به بعد ماهیت تلقی از دانش دگرگون و علم از «فضیلت» صرف که دارندۀ آن را از دیگران متمایز میکرد، به «ابزاری» برای اعمال قدرت دانشمند در طبیعت تبدیل شد. سرآغاز این تحول را از کتاب «ارغنون جدید» فرانسیس بیکن دانستهاند. اما از نیمۀ دوم قرن نوزدهم به بعد، به ویژه قرن بیستم به این سو ارزش و اعتبار دانشها با توانایی آنها در ایجاد تکنولوژی و تولید ثروت سنجیده میشود. به همین دلیل میان نهاد علم، نهاد اقتصاد و نهاد سیاست پیوندی ناگسستنی ایجاد شده و دسترسی به دانشهای استراتژیک و در اختیار داشتن آنها به مسئلۀ بزرگ دولتها در سطح ملی و بینالمللی تبدیل شده است. قرن بیستم و بیستویکم که یکی را واپس نهادهایم و دیگری را تازه آغاز کردهایم، به هیچ شبهتی میتواند «عصر حاکمیت علم و فناوری» نامیده شود؛ عصری که نهتنها عوالم مادی را سراسر به محک علم و فناوری میسنجد، بلکه امور کاملا تجریدی و متافیزیکی مانند ادیان، اسطورهها، روح و روان آدمی، جامعه، تاریخ، سیاست، هنرها و از جمله جلوههای گوناگون ادبیات را نیز با همین محک مطالعه میکند.
به همین دلیل کشورها با تأسیس مراکز علمی و پژوهشی فراوان، «پژوهش» را در سرلوحۀ اهداف و برنامههای خود قرار دادهاند و حتی به «آموزش» به عنوان مقدمهای برای تحقق اهداف پژوهشی مینگرند. برای تحقق اهداف پژوهشی، تألیف منابع معتبر آموزشی که بتوانند مهارتهای ذهنی و علمی پژوهش را در اختیار محققان جوان قرار دهند، گام مهمی است. در رشتۀ زبان و ادبیات فارسی به دلیل اینکه در برنامۀ درسی «مرجعشناسی و روش تحقیق» به صورت توأمان آورده شدهاند، بیشتر کتابهایی که در این زمینه نوشته شدهاند، به معرفی «مراجع» توجه کرده و به صورت حاشیهای به اصول تحقیق پرداختهاند. حال آنکه شناخت منابع تنها یکی از مراحل مبانی تحقیق است و اگر پژوهش روشمندانه و مبتنی بر اصول علمی آغاز نشده باشد، اطلاع از منابع نیز چندان ثمربخش نخواهد بود. به همین دلیل در این کتاب کوشیده شده ضمن آموختن اصول و مبانی تحقیق در ادبیات، از «علمیت» آن نیز با بهرهگیری از نظریههای علمی ـ به ویژه فلسفه و تاریخ علم تا حد امکان ـ دفاع کرده و مراحل علمی تحقیق در ادبیات را با اتکا به نظریههای مربوط به دیگر علمها تبیین شود.
در بخشهای گوناگون کتاب به جز مبانی نظری تحقیق که کمی به لحاظ ماهیت مباحث دشوار به نظر میآیند، به روش معلمی مطالب به عمد به سادهترین شکل ممکن بیان شده است. با این هشدار که این اصول تنها در مقام خواندن و شنیدن سادهاند ولی در مقام عمل بسیار دشوار و تعیینکننده هستند؛ زیرا تحقیق، در اصل علم نیست، مهارتی است که در میدان عمل و با جدیت در کار و بر اساس آزمون و خطا و به صورت تدریجی آموخته میشود. بنابراین اصولی که مطرح شده، در واقع مجموعهای از تجربههای آزموده و بیانشدهای هستند که تنها میتوانند در حد پیشنهادهایی برای پژوهشگران مبتدی در نظر گرفته شوند تا آنان با تأسی از این اصول بتوانند گامهای نخست تجربۀ علمی را مطمئنتر بردارند.
ساختار کتاب به گونهای است که قسمتهای مختلف زنجیرهوار با یکدیگر مرتبط هستند؛ یعنی تا زمانی که خواننده از نظر تئوریک ماهیت دانش و مکاتب علمی به ویژه علوم انسانی و علم ادبیات را نیاموخته باشد، نمیتواند با مراحل بعدی ارتباط مؤثرتری برقرار کند. یافتن مسئلۀ پژوهش، فرضیهسازی، طراحی برنامۀ پژوهشی، مطالعۀ پیشینه، شناسایی و بررسی نقادانه و گزینش منابع مورد نیاز، گردآوری اطلاعات، نگارش متن پژوهش و در نهایت تدوین نهایی متن به گونهای به هم پیوستهاند که اگر یکی از مراحل به درستی انجام نگیرد، سرتاسر تحقیق را با بحران روبرو میکند. به این دلیل ساده که پژوهش پروژهای یکه و واحد است و مراحل آن از یکدیگر مجزا نیستند.
فهرست مطالب کتاب:
فصل اول: علوم انسانی و علم ادبیات
فصل دوم: حوزههای پژوهشی زبان ادبیات فارسی
فصل سوم: دستیابی به مسئلۀ پژوهش
فصل چهارم: شناسایی و نقد پیشینه، طراحی برنامۀ پژوهشی و شناسایی و ارزیابی منابع
فصل پنجم: گردآوری اطلاعات
فصل ششم: نگارش متن پژوهش
فصل هفتم: تدوین نهایی متن پژوهش