رمان «شب پنجم» با حضور نویسنده اثر، فریبا انیسی و کامران پارسینژاد به عنوان منتقد و مجید اسطیری کارشناس مجری، در حوزه هنری مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
کامران پارسینژاد میگوید نویسندهها در خاطره و داستانهای تاریخی، باید رسالت بزرگی را بر دوش خود احساس کنند و صداقت کلام داشته باشند و منصف باشند.
به گزارش خبرگزاری مهر، رمان «شب پنجم» با حضور نویسنده اثر، فریبا انیسی و کامران پارسینژاد به عنوان منتقد و مجید اسطیری کارشناس مجری، در حوزه هنری مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
فریبا انیسی در ابتدای نشست با بیان اینکه برای نگارش این رمان با جمعی از بانوان زندانی سیاسی در رژیم شاهنشاهی گفتوگو کرده است، گفت: در جریان نگارش خاطرات انقلاب، با زندانیان سیاسی زن ارتباط بسیاری برقرار کردم و در همان سالها، مجمع زنان مبارز سیاسی و انجمن زنان مسلمان شکل گرفت و آنجا بیشتر در فضای کاری که انجام دادند قرار گرفتم. شکل گیری این کتاب نیز از آنجا بود و تصمیم گرفتم به دلیل آنکه بسیاری از زندانیان سیاسی زن حاضر نبودند خاطراتشان منتشر شود، مجموع این خاطرات را در قالب رمانی به نگارش درآورم.
وی ادامه داد: تمام افرادی که در آن دوران زندانی بودند، به نقش گروهک مجاهدین تاکید داشتند و بسیاری از بانوان زندانی سیاسی، با افراد گروهک مجاهدین هم سلول و دوست بودند. مجاهدین سیستم برنامه ریزی شده و منظمی برای جذب افراد داشتند و در زندان هم تبلیغ می کردند. در حالی که انقلابیون مذهبی، تشکیلات منسجمی نداشتند.
کامران پارسینژاد نویسنده و منتقد ادبی نیز در این نشست با بیان اینکه خانم های زندانی سیاسی به دلایل مختلف، از جمله شکنجه هایی که در دوران شاهنشاهی شدهاند، حاضر نیستند خاطراتشان را بازگو و منتشر کنند، عنوان کرد: این ایده که خاطرات این بانوان در قالب رمانی منتشر شود، ایده جالب و خوبی است. البته در درجه اول، هدف اصلی نگارش زندگینامه داستانی خانم های زندانی سیاسی بود و اگر این کار صورت میگرفت خیلی بهتر بود.
وی تصریح کرد: خاطره و زندگینامه، روایتگر بخشهای تاریک تاریخ کشورمان است. تاریخ همه چیز را ثبت نمیکند و مستندات کلی را میگوید. آن چیزی که میتواند حقایق جنگ تحمیلی یا انقلاب اسلامی را زنده کند، داستان و یا خاطره است. اگر تاریخ در داستان ثبت نشود، روزی از بین خواهد رفت و این خطر بزرگی برای تاریخ کشور ماست.
این نویسنده افزود: نویسنده ها در خاطره و داستان های تاریخی، باید رسالت بزرگی را بر دوش خود احساس کنند و صداقت کلام داشته باشند و منصف باشند. «جنگ و صلح» تولستوی تنها یک رمان نیست، بلکه بخش بزرگی از تاریخ روسیه است. ما هم باید به همین سبک و سیاق جلو برویم و چه در ارتباط با دفاع مقدس و چه انقلاب اسلامی بتوانیم حقایق را بیان کنیم.
پارسینژاد با بیان اینکه ساحت داستان ساختارهای متناسب با خود را میطلبد، عنوان کرد: نمیتوان هر آنچه به عنوان حقیقت در داستان وجود داشته را در آثار داستانی مبتنی بر تاریخ بیان کرد. مشکلی که در کتاب «فصل پنجم» ایجاد شده، همین مسئله است. البته من در کلام ایشان در روند داستان، صداقت را میبینم و اگر قرار بود ایشان حقایق را تحریف کنند، در طول داستان مشخص میشد. اما به نظر میآید ایشان اطلاعات بسیاری در ذهن داشته است و کوشیده تا تمام این اطلاعات را در قالب رمان بیان کند. این اندوخته باید تبدیل به چهار یا پنج رمان میشد. در این داستان حوادث بسیاری مطرح شده و شخصیت های بسیاری وجود دارد. باید به شخصیتها فرصت میدادیم تا مخاطب آن ها را بشناسد.
وی اظهار داشت: این اثر جزو ادبیات سیاسی و تاریخی محسوب میشود. به نوعی ادبیات اثباتی هم هست. این ادبیات در همه جای دنیا وجود دارد و در ایران نیز، در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی شکل گرفت. پشت این ادبیات ایدئولوژی و اندیشهای وجود دارد و از ابتدا تا انتهای داستان هدف و تفکر نویسنده مشخص است. از ابعادی این ادبیات، در این دوران پسندیده نیست. اگر اهداف خوبی هم داریم، نیازمند ترفندهایی هستیم که مخاطب را با خود همراه کنیم و باید در لایه های پنهان، داستان را جلو ببریم. مظفر سالاری کتابی درباره امام زمان (عج) دارند. نویسنده این داستان را از یک عشق شروع میکند و در لایههای پنهان، اصول و مذهب تشیع را تشریح میکند و حتی نویسنده ای که عقاید دینی نداشته باشد، این اثر را میپسندد.
این نویسنده با تاکید بر اینکه نسبت به فعالیت سیاسی زنان در ایران بی انصافی شده است، اظهار کرد: در نهادهای مختلفی که حضور داشته ام، دیده ام که بخش مهمی از فعالیتهای سیاسی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی توسط خانمها انجام شده است و به دلیل شرایط فرهنگی حاکم بر جامعه، این فعالیت ها به خوبی دیده نشده است. به همین دلیل موافق نگارش این گونه آثار درباره فعالیت های مبارزاتی خانم ها هستم. اما اگر داستانی در این زمینه مینویسیم، باید به گونهای باشد که مخاطب را جذب کند. در این داستان، گفتوگوهای بسیاری به کار رفته است و نقلهای مختلف را میخوانیم و فرصت اینکه احساسی نسبت به اثر پیدا کنیم را نداریم. مسئله مهم این است که باید فضاسازی و صحنهپردازی کنیم.
پارسینژاد همچنین گفت: نظام حاکم بر داستان، در رمان «فصل پنجم» رعایت نشده است. باید روابط را به نوعی کنار هم چید که مخاطب آن را باور کند. متاسفانه موضوعات امکان پذیر را، به ویژه برای نسل جوان، نمی توانیم در داستان باورپذیر کنیم. یکی از دغدغههای نویسنده باید این باشد که نیاز روز جامعه خود را بشناسد. اگر بخواهیم با فضای ذهنی دوران انقلاب داستان بنویسیم، در حقیقت اثر خود را برای همان نسل نوشته ایم اما نسل امروز نمی تواند با چنین اثری ارتباط برقرار کند.