تاوان کلمات
۱۳۹۶-۰۳-۲۱
در این کتاب شاعری که بدون توجه به رنگ و لعاب­های شاعرانه مد شده در زمانه زیست خود هم­صدا و هم­نوا با مخاطبش و به یاد آشیانی که از آن دور افتاده­اند و به یاد آرمان شهر آنها شعر گفته و برایشان با کلمات آهنگی موزون ساخته است…
عبدالجبار کاکایی حتی پیش از دل دادن به ترانه­ها و سخن گفتن بی­پرده و پیرایه با زبان عامیانه مردم و روزگارش، شاعری برخاسته از بطن خواست اجتماعی جامعه­اش بوده است. شاعری که بدون توجه به رنگ و لعاب­های شاعرانه مد شده در زمانه زیست خود هم­صدا و هم­نوا با مخاطبش و به یاد آشیانی که از آن دور افتاده­اند و به یاد آرمان شهر آنها شعر گفته و برایشان با کلمات آهنگی موزون ساخته است…
با این مقدمه «تاوان کلمات» از این منظر مجموعه شعری مهم و قابل اعتنا به شمار می­رود که گزیده­ای است از تمام این دوران از زندگی او؛ گزیده­ای از تمامی اشعاری که وی از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا چند سال اخیر آن را سروده است که در موخره و در بخشی تازه با مجموعه­ای از تازه سروده­های او نیز همراه شده است.
شعر کاکایی به اذعان او در این گزیده، شعری است اجتماعی که این موضوع به ویژه در غزلیات او بیشتر از سایر قالب­ها نمود دارد. شعری است که تنها خودش را وامدار و آرزومند برای مردم سرزمینش می­بیند؛ نه وامدار جریان و جناح و خوش­آمد سیاسی عده­ای است و نه به دنبال سانتی­مانتالیسم بیانی و جستجو کردن در بازی­های فرمی و روایی.
کاکایی در این اشعار به روشنی نشان داده که سعی دارد در شاعرانگی­های خودش به سنت­های کلاسیک غزل مدرن ایران که در سال های ابتدایی انقلاب توسط سید حسن حسینی و قیصر امین پور تجربه شده است وفادار باشد و آنها را برای مخاطبش زمزمه کند.
کاکایی در شعر خود از تجربه­هایی سخن به میان می­آورد که آرمان و آرزوی مردم خود به شمار می­روند، از کلماتی که مردمش همواره به ساده­ترین شکل ممکن در ناخودآگاه روزمره خود مرورشان می­کنند و گاهی نیز یادآور حسرت­های همیشگی آنهایند.
با این وجود غرل او آنچنان که خودش نیز بر آن صحه می­گذارد در سال­های اخیر و بیشتر از گذشته لحنی صریح­تر پیدا کرده است و در عین حال سعی کرده است رفتاری طبیعی­تر با زبان داشته باشد و شاید در پی داشتن چنین زبانی است که او و شعرش بیشتر از همه دوران­ها در عصر کنونی و در میان تمامی عصبیت­های رایج در ساخت اجتماعی پیرامون شاعر، مخاطب دارد و با آن ارتباط برقرار می­کند. به بیان دیگر شعر او شعری است که در آن مخاطب حس می­کند بیشتر از هر موضوعی شاعر به خاطر اوست که دست به سرایش شعر زده است و در پی همین مسئله با آن حس همذات پنداری بیشتری می­کند.
تاوان کلمات مجموعه شعری است که ذائقه­های متفاوت و متعددی را سیراب می­کند. مجموعه شعری که هم دینی است و هم اجتماعی و در عین حال به لطیف­ترین شکل ممکن شعری است مردمی.
در یکی از غزل­های این مجموعه می­خوانیم:
حاجت به اشارات و زبان نیست، مترسک
پیداست که در جسم تو جان نیست، مترسک
با باد به رقص آمده پیراهنت، اما
در عمق وجودت هیجان نیست، مترسک
شب پای زمینی و زمین سفره خالی­ست
این بی‌هنری، نام و نشان نیست، مترسک
تا صبح در این مزرعه تاراج ملخ بود
چشمان تو حتی نگران نیست، مترسک
پیش از تو و بعد از تو زمان سطر بلندی­ست
پایان تو پایان جهان نیست، مترسک
این مزرعه آلوده کفتار وکلاغ است
بیدارشو از خواب! زمان نیست، مترسک
سازندگان:
افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید

نظرسنجی

نظر شما در مورد مطالب این وب سایت چیست؟

انتخاب‌ها

تصاویر شاعران

This block is broken or missing. You may be missing content or you might need to enable the original module.