خوبترین حادثه
۱۳۹۶-۰۱-۲۸
شعری از محمدعلی بهمنی
با همـــه بی ســــرو سامانــیم
باز به دنــبال پـــــریـــشانــیم
طاقت فرسودگی ام هیچ نیست
در پی ویـــران شدنی آنی ام
آمــده‌ام بلکه نــــگاهم کنـــی
عاشـــق آن لحظه‌ی توفانیم
دل خوش گرمای کسی نیستم
آمــــده‌ام تا تو بســـــوزانیم
آمــــده‌ام باعطـــش سال‌ها
تا تو کمی عشــــق بنوشانیم
ماهـی بــرگشته زدریا شــــدم
تا تو بگـــیری وبمیــــرانی‌ام
خوب ترین حادثه می‌دانم ات
خوب‌تـــرین حادثه می‌دانیم ؟
حرف بـــزن ابِر مرا باز کن
دیـــر زمانیست که بارانی‌ام
حرف بزن حرف بزن سال‌هاست
تشنه یک صحبت طولانی ام....
  ها ... به کجا می‌کشیم خوب من؟
  ها ... نکشانی به پشیمانی‌ام
سازندگان:
افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید

نظرسنجی

نظر شما در مورد مطالب این وب سایت چیست؟

انتخاب‌ها

تصاویر شاعران

This block is broken or missing. You may be missing content or you might need to enable the original module.