آرزوی رود
۱۳۹۶-۰۱-۲۸
بگو جوی حقیری آرزوی رود با خود داشت
و از اول سلامت پاسخ بدرود با خود داشت
اگر چه سحر صوت ات جذبۀ داوود با خود داشت
بهشتت سبزتر از وعدۀ شداد بود اما
برایم برگ برگش دوزخ نمرود با خود داشت
ببخشایم اگر بستم دگر پلک تماشا را
که رقص شعله ات در پیچ و تابش دود با خود داشت
«سیاوش»وار بیرون آمدم از امتحان گر چه
دل «سودابه»سانت هر چه آتش بود با خود داشت
مرا با برکه ام بگذار دریا ارمغان تو
بگو جوی حقیری آرزوی رود با خود داشت
سازندگان:
افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید

نظرسنجی

نظر شما در مورد مطالب این وب سایت چیست؟

انتخاب‌ها

تصاویر شاعران

This block is broken or missing. You may be missing content or you might need to enable the original module.