بررسی درونمایه و سبک شناسی سوگ سرودهای ادب فارسی (از ابتدا تا آغاز قرن هشتم)
مونا آرام فر - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین
چکیده مقاله:
از دیرباز سرودن مرثیه به هنگام از دست دادن عزیز و بزرگی، در بین ملل مختلف، رایج بوده است. سوگ سرود و مرثیه به معنای گریستن برمرده مراه با ذکر خوبی های اوست. به شعرهایی با این مضمون ادبیات رثایی گویند که از انواع شعر غنایی به شمار میرود. طبیعی است که شاعران با درکی عمیق و احساسی ژرف به خوبی از عهده بیان این احساس تلخ و ناگوار و بازتاب آن برآمده اند و مرثیه هایی تاثیرگذار در سوگ عزیزان خویش سرودهاند. در حقیقت، مرثیه و سوگ سرود، حاصل نگاهی هنرمندانه و شاعرانه به مساله مرگ است. اما با چه سبک و معیاری درونمایه وبن مایه ادبیات رثایی و سوگسرودها چیست و تحت تاثیر چه عواملی شکل میگیرد بیتردید شیوه بیان این فراق و فقدان و سوگ مرگ عزیزان تحت تاثیر عوامل خاصی همچون میزان دلبستگی شاعر بهمتوفی،عوامل فرهنگی و شرایط اجتماعی و حتی سیاسی است. بی شک آنچه در سخن ادبی دراولویت قرار دارد، آفرینش ساختهای متناسب میان عناصر متن است. تناسبهای آوایی (وزن، آهنگ قافیه، ردیف، سجع، جناس)، تناسب های لفظی (آرایه های بدیعی) و تناسب های معنایی (تشبیه، استعاره، ایهام، پارادوکس وبن مایه) برای متن ادبی، ارزش به شمار میآید. تاکنون اغلب پژوهشها حول محور سوگ سرودها توصیفی و آماری بوده است و مطالعه مدون و مستقل سبکی روی آنها صورت نگرفته است. به همین جهت در این مقاله به بررسی محتوایی و همچنین سبکشناسی سوگسرودها از ابتدا تا آغاز قرن هشتم در سه محور زبانی، بلاغی و موسیقایی با نگاهی فرمالیستی مبتنی بر روش سبک شناسی متن بنیاد پرداخته شده است.
کلیدواژهها:
سوگ سرود، درونمایه، محور زبانی، محور بلاغی، محور موسیقایی
درصورت نیاز به اصل مقاله عنوان را به آدرس ذیل ارسال فرمایید
http://hzahmatkesh@chmail.ir