رمز گشایی از حکایت خلیفه ای که در کرم در زمان خود از حاتم طایی گذشته بود مثنوی معنوی
محمد قربانی (شناسه پژوهشگر - Researcher ID: ۴۷۵۴)
دانشجوی کارشناسی ارشد، دبیر زبان و ادبیات فارسی دبیرستان های ایلام
چکیده مقاله:
سخن از یک قصه ی رمزی و جهان مه آلود و نمادین آن است. می دانیم که قصه های رمزی و سمبلیک در ادب منثور داستانی ما از قرن پنجم با آثاری همچون رساله النظیر (داستان مرغان) ابن سینا و سپس در آثار کسانی چون احمد غزالی (رساله الطیر) و شیخ اشراق سهروردی و روزبهان بقلی و دیگران جلوه و روایی ویژه ای یافته است. در پی آن آثار شعری نمادینی با رویکرد عرفانی و در قالب قصه ی پرندگان پدیدآمد که برجسته ترین آن ، مقامات الطیور یا منطق الطیر عطار نیشابوری است . اما درسده ی هفتم پیر شوریده ی بلخ ، جلال الدین محمد با آفرینش مثنوی معنوی جایگاه و کاربرد ویژه ای به قصه های رمزی بخشیده است . او بازبانی ساده و به کمک واژگان و ترکیب های برآمده، کاربرد ویژه ای به قصه های رمزی بخشیده است و به کمک واژگان و ترکیب های برآمده از کاربردهای زبان اجتماعی از کالبد قصه چونان پیکرهای برای بیان و باز نمودٍ جان مایه های دینی - عرفانی و آموزه های قرآنی بهره گرفت و در حقیقت به تفسیر و گزارش مضامین و مفاهیم عالی قرآن کریم به زبان شعرپرداخت، زبان شعر با عدم صراحت همراه است و آن گاه که قصد شعر بیان مسائل عرفانی می شود این ابهام چند برابر می گردد.مولوی هر لغزشی و هر دام گسنرده شده بر سر راه آدمی را در داستان نمادین به خواننده نشان می دهد. هدف از نگارش این مقاله رمز گشایی یکی از حکایت های مثنوی برای دریافت و اندیشه متعالی مولاناست.
کلیدواژهها:
مثنوی معنوی،حکایت،رمزگشایی، نماد،مرد اعرابی
درصورت نیاز به اصل مقاله عنوان را به آدرس ذیل ارسال نمایید.
http://hzahmatkesh@chmail.ir