سیدمحمدعلی جمالزاده از نویسندگان و مترجمان بنام ایران است که تنها 13 سال از عمر 106 ساله خود را در ایران گذراند اما پدر داستاننویسی مدرن ایران محسوب میشود.
در کتاب «خاطرات جمالزاده» که به کوشش ایرج افشار و علی دهباشی منتشر شده، درباره زندگینامه این نویسنده آمده است: «سیدمحمدعلی جمالزاده در یکصدوششسالگی درگذشت. زادنش سال 1309 قمری در شهر اصفهان روی داد و مرگش روز 17 آبان 1376 در شهر ژنو – کنار دریاچه لمان – فرارسید.
جمالزاده پس از تعطیلی مجله کاوه به خدمت محلی در سفارت ایران درآمد و سرپرستی محصلین ایرانی به او واگذار شد. حدود هشت سال در این کار بود تا این که از سال ١٩٣١ به دفتر بینالمللی کار وابسته به جامعه ملل پیوست و در سال ١٩٥٦ بازنشسته شد. پس از برلن به ژنو مهاجرت کرد و تا پایان عمر در این شهر بود. در این مدت چند دوره به نمایندگی دولت ایران در جلسات کنفرانس بینالمللی آموزش و پرورش شرکت کرد.
جمالزاده در رشته علم حقوق درس خواند ولی در آن مباحث یک سطر هم به قلم نیاورد. باید قبول کرد که دانشگاه واقعی او دوره همکاریاش با مجله کاوه در برلن بود که با مستشرقان ناموری چون ژ.مارکوارت٬ و.گایگر٬ ایگن میتوح و اسکار مان آشنا شد و از همسخنی با آنان دامنه اطلاعاتش نسبت به کتابهای اروپایی درباره مشرق گسترش یافت و بر راه و روش اروپاییِ تحقیق آگاهی یافت.
مقالهها و نوشتههایی که از او در کاوه انتشار یافت او را روزبهروز در پژوهش و نگارش دلیرتر میکرد. انتشار کتاب گنج شایگان (١٣٣٥ق)٬ که نخستین تألیف تحقیقی او بود٬ موجب ناموری او شد. جمالزاده نویسندگی را با مجله کاوه آغاز کرد و پس از آن که کاوه تعطیل شد به همکاری جوانانی که در اروپا درس میخواندند (مرتضی یزدی٬ غلامحسین فروهر٬ حسن نفیسی٬ مشفق کاظمی٬ احمد فرهاد٬ تقی ارانی) و مجله فرنگستان را در برلن بنیاد نهاده بودند شتافت و مقالههایی در آن مجله به چاپ رسانید. آنجا مطلبی درباره زبان فارسی نوشت که میرزا محمدخان قزوینی را برانگیخت تا مقاله اساسی و معتبر و پرآوازه خود را در آنجا منتشر کند.
جمالزاده پس از شهریور ١٣٢٠ که مجلههای مختلف ماهانه ادبی در ایران تأسیس شد٬ در غالب آنها مقاله نوشت و داستان منتشر کرد. در سخن٬ یغما٬ راهنمای کتاب٬ وحید، ارمغان هنر و مردم بیش از همه مقاله دارد. در مجله کاوه٬ که محمد عاصمی در مونیخ به چاپ رسانید نیز مقالههای زیادی نشر کرده است. او نمیتوانست و نمیخواست با هموطنانش بیرابطه بماند.
آثار جمالزاده در چند دسته عمده قرار میگیرد؛ ابتدا آثار داستانی او که شامل داستانهای یکی بود یکی نبود، عمو حسینعلی، سر و ته یه کرباس، دارالمجانین، زمین ارباب دهقان، صندوقچه اسرار، تلخ و شیرین، شاهکار، فارسی شکر است، راهآبنامه، قصههای کوتاه برای بچههای ریشدار، قصه ما به سر رسید، قلتشن دیوان، صحرای محشر، هزار پیشه، معصومه شیرازی، هفت کشور، قصههای کوتاه قنبرعلی، کهنه و نو، یاد و یادبود، قیصر و ایلچی کالیگولا اطور روم، غیر از خدا هیچکس نبود، شورآباد، خاک و آدم، آسمان و ریسمان و مرکب محو میشود.
مجموعه دیگر آثار ادبی اوست. از جمله این آثار میتوان از گنج شایان، تاریخ روابط روس با ایران، پندنامه سعدی یا گلستان نیکبختی، قصه قصهها، بانگ نای، فرهنگ لغات عوامانه، طریقه نویسندگی و داستانسرایی، سرگذشت حاجیبابای اصفهانی و اندک آشنایی با حافظ نام برد.
قسمتی به سرگذشت دوستان و همروزگارانش اختصاص دارد. آنچه درباره ابراهیم و حاج میرزا یحیی دولتآبادی٬ سیدحسن تقیزاده، پورداوود، محمد قزوینی، خاندان علوی، دکتر محمود افشار، دکتر محمدمعین و دکتر غلامحسین یوسفی نوشته است.
درباره صادق هدایت چندین نوشته دارد و چند سال متوالی به مناسبت سال درگذشت آن نویسنده٬ مطلبی در مجله سخن به چاپ میرسانید و یاد هدایت را در اذهان تجدید میکرد. اما قسمتی دیگر از نوشتههای خاطراتی او عبارت است از آنچه مرتبط با سرگذشت پدرش و خودش میشود.
آثار ترجمهای او نیز قهوهخانه سورات یا جنگ هفتاد و دو ملت (برناردن دوسن پیر)، ویلهلم تل (شیللر)، داستان بشر (هندریک وان لون)، دون کارلوس (شیللر)، خسیس (مولیر)، داستانهای برگزیده، دشمن ملت (ایبسن)، داستانهای هفت کشور، بلای ترکمن در ایران قاجاریه (بلوک ویل)، قنبرعلی جوانمرد شیراز (آرتور کنت دوگوپینو)، سیر وسیاحت در ترکستان، ایران (هانری موزر) و جنگ ترکمن (آرتورکنت دوگبینو) هستند.
آثار سیاسی و اجتماعی او، آزادی و حیثیت انسانی، خاک و آدم، زمین ارباب دهقان، خلقیات ما ایرانیان، تصویر زن در فرهنگ ایران و سایر آثار که در این دستهها نمیگنجد، هزار بیشه، کشکول جمالی و صندوقچه اسرار است.