مواجهه زنان ناشر با برخوردهای جنسیتی در صنعت نشر
زنان در طول سالهای اخیر با ورود به حوزه نشر توانستهاند از حلقههای مهم و اثرگذار صنعت نشر باشند. فعالیت در حوزه نشر فراز و فرودهای زیادی پیش رو دارد که به گفته زنان ناشر طی کردن این مسیر برای آنها با سختیهای مضاعفی همراه بوده است.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)-ساره گودرزی: زنان ناشر نیز در این سالها چرخهای موسسات انتشاراتی خود را چرخاندهاند و در برابر ناملایمات و برخی تبعیضهای جنسیتی ناعادلانه مقاومت نشان دادهاند تا با عبور از این کلیشهها مسیر را برای حرکت زنان دیگر هموار کنند.
ایبنا به بهانه بررسی مشکلات زنان ناشر با سه تن از اعضای انجمن صنفی زنان ناشر میزگردی برگزار کرد تا مشکلات، آسیبها و موانع پیش روی این گروه را به نمایندگی از جامعه زنان ناشر بررسی کند. در این میزگرد اعظم کیانافراز مدیر انتشارات افراز؛ سخنگو و خزانهدار انجمن، پروین صدقیان؛ مدیر انتشارات گلآذین و رئیس هیات مدیره، و شعله راجیکرمانی؛ مدیر انشارات قصیدهسرا و بازرس انجمن حضور داشتند. مشروح مباحث را در ادامه میخوانید:
شاید بتوان ادعا کرد که حضور زنان به عنوان ناشر در دهه ۷۰ رونق بیشتری گرفت و زنانی که تا پیش از آن بیشتر در لایههای میانی صنعت نشر حضور داشتند، اکنون در قامت ناشر فعالیت کردند. برایمان بگویید حضور بانوان ناشر از چه سالی در ایران شروع شد و نخستین تشکلهای صنفی از چه سالی فعالیت خود را آغاز کرد؟
پروین صدقیان: انجمن صنفی زنان ناشر برآمده از جمع صنفی فرهنگی-زنان ناشر است که در سال ۱۳۷۶ با حضور جمع زیادی از زنان ناشر و به همت سرکار خانم شهلا لاهیجی مدیر انتشارات روشنگران و مطالعات زنان تاسیس شد. در آن دوره فضای فعالیتهای علمی، فرهنگی و سیاسی باز شده بود و بسیاری از زنان مجوز نشر گرفتند و نیاز داشتند کنار همدیگر باشند و با کمک هم مسائل و مشکلات این حوزه را بررسی کنند. در گذشته این زنان بیشتر در دفتر نشرهای مختلف در سمتهای متفاوت فعالیت میکردند اما به عنوان مدیر نشر حضور نداشتند. ولی زمانی که مجوز نشر گرفتند در حوزه مدیریتی وارد شدند و این نیاز به یک تشکل و مجموعه قوی و قدرتمندی داشت تا بین اعضا همگرایی ایجاد شود.
از نخستین بانوانی که به حوزه مدیریتی نشر وارد شدند به چه کسانی میتوانیم اشاره کنیم؟
صدقیان: شهلا لاهیجی؛ مدیر انتشارات روشنگران و مطالعات زنان از جمله بانوانی بود که مجوز نشر گرفت و پس از او نیز زنان دیگری مثل فریده خلعتبری؛ مدیر انتشارات شباویز به این حوزه وارد شدند و به مرور فضا برای ورود زنان به عرصههای فرهنگی و اجتماعی باز شد و زنان دیگری به صنعت نشر ورود پیدا کردند و از کلیشههای حضور زنان در نقش معلم و استاد دانشگاه و .. خارج شدیم. ما در این تشکل صنفی که راهاندازی کردیم بیشتر به دنبال این بودیم که زنان به عرصههای مدیریتی نشر ورود پیدا کرده و در این زمینه بتوانند با همراهی یکدیگر به اهداف خود بیشتر نزدیک شوند.
برایمان بگویید اهداف اصلی انجمن صنفی زنان ناشر چیست؟
اعظم کیانافراز: برای نخستین بار در همان سالها با همکاری بانوان وکیل اساسنامه و شیوهنامه انجمن صنفی زنان ناشر را تنظیم کردیم و تا قبل از آن یک جمع صنفی بودیم که ثبت کردن آن هم مراحل سختی داشت. به ما میگفتند نباید زنان یک انجمن جداگانه داشته باشند و ما آنقدر جنگیدیم تا خود را ثابت کردیم. انجمن صنفی کارفرمایی زنان ناشر مجموعهای است که به دنبال معرفی زمینه فعالیتهای فرهنگی نشر، کمک به ایجاد اشتغال برای زنان در این حرفه، تبادل تجربیات و آگاهیرسانی در میان زنانی که به کار نشر روی میآورند است. همچنین تشویق زنان ناشر به ایجاد فعالیت کتابخوانی در جامعه از طریق کمک به ایجاد فروشگاههای کتاب فعالیتهای خود را دنبال میکند.
باید قبول کنیم که کار نشر، خیلی سخت و نیازمند توجه و دقت زیادی است که انجام آن برای بانوان که عموما در خانه هم نقش مهمی بر عهده دارند، به زمان زیادی نیاز دارد. این انجمن تا چه حد توانسته است به زنان ناشر در این زمینه کمک کند؟
صدقیان: حرف شما درست است. کار نشر یک کار سختافزاری-نرمافرازی است. مراحل چاپ و نشر یک کتاب بسیار پیچیده و گاه طاقت فرساست، زیرا بخش مهمی از حوزه فرهنگ را پوشش میدهد. بنابراین زمان در آن نقش اساسی را بازی میکند. زمان همان مقوله مهمی است که زنان همیشه به لحاظ تاریخی با آن درگیر بودهاند: زمانی برای فعالیت در خانه (عرصه خصوصی) و زمانی برای حضور در جامعه (عرصه عمومی).
در حوزه نشر این موضوع یعنی بحث زمان ملموستر است، چرا که یک کار شبانهروزی است. تصور کنید یک زن را که علاوه بر اموری مثل ازدواج، فرزندآوری، تربیت بچه و ... باید زمان زیادی را صرف نظارت بر فرایند چاپ و نشر یک کتاب داشته باشد. از جمله نظارت بر کار مولف، مترجم، تایپیست، طراح، لیتوگراف، چاپخانه، صحاف و حتی توزیع و پخش کتاب.
چنین شخصی مسلما خستگی مضاعفی را متحمل میشود و گاه این حجم از فعالیت ممکن است نتیجه عکس دهد و زنان را در نسبت با مردان در جایگاه غیرحرفهای قرار دهد. چرا که زمان و مشکلات اقتصادی طبیعتا در شرایط نابرابر جنسیتی باعث سد معبر مسیر حرفهای شدن زنان در این حوزه و حوزههای مشابه میشود. در اینجا وجود تشکلی منسجم که بتواند آنان را به مسیر اصلی برگرداند بسیار مهم و اساسی است که امیدواریم توانسته باشیم این مهم را به سرانجام برسانیم.
بعد از شکل گرفتن انجمن چه مسایلی را دنبال میکنید؟
کیانافراز: میتوان گفت که نخستین جرقههای این انجمن، در سال ۷۶ بود که جمعی از زنان ناشر تصمیم گرفتند دور هم جمع شوند و درباره مشکلات خود صحبت کنند. بعد از اینکه شیوهنامه توسط اعضا امضا شد نوعی رسمیت به وجود آمد و هیات مدیره تشکیل شد و تا سال ۹۲ هیات مدیره و اعضا تلاش کردند این جمع را ثبت کنند و در سال ۹۲ از طرف وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی ثبت شد. اما آسیب اصلی زنان ناشر این بود که صنف ناشران در کنار جامعه مردسالار ما صنف پدر ـ پسری بوده است. یعنی این شغل به گونهای بوده که از پدر به پسر میرسیده است. در دهه ۷۰ که زنان ناشر شروع به کار میکنند نوعی نگاه جنسیتی وجود داشت و ما باید به عنوان یک زن تلاش بیشتری کنیم تا نتایج کار ما به چشم بیاید. ما در این انجمن بدون وابستگی به هیچ نهاد و سازمانی با حق عضویت اعضا توانسته است با ۳۰ عضو فعالیتهای خود را دنبال کند. حضور بانوان با مشاوره و مشارکتهای اعضا با یکدیگر توانسته است به رشد و پیشرفت زنان همکار ناشر کمک کند.
به عنوان یک زن ناشر با چه دغدغهها و مشکلاتی روبرو هستید؟
راجی کرمانی: در ابتدا بسیاری از مجوزهایی که توسط زنان گرفته میشد به این دلیل بود که پدران یا همسران شرایط دریافت مجوز نشر را نداشتند و من نیز از جمله این گروه بودم. همسر من مدرک کارشناسی نداشت و چون من دبیر بودم مجوز نشر به اسم من صادر شد. اما از هشت سال پیش که همسرم فوت کرد من ادامه دهنده راه او شدم. در ابتدا با مشکلات زیادی روبهرو شدم اما بهمرور به خصوص سه سالی که با انجمن آشنا شدم توانستهام مشکلات خود را حل کنم. در این زمینه انجمن با معرفی عوامل مختلف نشر مثل حروفچین و ویراستار به من کمک کردند تا توانستم کار را ادامه بدهم.
به یاد دارم در جایی که جمع زنان ناشر دور هم جمع شده بودند عدم توزیع درست و مناسب کتاب از جمله دغدغههای این گروه به شمار میآمد. کمی در این زمینه برایمان بگویید.
راجی کرمانی: بله مشکل توزیع یکی از دغدغههای اصلی ما به شمار میآید. اغلب بانوان ناشر فروشگاه ندارند تا کتابهای خود را در آنجا بفروشند و با توجه به شرایط اقتصادی و فرهنگی کنونی در کشور که بخشی از آن شاید به دلیل توسعه رواج کتابهای الکترونیک باشد اما بخش دیگر به دلیل مشکلات اقتصادی حوزه پخش نشر است. بارها پیش آمده است ما کتاب را به توزیعکننده میدهیم، چک هشت تا ده ماهه میگیریم و گاهی حتی این چکها در زمان خودش پاس نمیشود. البته این موضوع به معنای کلاهبرداری نیست بلکه این چرخه معیوب شده است. از سوی دیگر به دنبال تورم و افزایش قیمت مواد اولیه کتاب، گاهی ما کتاب را با سرمایهای چاپ کردیم یک خواب سرمایه در مدت توزیع کتاب اتفاق میافتد و علاوه بر آن باید تخفیفهای ۳۰ تا ۴۰ درصدی از پشت جلد را هم در نظر بگیریم. در کنار همه این مسایل زنان ناشر در بخش توزیع پیچیدهتر است زیرا من نمیتوانم به هر موسسه پخش کتاب به دلایل مختلف اعتماد کنم. مساله اینجا است که ما گاهی با بحث مافیای توزیع روبرو هستیم و اگرچه کتابهای خود را به مراکز توزیع دادهام اما بعد از هفت سال از انتشار یک اثر در ویترین یک کتابفروشی توانستهام کتاب خود را ببینم و این سوال برای من به وجود میآید که وقتی کتاب را به دست موزع میدهم پس کتاب من کجا میرود و در این میان به نظر من داستانی وجود دارد که من از آن با عنوان مافیای توزیع نام میبرم.
صدقیان: از سویی بعضی موسسات پخش به دلیل جنسیت ما که زنیم، برخورد ناخوشایندی دارند. اگر بخواهم سادهسازی بکنم میتوان گفت چون مرد را «نانآور» میدانند بنابراین به اقتصاد زنان ناشر بهای چندانی نمیدهند. به عنوان مثال در پرداختیهاشان اهمال کاری میکنند، با این استدلال که: شما که نمیخواهید خرج خانه بدهید! در واقع میتوان در اینجا به یک نکته رسید و آن هم شکلی از خشونت که در بدنه این شغل متوجه زنان است و آن هم خشونت کلامی و اقتصادی است. من به شخصه نمونههای فراوانی از اینگونه برخوردها را دیدهام، ولی همچنان مثل خیلی از زنان در این حوزه مقاومت نشان دادهام و تلاش میکنم با چاپ آثاری در خور این مردم و این فرهنگ جایگاه واقعی زنان را بشناسانم.
راجی کرمانی: بله من به صورت مصداقی در این زمینه تجربه دارم. یکی از آقایان توزیعکننده حدود چهار سال است که یک چک من را پاس نکرده است و هر چه در این مدت تماس گرفتهام و از او خواستهام که پول من را بدهد امتناع میکرد. تا اینکه به تازگی پسرم متوجه این جریان شد و از من خواست که خودش موضوع را مستقیما پیگیری کند. من آنجا شاهد بودیم و دیدم که پسرم با زبان مردانه با آن آقا صحبت کرد و قرار شد آخر ماه پول را پرداخت کند.
شما نیز نمونه تجربی در این زمینه دارید؟
صدقیان: بله. در بسیاری از موارد همیشه برای ما یک خط رسم میکنند و میگویند اگر از این خط جلوتر بیایید حرفهایی میشنوید که به صلاح شما نیست. من تجربهای در این زمینه دارم و به خاطر همین موضوع مجبور شدم همکاریام را با آن همکار مرد قطع کنم، چرا که ادبیات و زبان مردسالارانه متاسفانه غالب است. به همین دلیل در انجمن تلاش کردیم به اعضای جدیدی که به ما میپیوندند و زنان ناشری که در آغاز راه هستند درباره مشکلات این حوزه و اتفاقهایی که ممکن است برایشان پیش بیاید آگاهی بدهیم و توزیعکنندگانی که اخلاق حرفهای را رعایت میکنند را به اعضا معرفی کنیم و این اطلاعرسانی اهمیت ویژهای برای ما دارد.
کیانافراز: ازآنجایی که فضای غالب جامعه ما در همه عرصهها مردسالار بوده است، ادبیات حاکم بر این فضا نیز مردانه شده است. وقتی ادبیات مردانه میشود و زنان میخواهند به این عرصه ورود پیدا کرده و جای خود را پیدا کنند مشکلات تازه از اینجا آغاز میشود. در این میان زمانی که کتاب از میز نویسنده به دست ناشر میرسد نوعی کالای فرهنگی میشود که بحث تجارت و اقتصاد آن اهمیت دارد. این موضوع برای ما مهم است که با مراکز پخش چگونه رفتار کنیم تا از بازار توزیع عقب نمانیم. مسالهای که ما مثل روال مردان رفتار کردیم و ۴۰ درصد پشت جلد کتاب با چکهای هشت ماهه تا دهه ماهه جلو میرویم و بحث از جایی شروع میشود که به عنوان یک خانم، ادبیات مردانه نداریم و از آنجایی که خودمان کارفرما هستیم نمیتوانیم به همکاران مرد مجموعه انتشاراتی خود کار را بسپاریم و وقتی شخصا جلو میرویم به این ادبیات میرسیم که مثلا: شما بروید آبگوشتتان را بپزید.
گاهی به نظر میرسد که نوعی قالب مردانه یا زنانه برای مشاغل در نظر گرفته شده است که به حوزه نشر هم تسری پیدا کرده.
صدقیان: بله. وقتی در حوزه اشتغال نگاه جنسیتی وجود دارد همانی میشود که همه یک تعریف ثابت و ایستایی دارند و آن این است که کدام شغل مخصوص آقایان و کدام شغل مخصوص زنها است. به عنوان مثال الان با یک زن به عنوان معلم یا پزشک زنان به خوبی برخورد میشود اما اگر همین پزشک در حوزه تخصصی مغز و اعصاب فعالیت داشته باشد دیگر اعتماد و نگاه حرفهای به شغل او وجود ندارد یا نسبت با مردان کمتر است و من بخشی از این پروسه را مربوط به سیاستگذاریهای کلان در سطح جامعه میدانم. انگار که یک قرارداد نانوشته وجود دارد که زنان به سمت خانه بروند و درگیر تربیت بچه باشند؛ با این استدلال که اگر زنان در خانه نباشند فرزندان از تربیت خوبی برخوردار نمیشوند. درحالی که تجربه زنان موفق در کشور نشان میدهد که این الگو نادرست است.
در حوزه نشر بهدلیلآنکه از ابتدا نقش مردان پررنگ بوده است، مردان با ورود زنان به حوزه نشر جبههگیری کردند. به عنوان مثال یکی از آقایان ناشر به من گفت که چرا انتشارات تاسیس کردی؟ کتابهایت را میآوردی به من میدادی تا برایت منتشر کنم و معتقد بود که کار نشر سخت است و برای زنان آسان نیست اما چندی پیش بعد از سالها فعالیت در این حوزه به من گفت که من افتخار میکنم که تو ناشر هستی! ما زنان در طول این سالها با تلاش و کوشش خود نشان دادیم که اگرچه کار نشر سخت است اما ما از پس آن بر میآییم و ثابت کردیم که این کار را میتوانیم به بهترین نحو انجام بدهیم و انجمن صنفی زنان ناشر در طول این سالها آنقدر قوی ظاهر شده است که درخیلی از عرصهها و رویدادهای فرهنگی حضور فعالی داشته که ذکر آنها در این زمان اندک میسر نیست.
کیانافراز: زنان در همه حوزهها توانستهاند به موفقیتهای زیادی دست پیدا کنند و غیر از صنف ناشران که زنان توانستند به موفقیت دست پیدا کنند، در حوزههای دیگر و مسایل اجتماعی، سیاسی و صنایع زنان همیشه موفق بودهاند. در حالی که زنان در کنار شغل و حرفه خود مسائل خانوادگی و رسیدگی به خانه و خانواده را هم دارند. این موضوع نشان میدهد که باید خیلی بیشتر به زنان بها داد تا شاهد رشد و موفقیت زنان باشیم.
راجیکرمانی: به یاد دارم از قدیم محیطی که دختران را به راحتی برای کار میفرستادند، آموزش و پرورش بود اما در دوره کنونی از آنجایی که شرایط کار برای زنان و دختران در شرکتهای خصوصی سخت شده است، دفاتر نشر میتواند فضای امن و بسیار خوبی برای زنان به شمار بیاید و حضور زنان در نشر توانسته است کارآفرینی برای زنان ایجاد کند. زیرا جمع زیادی از زنان در کنار هم قرار دارند و در محیط فرهنگی خوب و مناسبی فعالیت میکنند. و این به رشد شغلهایی مانند نویسندگی و ویراستاری زنان هم کمک زیادی کرده است.
اغلب این سوال پیش میآید که بخش عمده کتابهایی که زنان ناشر منتشر میکنند متعلق به نویسندگان یا مترجمان زن است. این گرایش از سوی ناشران است یا اهل قلم؟
صدقیان: بیشتر این تمایل از سوی زنان اهل قلم است چون با ما راحتتر هستند. حوزه کاری من بیشتر در حوزه مطالعات زنان و جامعهشناسی است. زیرا مشکلات نقش جنسیتی حتی در این لایه از نشر برای نویسندگان و مترجمان هم وجود دارد و بسیاری از آنها ترجیح میدهند به سراغ زنان ناشر بیایند زیرا حس میکنند حرف همدیگر را بهتر درک میکنیم. یکی از خانمهایی که برای من یک کتاب آورده بود میگفت وقتی این کتاب را برای چندین آقای ناشر بردم همه به من گفتند که این کتاب فروش ندارد و ما چاپ نمی کنیم، اما شما میگویید که میتوانم چاپ کنم. به همین دلیل است که معقتدم نگاه زنان ناشر به حوزه نشر بیشتر فرهنگی است و اگرچه مسایل اقتصادی و مالی اهمیت ویژهای دارد.
بارها شاهد بودیم که در برخی کتابهایی که توسط برخی ناشران آقا منتشر میشود غلطهای بسیار فاحشی در حوزه ویراستاری و صفحهآرایی و حروفچینی وجود دارد اما زنان نسبت به این موضوع دقت ویژهای دارند و نوعی نگاه هنری به اثر دارند و دوست دارند وقتی کتابی منتشر میکنند بین فرم و محتوا هماهنگی وجود داشته باشد تا شکل زیبایی از کار ارایه شود. ما در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران که حضور داشتیم به ما میگفتند که مشخص است این کتاب را یک زن منتشر کرده است زیرا خلاقیت و دقت در کلیت کتاب دیده میشود. به نظرم زنان به خاطر احساس مسئولیت تاریخی که همیشه در خانه و جامعه داشتند همیشه تلاش کردهاند این دو حوزه را به درستی به هم پیوند دهند که باعث رشد خود و جامعه شوند.
کیانافراز: درباره برخورد ناشر خانم با نویسنده یا مترجم خانم باید بگویم از نظر ما ناشران این موضوع تفاوت زیادی ندارد و نمیخواهیم بین زن و مرد نگاه متفاوت بگذاریم اما حساسیت و دقت نظر در نویسنده مترجم و ناشر زنان نسبت به مردان بیشتر است. من بارها از خانمهای نویسنده و مترجم شنیدهام که در این زمینه خیلی راحتتر کار میکنم.
از جمله موضوعات دیگر که زنان ناشر با آن سر و کار دارند خرید مواد اولیه مثل کاغذ است که دردسرهایی به همراه دارد. کمی در این زمینه برایمان بگویید.
کیانافراز: متاسفانه قیمت کاغذ در ماههای اخیر به خصوص بعد از سال نو بسیار افزایش یافته است و قیمت کتاب گرانتر به دست مخاطب میرسد. کاغذ ماده اصلی تولید کتاب است و مسئولان باید برای نظارت بر ورود کاغذ و قیمتهای سرسامآوری که امروز در بازار با آنها روبرو هستیم راهکاری بیندیشند تا سرنوشت کاغذهایی که با ارز دولتی به کشور وارد شدهاند اما به قیمت آزاد در بازار فروخته میشوند مشخص شود. به نظر من قیمت کاغذ باید پایین بیاید وگرنه متاسفانه باید با کتاب کاغذی خداحافظی کرد زیرا اگر این موضوع نادیده گرفته شود به مرور روی قیمت کتاب تاثیر میگذارد و از آنجایی که وضعیت معیشتی جامعه در موقعیت خوبی نیست کالاهای فرهنگی در اولین فهرست حذف شدن قرار میگیرد، اقبال از کتاب کم میشود و کتابها در کتابفروشیها خاک میخورند و به مرور ناشران بزرگ کوچکتر میشوند و ناشران کوچک حذف میشوند.
صدقیان: مساله کاغذ امروز به مساله روز ناشران تبدیل شده است زیرا الان سه چهارم هزینههای چاپ کتاب را کاغذ تشکیل میدهد. اگر دولت در این زمینه فکری نکند ضربه اول را فرهنگ کشور میخورد زیرا اگر کتاب نخوانیم عملا مردم بیفرهنگی را به بار آوردیم و ضربه اصلی آن به خود مردم برمیگردد. اگر کتاب را با قیمت ارزان در اختیار عموم جامعه قرار ندهیم فرهنگ ما دچار آسیب جدی میشود و در جامعه با انسانهایی روبرو میشویم که نه میتوانند بنویسند و نه میتوانند بخوانند و سواد عمومی دچار مشکل جدی میشود و کتابخوانی باید به عنوان یک مساله اصلی و جدی در نظر گرفته شود و دغدغه مسئولان فرهنگی باشد.
وضعیت برخورد دیگر مشاغل مرتبط با حوزه کتاب مثل فعالان چاپ با زنان ناشر چگونه است؟
صدقیان: ما در ارتباط با کاغذفروشها نیز مشکلات زیادی داریم. گاهی مردان ناشر سر مبلغی با کاغذفروش تعامل میکنند و کاغذ را در انبار برای آنها نگه میدارند تا بعدا به آنها بدهند. اما با خانمهای ناشر این تعامل را ندارند و زمانی که من تماس میگیرم و کاغذ میخواهم با لحن بد و نامناسبی میگویند: واقعا؟ اینهمه کاغذ میخواهی چه چیزی چاپ کنی و نگاه مردسالارانه خود را به رخ ما میکشند که اصلا جالب نیست. در روزهایی که کتابها در تیراژ هزاران نسخه منتشر میشد ما با مشکلات زیادی در چاپخانهها روبرو بودیم اما این روزها که تیراژ کتابها کاهش پیدا کرده است بیشتر به سراغ چاپخانهها و واحدهای کوچکتر چاپی میرویم.
گاهی در چاپخانهها مدیران این موسسات از ناشران آقا چکهای شش تا هفت ماهه را قبول میکنند اما این تاریخ را به زنان ناشر نمیدهند و تعاملی با ما ندارند و نهایتا با ما دو تا سه ماهه کار میکنند. در مقابل به من میگفتند شما که خرج خانه نمیدهی چرا نمیخواهی پولهایت را خرج کنی! این در حالی است که ما بعد از تمام کارهایی که برای تولید و انتشار یک کتاب انجام میدهیم متحمل هزینههای مالی زیادی میشویم و اگر زمان دریافت چک موزع را درنظر بگیریم، سود ما کمتر از پنج درصد میشود. فعالیت در این حوزه واقعا سخت است اما ما ایستادهایم و به فعالیتهای خود ادامه میدهیم.
در طول سالهای اخیر واسپاری برخی فعالیتهای حوزه نشر به صنف از جمله اقدامات وزارت فرهنگ و ارشاداسلامی بوده که نمونه آن واگذاری اجرای بخشهای نمایشگاه به تشکلها بوده است. در این سالها به شما که یک انجمن صنفی هستید چقدر توجه شده است و آیا به صورت قانونمند از این حقوق خود استفاده کردهاید؟
صدقیان: خیر! همانطور که گفتم انجمن صنفی زنان ناشر از سال ۹۲ مجوز خود را از وزارت کار، رفاه و تامین اجتماعی دریافت کرد و اما در این میان مجوز برخی انجمنها و تشکلها را وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میدهد و ما در این میان از سویی به وزارت کار و از سویی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی متصل هستیم. برای حضور ما در نمایشگاه کتاب تهران که به عنوان یک رویداد بزرگ فرهنگی شناخته میشود مسائل مختلفی مطرح است. ما بارها با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نامهنگاری کردیم که ما هم میخواهیم برگزارکننده بخشی از برنامههای این نمایشگاه باشیم ولی هنوز نتوانستهایم با فضای مردسالارانه حاکم بر آن تعامل کنیم.
کیانافراز: برای حضور پررنگ در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران ما حتی طرح نوشتیم و گفتیم که در این طرح میخواهیم بخشی از نمایشگاه توسط انجمن صنفی زنان ناشر اداره شود تا در این بخش نشستها و میزگردهای مخصوص به زنان ناشر را برگزار کنیم و کارهای ویژهای برای کودکان و نوجوانان، ارایه آگاهی صنفی به ناشران و زنان ناشر ارایه بدهیم ولی عملا با این موضوع موافقت نشد. نمیدانیم این بخاطر زن بودن ما بود یا بهخاطر اینکه مجوز ما از وزارت کار، رفاه و تعاون است. ما طرح کاملی شامل برگزاری، رونمایی کتاب تا اجرای تئاتر برای کودکان با هدف رونق کتاب و کتابخوانی بود اما از همه طرحها در سال گذشته به ما اجازه دادند تنها دو نشست برگزار کنیم و امسال هم به دو برنامه محدود شد.
صدقیان: در پایان لازم میدانم به این نکته اشاره کنم که اگرچه تمام مشکلات و مسائل موجود زنان ناشرهمچنان پابرجا هستند با این وجود هر روز بر تعداد اعضای این انجمن افزوده میشود و این مسئله باعث شده است فعالیت ما بیشتر و اعضا منسجمتر از قبل به فعالیت خود ادامه بدهند.