بررسی راستینمایی مثلها در متون منثور فارسی نسبت به آموزههای دینی
نویسندگان
عبدالرضا محمّدحسین زاده 1؛ میثم تارم2؛ حمید صباحی گراغانی2
1دانشیار دانشکده حقوق و الهیات دانشگاه شهید باهنر کرمان
2استادیار دانشکده حقوق و الهیات دانشگاه شهید باهنر کرمان
چکیده
مثل، جملهای مختصر و مشتمل بر تشبیه یا مضمون حکیمانه است که بین عموم مشهور شده، در محاورات ایشان به کار میرود و بازنمود افکار و عقاید، شیوة تفکر، صفات و روحیات پیشینیاناست. بیتردید حقایق دینی و مذهبی نیز در آینة ضربالمثلها بازتاب یافته است، اما از آنجا که مثلها ریشه در دانش عامه دارند، بازنمایی حقایق بهویژه آموزههای دینی، در بسیاری مواضع با واقع مطابقت نداشته و از طرفی موجب تحریف حقایق دینی گردیده و از سوی دیگر دامن ادب بلند پارسی را در بیان، آلوده ناصوابی نمودهاست. لذا شایسته مینمود ضوابطی به دست آوریم تا در مواجهه با مثلها و در موضع بازتاب حقایق دینی –بهویژه حوزة مربوط به اصناف انسانی مانند زنان و مردان که بیشتر مورد توجه و ابتلای مردم است- متوجه نواقص یا نواقض بیانی آنها بشویم. بدین جهت ضمن تقسیمبندی استقرایی مثلها، بدین نتیجه رسیدهایم که ضربالمثلهای فارسی در بازنمود آموزههای دینی در بسیاری موارد و به دلایل مختلف –از قبیل انگیزه مثل نگار و یا محدودیت در ساختار بیانی- در بازتاب آموزههای دینی موفق نبوده، بلکه موجب سوءبرداشتهایی گردیدهاند که ساحت دین از آن مفاهیم کاملاً مبرّا و به دور میباشد.
کلیدواژه ها
مثل؛ ضربالمثل؛ آموزهها و حقایق دینی؛ فرهنگ و ادب عامه
اصل مقاله (241 K)