مستوفی کسی بوده است که در گذشته مسئولیّت سرپرستی امور دولتی حسابداری کشورهای اسلامی را به عهده داشته است. به عبارت دیگر مستوفی نقش حسابدار کل را ایفا میکرده است. خود واژهٔ مستوفی کلمهای است از ریشه استیفاء. و به معنی کسی که «حق خود را بطور وافی و کافی بگیرد.» ...
مستوفی
مستوفی کسی بوده است که در گذشته مسئولیّت سرپرستی امور دولتی حسابداری کشورهای اسلامی را به عهده داشته است. به عبارت دیگر مستوفی نقش حسابدار کل را ایفا میکرده است. خود واژهٔ مستوفی کلمهای است از ریشه استیفاء. و به معنی کسی که «حق خود را بطور وافی و کافی بگیرد.»
این عنوان از زمان عباسیان بطور عمومی برای این سمت مورد استفاده قرار گرفت. مستوفی که در مرکز دارلحکومه بودند حساب دخل و خرج حکومت را در دست داشتند، و مستوفیهای استانها پرداخت حقوق و مستمری ها، و رسیدگی به امور مالی و مالیاتی استانی را انجام میدادند. از مستوفیان تاریخ میتوان به مستوفی الممالک در دوره قاجار و حمدالله مستوفی، تاریخ نگار اشاره کرد. در دوره قاجار مستوفی شغل مستوفی موروثی بود و از پدر به پسر می رسید. مستوفیان قاجار از اهالی آشتیان، تفرش و گرکان بودند. در دوره قاجار لقب برخی از کسانی بود که به کار «استیفا» یا دریافت مالیات و امور دارایی کشور یا ولایات و ایالات میپرداختند.
تاریخچه
این عنوان در دورهٔ عباسیان بطور عمومی مورد استفاده قرار گرفت. در دورهٔ غزنویان مستوفی الممالک به وزیر کشور پاسخگو بود و حساب درآمدها و مخارج دیوان وزیر را رسیدگیمیکرد. در دوره سلجوقیان و هنگام صدارت خواجه نظام الملک طوسی، مستوفی دومین سمت مهم بود و تنها پس از وزیر اعظم قرار داشت. دیوان مستوفی در این زمان معادل دیوان زمام (دیوان کنترل مالی) بود. هر چند در این دوره اصطلاح دیوان الزمام برای دیوان استیفا نیز بکار میرفته است که اطلاعات مستقیمی در مورد نحوه کار این نهاد در زمان سلجوقیان موجود نیست. لمبتون مینویسد که این دیوان به زیر شاخه هایی مانند «دیوان معامله و قسمت» تقسیم میشد که از جمله کارهای آن رسیدگی به قراردادهای جمعاوری مالیات و شبکه مستوفیان استانها که «عامل» نیز نامیده میشدند و جمع آوری مالیات ها، پرداخت حقوق و مستمریها بود. مستوفی که در مرکز دارلحکومت مستقر بود دارای تبحر در مدیریت اداری و مالی بود و این شخص معمولاً قدرت نفوذ زیادی در اداره امور مملکت داشت. مثلا در زمان سلطان سلجوقی برکیارق، مجد الملک القمی البلاسانی قدرت پشت پرده واقعی در زمان صدارت وزیر ضعیف آن زمان، فخر الملک ابن نظام الملک بود.در موارد متعددی در این دوران مستوقی خود پا بر منصب صدارت اعظمی مینهاد و به عنوان وزیر شاهان سلجوقی انتخاب میشد.
در زمان خلفای فاطمی مصر، مستوفی میتوانست، سرپرست یک دیوان باشد یا می توانست عهده دار سمتی پایین تر اما باز هم پراهمیت مانند کنترل کننده مالی در دستگاهی مانند اخطاعات یا تیول ارتش باشد. مستوفیهای کارمندانی در دستگاه دولت بودند که ممکن بود بر نقشه برداری زمینها نظارت کنند یا میزان محصول و نظایر آن را در انبارهای مانند انبار دولتی غله تخمین بزنند و محاسبه بکنند.
در دوره مغول این عنوان به سرپرستان مالی استانها اطلاق میشد. حمدالله مستوفی و جد بزرگ وی مثالی از این مستوفیها بودهاند. در زمان تیموریان، صفویه و قاجار، مستوفی الممالک نقشی مانند وزیر کشور ایفا مینمود و وظیفه رسیدگی به حساب خزانه ملی را به عهده داشت و مستوفیهای معمولی از کسانی بودند که سمتهای پایین تری در دربار را در دست داشتند. در دوره صفویه سمتی تحت عنوان مستوفی خاصه وحود داشت که به امور حسابداری املاک سلطنتی میپرداخت. در اواخر دوره قاجار لقبی بود که به یک شخصی خاص تعلق میگرفت که ممکن بود آن شخص وزیر امور داخلی مملکت (سال ۱۸۹۰ میلادی) و یا نخست وزیر (سال ۱۹۱۰ میلادی) باشد.
http://fa.wikipedia.org
آخرین بروزرسانی (شنبه, 18 خرداد 1392 ساعت 05:58)