شعر سبک عراقی
سَبکِ عراقی به سَبکی از شعر فارسی گفته میشود که از اواخر قرن ششم تا قرن نهم هجری رواج و ادامه داشته است. ابوالفرج رونی ، سید حسن غزنوی و جمالالدین اصفهانی از بنیانگذاران و کمالالدین اصفهانی ، سعدی ، عراقی و حافظ از نمایندگان این سبک به شمار می روند. نام این سبک از عراق عجم گرفته شده است، اما رواج این سبک محدود به سرزمین عراق عجم نبود و در نواحی دیگر نیز رواج داشت .
شعر سبک عراقی
PostDateIconدوشنبه, 23 بهمن 1391 ساعت 14:40 | PostAuthorIconنوشته شده توسط zahmatkesh | مشاهده در قالب PDF | چاپ | فرستادن به ایمیل
شعر سبک عراقی
سَبکِ عراقی به سَبکی از شعر فارسی گفته میشود که از اواخر قرن ششم تا قرن نهم هجری رواج و ادامه داشته است. ابوالفرج رونی ، سید حسن غزنوی و جمالالدین اصفهانی از بنیانگذاران و کمالالدین اصفهانی ، سعدی ، عراقی و حافظ از نمایندگان این سبک به شمار می روند. نام این سبک از عراق عجم گرفته شده است، اما رواج این سبک محدود به سرزمین عراق عجم نبود و در نواحی دیگر نیز رواج داشت .
خصوصیات سبک
در این سبک، قصیده بیشتر جای خود را به غزل، و سادگی و روانی و استحکام جای خود را به لطافت و کثرت تشبیهات و تعبیرات و کنایات زیبا و تازه و در عین حال دقیق و باریک داد و واژههای عربی نیز فزونی گرفت. با ورود تصوف و عرفان در شعر، گویندگان عارفی چون سنایی، عطار، مولوی، حافظ و دهها شاعر دیگر ظهور کردند. در ضمن مضامین اخلاقی و تربیتی و پند و اندرز جای مدایح مبالغه آمیز را گرفت.
نمونهها
به عمر خویش مدح کس نگفتم دری از بهر دنیا من نسفتم
(عطار)
درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد نهال دشمنی بر کن که رنج بیشمار آرد
(حافظ)
بیا تا قدر یکدیگر بدانیم که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم
کریمان جان فدای دوست کردند سگی بگذار آخر مردمانیم
(مولوی)
دنیا نیرزد آنکه پریشان کنی دلی زنهار بد مکن که نکردست عاقلی
هنر به چشم عداوت بزرگتر عیب است گلست سعدی و در چشم دشمنان خار است
نور گیتی فروز چشمهی هور
زشت باشد به چشم موشک کور
گوش تواند که همه عمر وی نشنود آواز دف و چنگ و نی
دیده شکیبد ز تماشای باغ بی گل و نسرین به سر آرد دماغ
ور نبود بالش آکنده پر خواب توان کرد خزف زیر سر
ور نبود دلبر همخوابه پیش دست توان کرد در آغوش خویش
وین شکم بی هنر پیچ پیچ صبر ندارد که بسازد به هیچ
(سعدی)
عشق تو بر بود زمن مایه مایی و منی خود نبود عشق تو را چاره ز بی خویشتنی
چو علم آموختی از حرص آنگه ترس کاندر شب چو دزدی با چراغ آید گزیده تر برد کالا
(سنایی)
منابع
• بهار، محمدتقی. سبک شناسی، چاپ دوم، تهران، ۱۳۳۷
• بهار، محمدتقی. تاریخ تطور شعر فارسی، تهران،۱۳۳۴
• سعدی، مطلح ابن عبدالله. گلستان، ۱۳۸۴