محمدرضا سنگری گفت: باید ضرورت پژوهش در ادبیات انقلاب را درک کنیم.چون برخیها معتقدند برای پژوهش در این زمینه باید اجازه دهیم حداقل یک سده از ادبیات انقلاب عبور کند، سپس به بررسی آن بپردازیم.
به گزارش خبرگزاری مهر، یکی از نشستهای تخصصی پژوهشی «شعر» انقلاب اسلامی صبح امروز یکشنبه ۱۹ آذر با حضور محمدرضا سنگری، اسماعیل امینی و علیرضا بدیع در سالن سلمان هراتی حوزه هنری برگزار شد.
امینی در ابتدای این نشست در مورد مسئله پژوهش در حوزه ادبیات انقلاب اسلامی گفت: مسئله اصلی پژوهش در حوزه ادب انقلاب اسلامی، خطایی است که در حوزه پژوهش در این زمینه وجود دارد. این خطا به دانشگاهها و علوم حوزوی نیز ورود کرده است. خطای مذکور این است که عموم دانشگاهیان و حوزویان تصور میکنند که پژوهش به معنای گردآوری مطالب از کتابخانهها و بهخصوص دنیای اینترنت است. در نهایت نیز همین مطالب را در قالب پایاننامههای دانشگاهی به اساتید دانشگاهی ارائه میکند و آنها نیز که معمولا در این امر سهلانگار شده و توجه دقیقی به پژوهش ندارند میپذیرند. این در حالی است که ماجرای پژوهش ویژهتر از آن است که دانشگاهها اینگونه با آن برخود میکنند. در بسیاری از موارد دیده شده که دانشجویی به دلیل کسری نمره با درخواست استاد مربوطه مقالهای را برای افزایش نمره درسی خود ارائه میکند. اما اصلا به این موضوع توجه نمیشود که این مقاله از اصول علمی پژوهش و محتوای لازم برخوردار است یا نه؟ اصلا آن دانشجو اگر واقعا در پی دانش بود که نمرهاش کم نمیشد و دروس مهم و اصلی خود را بهدرستی مطالعه میکرد.
وی افزود: در حوزه پژوهش اگر پرسش و نظریهای نداشته باشیم متوجه نمیشویم که کجا بودیم و به کجا میرویم. با توجه به این موضوع اصلا نمیتوانیم تصمیم درست برای پژوهش مورد نظر خود بگیریم. این مشکل پایه و اساس انسانسازی در جامعه کشور ما دارد. چرا که شاکله اصلی کاری و فکری هر فردی در جامعه را نظام آموزش و پرورش میسازد. آیا در مدارس آموزش و پرورش ما و یا در حوزههای علمیه جایگاهی به پژوهش میدهند؟ آیا به دانشآموز مجوز اظهار نظری غیر از آنچه در کتابهای درسی، چه درست و یا چه غلط، داده میشود؟ جواب این سوالها منفی است. چرا که اصلا از دانشآموز چنین خواستهای را ندارند و برایش هم شرایط را فراهم نمیآورند. متاسفانه نظام آموزش ما مبتنی بر گفتههای اشخاص مختلف علمی است و حتی ارزیابی دانشآموزان نیز بر همان پایه و اساس است. یعنی اگر دانشآموزی بخواهد پاسخ سوالهای امتحانی را با ادبیاتی غیر از آنچه در کتاب درسی آمده بدهد با جریمه و کم شدن نمره از سوی آموزگار خود مواجه میشود. اینگونه دانشآموز را مجبور به حفظ عینی کلمات و واژهها میکنند و جای کاری برای تراوش ذهن آن کودک و یا نوجوان نمیگذارند. چرا که اصلا دیدگاهی به پژوهش در نظام آموزشی کشور ما وجود ندارد.
این منتقد شعر در ادامه گفت: وجود ادبیات انقلاب برای آن نیست که ما دلبستگی به آن داریم یا اینکه به سفارش نظام حکومتی پیگیر آن هستیم. اما ادبیات انقلاب بسیار گستردهتر از آن است که قابل تصور باشد. دوران انقلاب و دفاع مقدس حتی اگر دوران درخشانی برای ادبیات ایران هم نباشد، حداقل تکه جدا نشدنیای از تاریخ کشور ما است. دوران انقلاب و دفاع مقدس برای تمامی مردم ایران، حتی آنان که در بطن شکلگیری انقلاب نبودند و برایشان خیلی ملموس یا مهم نیست، ارزشمند و تاثیرگذار است. مگر میشود شاعری را یافت که نشانهای از ارزشهای مردمی درون اشعارش دیده نشود؟ دوران انقلاب یکی از ارزشهای مهم مردمی است که نمیتوانیم آن را کنار بگذاریم. بلکه باید روز به روز آن را تقویت کنیم. شخصی که خود را هنرمند میداند اما توجهی به ارزشهای مردمی ندارد، هنرمند نیست. بیتوجهی به اعتقادات و ارزشهای مردمی ستیز با آنها است. آدمی حتی اگر دین هم نداشته باشد به اعتقادات اجتماعی احترام میگذارد.
وی ادامه داد: یکی دیگر از موضوعاتی که باید در مورد شعر و ادبیات انقلاب اسلامی به آن توجه کرد این است که آیا ما اساسا گونه شعری با عنوان «شعر انقلاب اسلامی» داریم؟ یا اینکه چنین گونهای از شعر تنها ساخته خواستههای شخصی ما است که دوستدار انقلاب هستیم؟ اگر چنین ادبیاتی شکل گرفته آیا به انتخاب مولفان ادبیات بوده یا به سفارش نظام حکومتی شکلگرفته است؟ آیا طی گذشت ۴۰سال از انقلاب اسلامی شعر و ادبیات آن تغییر کرده و یا ثابت مانده است؟ یعنی آیا اندیشههای «سلمان هراتی» در افکار دیگر شاعران هم بوده است؟ اگر چنین بوده، آیا در جهت رشد حرکت داشته و یا خلاف جهت رشد ادبیات انقلاب بوده است؟ آیا میتوانیم آثار انقلاب را به دو دسته طبیعی به معنای بیان واقعیات انقلاب و دسته مدافع انقلاب تقسیم کنیم؟ وقتی میگوییم شعر و ادبیات انقلاب اسلامی آیا توقع داریم که همه مولفهها به یک شیوه تحلیل داشته باشند و یا اینکه طیفهای مختلف سیاسی، زبانی و اجتماعی در آن را میپذیریم؟ آیا به لحاظ ساحتها و قالبها فراروی داشتیم؟ آیا گستردهتر شده و یا محدودتر شده است؟
امینی با اشاره به گفتههای خود در این بخش از برنامه گفت: سوالهای مطرح شده برای پژوهش در شعر انقلاب اسلامی اولویت دارد؛ چرا که برای شناخت و ترسیم راه آینده ادبیات انقلاب لازم و ضروری است.
در ادامه این نشست، سنگری به معرفی یک پژوهش درست پرداخت و گفت: اگر پژوهش را تلاشی عالمانه، روشمندانه و فرایندی برای دستیابی به یک مسئله بدانیم باید به چند عنصر توجه داشته باشیم. زیرا هرکسی که بخواهد در زمینهای به ویژه موضوعات هنری پژوهش کند باید به چهار عنصر مهم توجه ویژه داشته باشد. اولین عنصر لازم برای انجام پژوهش، داشتن دانش کافی برای آن است. هنگامی که دانش کافی و پایه یک موضوع را نداریم نباید برای انجام پژوهش به آن حوزه وارد شویم. متاسفانه این مسئله آفتی است که روزگار پژوهشی در کشور ما با آن گره خورده است. در حالی که اصلا نباید به افرادی که دانش حداقلی لازم برای انجام پژوهش را ندارند اجازه ورود داد. اما متاسفانه این روزها همه مردم در اکثر زمینهها صاحب نظر هستند و روی آن پافشاری نیز دارند.
وی افزود: کسی که میخواهد پژوهشی را آغاز کند باید از حداقل دانش لازم در آن موضوع بهرهمند باشد. یعنی با آن موضوع زندگی کرده باشد. با آن موضوع مانوس باشد و دغدغه آن را داشته باشد. همچنین باید بینش و بینشمند باشد تا نگاه دقیق به موضوعات مختلف را داشته باشد. علاوه بر دانش و بینش، باید منش به معنای صداقت و انصاف هم داشته باشد. چرا که باید حقیقت را در پژوهشهای خود ارائه کند نه آنچه مورد علاقه شخصیاش است. به عنوان مثال، برخی از دانشجویانی که میخواهند در مورد شعر انقلاب کار کنند هنگام مراجعه به اساتید دانشگاهی خود با این سوال از جانب آنها مواجه میشوند که «مگر انقلاب ما، شعر هم دارد؟»
این پژوهشگر ادبی در ادامه با تاکید بر اهمیت پژوهش در ادبیات انقلاب گفت: باید ضرورت پژوهش در ادبیات انقلاب را درک کنیم. چرا که برخیها معتقدند برای پژوهش در این زمینه باید اجازه دهیم حداقل یک سده از ادبیات انقلاب عبور کند، سپس به بررسی آن بپردازیم. اما چنین کاری میتواند به فراموشی ادبیات انقلاب اسلامی منجر شود. باید همانطور که در مورد مسائل اقتصادی تحلیل و بررسیهای لحظه به لحظه صورت میگیرد، در حوزه ادبیات انقلاب هم تحلیل و بررسی وجود داشته باشد. امروزه نباید اجازه دهیم که زمان بدون بررسیهای ادبیاتی ما عبور کند. چرا که آنچنان سرعت تغییر و تحول همه چیز زیاد است که لحظه به لحظه باید ادبیات را تحلیل و بررسی کنیم و برای آن تصمیمهای درست بگیریم.
سنگری افزود: ادبیات انقلاب کشور ما نباید فرصت حضور و آفرینندگان آثار انقلابی را از دست بدهد؛ چرا که اگر آنها دیگر در بین ما نباشند نمیتوانیم آثار تولیدی آنها را بهخوبی بشناسیم. هنگامی که خودشان در دسترس باشند امکان گفتوگو با آنها فراهم است و ما اینگونه میتوانیم درک بهتر و درستی از آثارشان داشته باشیم.
وی در ادامه سخنانش گفت: یکی دیگر از مفاهیم مهمی که برای پژوهش لازم است، عناصر زیباییشناسی است. عناصر زیباییشناسی آثار هنری بهخصوص در شعر که به فهم متن شعر به ما کمک میکند، نباید مورد غفلت قرار گیرد. از طرفی دیگر پژوهشگر برای انجام پژوهش خود باید ابتدا بداند با کدام عرصه پژوهشی روبهرو است. مثلا با عرصه ادبیات دفاع مقدس روبهرو است. اگر به این عرصه نپردازد و آنچنان که شایسته است رسیدگی نکند، بخشی از ادبیات امروزمان را از دست میدهیم. همانطور که بسیاری از فرهنگ ادبیاتی خود را با سهلانگاری و عدم پرداختهای ادبی از دست داهایم. به عنوان مثال ما در دوران هشت سال دفاع مقدس موضوعات گوناگونی داریم که میتوانیم به آنها رسیدگی کنیم. یکی از این موضوعات لباسنوشتههایی است که رزمندگان ما در دوران دفاع مقدس انجام میدادند. اما این موضوع که بخشی از ادبیات دفاع مقدس ما بود با بیتوجهی ادبیات به آن، فراموش شد. موضوعات بسیار دیگری همانند این موضوع مثل پوتین نوشتهها، میثاق نوشتهها، دشت نوشتهها و بسیاری از موضوعات دیگر هست که به آن نپرداختهایم. این موضوعات جزئی از فرهنگ ما است. وصیتنامههای دوران دفاع مقدس به عنوان یک فرهنگ، پدیده و ژانر ادبی است که جای کار بسیار دارد و ما هنوز به آن نپرداختهایم.
سنگری با اشاره به تغییر و تحولاتی که در شعر و ادبیات کشور ما در حال شکلگیری است، گفت: قلمروهای ادبی در فرهنگ کشور ما در حال تغییر است. از جمله تغییر گونههای شعری به ادبیات داستانی و خاطرهنگاری که با اقبال اجتماعی هم مواجه شده است. با توجه به اینکه خاستگاه اصلی هشت سال دفاع مقدس ما عاشورا بوده است باید توجه داشته باشیم که چیزی فراتر از ملیگرایی در هشت سال دفاع مقدس ما بود و آن هم فرهنگ اعتقادی عاشورایی میان جوانان کشور ما بود.
وی افزود: من بشخصه با بررسیهایی که در مورد انقلاب و دفاع مقدس داشتم بیش از ۵۰۰ موضوع را استخراج کردم که اگر کسی دیگر هیچ شعری نگوید و سوژهای را برای آن پیدا نکند من قول میدهم با این موضوعات تا ۵۰۰سال آینده موضوع مناسب برای گفتن شعر دارم که میتوانم آن را ارائه کنم.
پس از سخنان سنگری، امینی گفت: برای شناخت وضعیت فکری مردمی در هر دورهای میتوان به نوع گفتوگوهای آن مردم در همان دوره رجوع کرد. با بررسی گفتههای مردمی در هر دوره میتوانیم به موضوعاتی که برای آنها ارزشمند بوده است پی ببریم. با همین کار میتوانیم از تحریف جلوگیری کنیم. اساسا پژوهش در حوزههای ادبی از تحریف جلوگیری میکند. به عنوان مثال، اینکه چرا جوانان ما با کمترین مهمات جنگی و کمترین آموزشهای لازم به رویارویی با نیروهای ارتش زرهی عراق میرفتند؟ پاسخ به این سوالها با پژوهش در ادبیات میتواند به دست آید. پژوهش شعر انقلاب میتواند ارزشهای انقلاب و بازتابهای آن در ادبیات و شعر بیان کند.
وی افزود: یکی از مشکلاتی که پژوهش در ادبیات کشور ما دارد این است که اگر یک نفر یک نظری را، چه درست و چه غلط، ارائه کند، تا سالهای سال آن نظر میان دانشگاهیان و اهالی نظر نهادینه میشود. مثال این موضوع نظری است که در مورد «قیصر امینپور» در دورهای از سوی شخصی بیان شد. این نظر تا سالهای طولانی در هر پژوهشی در مورد «قیصر» مشاهده میشد. متاسفانه بسیاری از آنهایی که به پژوهش میپردازند خود فکر نمیکنند و تصمیم درست نمیگیرند. چرا که مدام سعی میشود از افکار دیگران استفاده کنند. این در حالی است که شاید اشخاصی که آن افکار را دادهاند امروزه پشیمان شده و نظرشان تغییر کرده باشد.
پس از بیان این سخنان توسط امینی، سنگری با اشاره این که به برخی قوانین دانشگاهی که موجب آسیب به پژوهش در ادبیات کشور ما میشود، گفت: ما در کشور با مقولهای به نام پژوهشهای زخمی روبهرو هستیم. یعنی موضوعات خوبی که از سوی برخیها به صورت ناقص انجام شده است و دیگر به کسی اجازه انجام دوباره آن پژوهش را نمیدهند. این در حالی است که انجام پژوهشهای ناقص در دانشگاههای کشور موجب ضعیف شدن علوم مختلف کشور میشود. این ایراد هم از لحاظ قانونی مشکل دارد و هم از سوی اساتید دانشگاهی با مشکل مواجه است. چرا که آنها هستند که باید روی اجرای پایاننامههای پژوهشی دانشجویان نظارت دقیق داشته و راهنماییهای لازم را انجام دهند. ما باید فکری برای این پژوهشهای ناقص و زخمی داشته باشیم؛ چرا که اگر به همین صورت ادامه کار دهیم ضربات جبرانناپذیری را در طولانی مدت متحمل میشویم.
وی افزود: از طرفی دیگر باید بررسی کنیم که چقدر از حضور ادبیات انقلاب و فرهنگ ما در بیرون از مرزهای کشور غافل ماندهایم. مثلا شعر انقلاب در خارج از کشور ما چقدر توانسته تاثیرگذار باشد؟ همچنین چقدر ما از اشعار دیگر کشورها تاثیر پذیرفتیم. به عنوان مثال، در اشعار امروز شعرای فلسطینی میتوانیم تاثیر فرهنگ انقلاب اسلامی را کاملا حس کنیم. چرا که با انقلاب اسلامی ایران و کوششهای انجام شده شعرای انقلابی ما امروزه فرهنگ عاشورایی و انقلابی در میان شعرای فلسطینی نهادینه شده است. ژرفابخشی و گسترش، عنصر دیگر در حوزه پژوهشهای شعر انقلاب است که باید مورد توجه قرار گیرد. یعنی برخی از پژوهشهای انجام شده در حوزه شعر انقلاب مربوط به دو دهه قبل است. در حالی که امروزه تغییر تحولاتی شکل گرفته که باید آن پژوهشها بار دیگر انجام شوند تا با تغییرات همراه و امکان بهرهبرداری از آن میسر شود. شعر انقلاب باید از سطحی نگری دوری کند و تا میتواند عمیق به موضوعات مختلف نگاه داشته باشد. در همین راستا نیز حوزه هنری باید فعالیت خود را بیشتر کند؛ چرا که شعر انقلاب به نظریهپردازی نیازمند است و یکی از سازمانهای توانمندی که باید به این موضوع بپردازد حوزه هنری است.
سنگری در مورد ابهامات ایجاد شده در شعر انقلاب گفت: ابهامزدایی در مقابل معارضهای ادبی یکی دیگر از نکات مهمی است که باید برایش کاری انجام شود. اهالی شعر و ادبیات انقلاب در مقابل شبهات ادبی هیچکاری نکردهاند. باید زمینه مناسب را برای رفع این ابهامات فراهم آوریم.
در بخش بعدی این نشست، امینی با اشاره به ابتدای شکلگیری شعر انقلاب گفت: پس از انقلاب عدهای از جوانان در حوزه هنری جمع شدند و شروع به کار در عرصه شعر انقلاب کردند. در این شرایط عدهای میگفتند که این جوانان سعی دارند با وارد ساختن مطالب مذهبی در شعر تغییر و تحولی ایجاد کنند اما شکست میخورند. اما دیدیم که شد. همان موقع هم کدام شاعر را میتوانستیم بیابیم که متون دینی در اشعارش نماد نداشته باشد؟ اساسا شعر ایران پیش از اسلام نیز شعر دینی بوده است.
وی افزود: جریان شعر انقلاب اسلامی ادامه منطقی شعر فارسی است. با این تفاوت که شاعران کهن شعر فارسی انسانی را میآفریدند که سراپا پاکی و شجاعت باشد و تا آخرین توان خود پای حمایت از سرزمین خود میایستد. اما در دوران انقلاب و دفاع مقدس ما در واقعیت با چنین انسانهایی روبهرو شدیم. به عنوان مثال، مادری که هر سه فرزند خود را تقدیم انقلاب و دفاع مقدس کرده است قصه و داستان نیست. واقعیت محض است. شعر حماسی که کارش آفرینش اغراق است در بیان این واقعیات در بسیاری از موارد عقب میماند و از بیان دلاوریهای انسانهای قهرمان دفاع مقدس عاجر است. دوران دفاع مقدس با هیچ دوره تاریخی ما قابل مقایسه نیست و همین موضوع ما را ملزم به پژوهش میکند.
در بخش پایانی این برنامه سنگری در مورد جریان ادبیات انقلاب گفت: جریان فرهنگ و ادبیات انقلاب اسلامی از چه ویژگیهایی برخوردار است؟ این سوالی است که باید مورد پژوهش قرار گیرد. بهویژه در زمینه شعر انقلاب که بتوانیم بگوییم فرهنگ و ادبیات انقلاب در جریان است. اولین ویژگی، جریان تداوم و ماندگاری است. باید بررسی کنیم که آیا جریان فرهنگ انقلاب و دفاع مقدس مستمر است. دومین ویژگی جریان انقلاب میزان تاثیرگذاری آن است. هم از درون جامعه کشور و هم در بیرون از جامعه کشور خودمان باید مورد بررسی قرار گیرد. اینکه آیا چیزی از شعر انقلاب در جامعه ما رسوب کرده است؟ بله. به عنوان مثال برای آثار قیصر امینپور این اتفاق افتاده است. چرا که آنچنان اشعار این شاعر در میان مردم تکرار شده است که گاهی به ضربالمثل نیز تبدیل شده و در هر جایی از شهر و زندگی روزمره مردم دیده میشود.
وی افزود: ادبیات و شعر انقلاب دارای ویژگی خاصی است که آن را از ادبیات پیش از انقلاب متمایز میسازد. آن ویژگی امید است که پس از انقلاب در آثار شاعران ما موج میزند. حتی عنوانهای انتخابی اشعار همه از امید و سرزندگی سخن میگویند. این در حالی است که اشعار شعرای قبل از انقلاب سرتاسر نامیدی و یاس بود. شعر انقلاب خلاف اشعار قبل از آن به دنیای پیرامون خود واکنش نشان میدهد و با آن همراه است. ادبیات امروز کشور ما هم جریان است و هم جریانساز است. ادبیات شعر امروز کشور ما آفاقی است. ادبیات امروز کشور ما مملو از عرفان است. اما اینکه قابل مقایسه با ادبیات کهن ما هست یا خیر، موضوع مناسبی برای انجام پژوهش است. انشاءالله حوزه هنری در این راه مثل همیشه پیشگام باشد.