زمان در روایت یکی از مباحث مهمّ است که در دهههای أخیر مورد توجّه روایتشناسان مختلف قرار گرفته است
بررسی زمانمندی روایت در رمان سالمرگی بر اساس نظریّة ژرار ژنت
نوع مقاله: مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 محمّد بهنامفر؛ 1 اکبر شامیان ساروکلایی؛ 2 زینب طلایی
1دانشیار دانشگاه بیرجند، بیرجند
2دانشجوی دکتری زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه خوارزمی تهران، تهران
چکیده
زمان در روایت یکی از مباحث مهمّ است که در دهههای أخیر مورد توجّه روایتشناسان مختلف قرار گرفته است. از این میان، نقش مهمّ ژرار ژنت، ساختارگرای فرانسوی، در تکوین نظریّة زمان روایی به عنوان یکی از مهمترین مؤلّفههای پیشبرد روایت داستانی، بسیار قابل توجّه است. ژنت نظریّة زمان در روایت خود را در سه محور نظم، تداوم و بسامد مطرح میکند. این پژوهش که به روش ساختارگرایانه انجام شده، نشان میدهد از میان مؤلّفههای روایت، زمانمند بودن آن در رمان «سالمرگی» چشمگیرتر است. در این رمان، نویسنده برای بنای پیرنگ مورد نظر خود توالی خطّی زمان را بر هم میزند و با شکست زمان کنونی در صدد تغییر زمان تقویمی به زمان روایت بر میآید. اصغر الهی از تکنیکهای روایت گذشتهنگر و آیندهنگر در راستای ایجاد خلأ و تعلیق در داستان و همزمان گرهگشایی به واسطة همین نابهنگامیها بهره میجوید. نویسنده در مواردی برای انتقال سریع پیام خود از شتاب مثبت به وسیلة حذف بُرش زیادی از زمان رخداد بهره میبرد. در برخی موارد از شتاب ثابت و مثبت استفاده میکند، امّا به طور کُل، به نسبت حجم اختصاصیافته به متن در مقابل زمان رخداد، رمان دارای شتابی منفی است. از بسامد بازگو جز در موارد اندکی در رمان استفاده نشده است و در مقابل، از بسامد مفرد و مکرّر فراوان استفاده شده است. میتوان گفت بسامد مکرّر در این رمان تکرار معنیدار وقایع از سوی نویسنده است. لازم به ذکر است که این دو گونه بسامد موجد تعلیق در رمان نیز شده است.
کلیدواژگان
رمان فارسی؛ سالمرگی؛ اصغر الهی؛ زمان در روایت؛ ژرار ژنت
XMLاصل مقاله (490 K)