حماسهآفرینی حافظ و تأثیرپذیری وی از شاهنامۀ فردوسی
مقاله 2، دوره 11، شماره 20، زمستان 1394، صفحه 25-56
نوع مقاله: مقاله پژوهشی
نویسندگان
احسان برزگر1 ؛ محمود طاووسی2 ؛ مهدی ماحوزی3
1دانشآموخته دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رودهن. ایران
2استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رودهن. ایران
3دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رودهن، ایران
چکیده
دیوان حافظ چنان با باورهای ملّی در پیوند است که میتوان گفت پس از شاهنامه هیچ اثری در حوزۀ ادب فارسی بیش از دیوان حافظ پرتوافکن روح ایرانی نبوده است. دیوان حافظ از لحاظ لفظ و معنی بیبدیل، از حیث ادبی پرتوان و از نظر هنری بینظیر است. دیوان حافظ، قدرت خارقالعادۀ حافظ را در بیان واقعیّتهای عصر خود نشان میدهد. حافظ با دقّتی فراوان و دیدی موشکافانه مسائل عصر خویش را در مییابد و آنها را به گونهای هنرمندانه در شعر خویش جای میدهد و روح اصیل ایرانی را در آن بارور میسازد. حافظ به تاریخ و فرهنگ گذشتگان نگاهی عمیق و با متنهای کهن ادب فارسی آشنایی دقیق داشته است و متأثّر از آموزههای ادبی و هنری آنها از هر حیث قرار گرفته که شاهنامۀ فردوسی یکی از آن آثار است. حافظ در قالب الفاظ حماسی و صحنهسازی آن در میدانهای رزم و بزم، آمیزش غنا و حماسه را چنان به زیبایی در جای جای دیوانش به تصویر کشیده کهگویی خود یکی از آن شخصیّتهای حماسی بوده و در میدان نبرد عشق و جنگ حضور داشته و زورآزمایی کرده است. حافظ توانسته با کاربرد واژگان و ترکیبات حماسی چون اسم، صفت، فعل و ترکیبات آنها فرهنگ گذشتۀ خویش را با روحیۀ مبارزهطلبی خود به نوعی متفاوت با دیگران آشکار کند. او به یاری زیورهای هنری چون اغراق، ایهام، تشبیه، تشخیص، تلمیح، تناسب، کنایۀ حماسی و ... بسیاری از واژگان غنایی را با واژگان حماسی در هم میآمیزد و نوعی غزل – حماسه بوجود میآورد. این پژوهش در پی آشکار کردن این جلوههای شعر حافظ است.
کلیدواژگان
حافظ؛ حماسه؛ واژه؛ زیورهای هنری
http://jpnfa.riau.ac.ir/article_208_31.html