عشق گوش، عشق گوشواره
۱۳۹۵-۱۱-۱۷
هدف مقاله اینست که نشان دهد روایت ها از مسیر طبیعی خارج شده است
عنوان این مجموعه مقالات ناظر به مثلی ست که در مثنوی معنوی مولانا ، جلال الدین محمد بلخی ، آمده است:
پیش مومن کی بود این غصه خوار         قدر عشق گوش عشق گوشوار
مثل قدر عشق گوش ، عشق گوشواره به مرور از حدود معنایی قدیم خود خارج شده و امروز به صورت " هرکه گوش را می خواهد گوشواره را هم می خواهد " در آمده است – برای موقعیت هایی که فرع بر گردن اصل نشسته باشد . از این مثل استفاده می شود. هم پای گوشواره به گوش بسته شده و هم اجبار به جای اختیار نشسته است . در هر دو ، عشق البته فراموش شده است .
نویسنده با انتخاب این نام برای کتاب ، مفهمومی وسیعی را استنباط کرده است. ازعنوان عشق گوش ، عشق گوشواره در نظر دارد : همان قدر که گوش را دوست می داری گوشواره را هم دوست بدار
نگارنده بارها در میان نوشته ها و صحبت هایش به کنایه و صریح ، گفته است که عشق و علاقه به فرهنگ ایران – گوش –با ابزار آن به مظاهرش – گوشوار – فراهم می آید . آن تنوع که در کارهای نویسنده این مقالات دیده می شود از همین تعلق خاطر مایه می گیرد .
کتاب مرآت البلها که به غلط فرهنگ لغات و مصطلحات عوام شناخته شده بود و قدمتی صدو پنجاه سال دارد اساس مقاله ی بعدی است . از عنوان مقاله پیداست " فرهنگ پایه ی تیپ شناسی شخصیت های ایرانی " کندو کاو در فراز و نشیبی ست که این کتاب کوچک کم ورق داشته است. نویسنده برآن است جایگاه فراموش شده کتاتب را مشخص کند و غبار برداشتهای نادرست را از چهره آن بردارد.
 
سازندگان:
افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید

نظرسنجی

نظر شما در مورد مطالب این وب سایت چیست؟

انتخاب‌ها

تصاویر شاعران

This block is broken or missing. You may be missing content or you might need to enable the original module.