تنهاترین عاشق… از منظر ساختار ادبی اثری چندگانه به شمار میرود. نویسنده این اثر اذعان داشته که برای نوشتن این داستان که به شرح زندگی ابوذر غفاری صحابه بزرگوار پیامبر اسلام اختصاص دارد بیش از ۳۰۰ اثر را مطالعه کرده است و این مسئله در متن این رمان به خوبی و زیبایی قابل درک و حس است.
«تنهاترین عاشق، عاشقترین تنها» دومین مجلد از چهارگانه نصرالله قادری – برای چهار یار پیامبر(ص)؛ سلمان، ابوذر، بلال و مقداد – است که انتشارات کتاب نیستان آن را به تازگی روانه بازار نشر کرده است.
تنهاترین عاشق… از منظر ساختار ادبی اثری چندگانه به شمار میرود. نویسنده این اثر اذعان داشته که برای نوشتن این داستان که به شرح زندگی ابوذر غفاری صحابه بزرگوار پیامبر اسلام اختصاص دارد بیش از ۳۰۰ اثر را مطالعه کرده است و این مسئله در متن این رمان به خوبی و زیبایی قابل درک و حس است. قادری با شگردی درخور تأمل در جای جای متن این رمان و در نقلقولها، از احادیث، روایات و نیز نقلقولهای تاریخی بیان شده در مورد ابوذر و یا برجای مانده از وی استفاده کرده است؛ که اگر بنا به پانوشت زدن بود، به خوبی میشد این استنادات را مشاهده کرد.
این حجم استفاده از چنین عباراتی در کنار حفظ ساختار داستانی اثر و همچنین تلفیق خیال هنرمندانه نویسنده در توصیف فضا و مکان و زمانی که چنین عباراتی از سوی ابوذر و اطرافیانش روایت شده است، تنها قوت غیر قابل انکار این رمان نیست. قادری در لابهلای روایت داستانی خود اطلاعاتی از برخی چهرههای تاریخی صدر اسلام ارائه داده و چهرهای از آنها میسازد که بسیاری از مخاطبان این دست آثار و حتی پژوهشگران تاریخی، ممکن است تا پیش از این در مورد آن چیز زیادی نشنیده باشند و اکنون چنین ساختاری به آنها کمک میکند تا بتوانند تصویری بکر و زیبا از چنین رویدادی داشته باشند.
به عبارت سادهتر نویسنده در این رمان در مقام یک رماننویس و نه تاریخنویس خود را به مخاطبانش ارائه میکند و از همین منظر است که قادری توانسته قدرت بیان خود از یک واقعه تاریخی را بر بال تخیلی ذاتی موجود در ادبیات نشانده و به مخاطب خود عرضه کند.
تنهاترین عاشق… اما از منظر نثر و نگارش نیز اثری در خور اعتنا به شمار میرود. نوعی شور حماسی کنترل شده در نثر و بیان قادری در این اثر قابل ردگیری است که در یک نگاه کلی به اثر هویتی فرا ادبی داده است. قادری در این رمان نه مخاطبش را میزبان نثرهای متکلف و عوامفریبانه مرسوم برای بیان قصههای تاریخی کرده است و نه آنها را با نثرهای سنگین و پرطمطراق حماسی روبرو میکند. نثر قادری در این کتاب به طور مشخص نثری شناسنامهدار و تولید شده بر مبنای شخصیت و شیوه زندگی و تفکر ابوذر است. نثری که اندیشه و تفکر سادهزیستی و صحرانشینی ابوذر را در کنار تندی و تیزی بیان با کفار و نرمی و معاشقه با محبوبش را توأمان با هم داراست.
در کنار تمامی این موضوعات نثر قادری در این رمان نثری مخاطبپرور به شمار میرود. نثری که برای ارتباط گرفتن با مخاطب برای خود اصول و اسلوبی مشخص و معین دارد؛ نثری است که مخاطب در مواجهه با آن حس میکند علاقه به کشف زوایای آن دارد و به عبارت سادهتر خود را در مقابل موجودی تازه خلق شده و آماده کشف میبیند.
از نصرالله قادری پیش از این رمان «نالههای عاشق» با موضوع زندگی سلمان فارسی با همین تم منتشر شده و وی در حال حاضر نیز مشغول تألیف رمان دیگری با موضوع زندگی بلال حبشی است.