میرباقری: راوی در چاله زمان گیر افتاده‌است/«ایستادن روبه‌روی عقربه‌های کج» روانه بازار شد
۱۳۹۴-۱۱-۱۴
مهدی میرباقری با اشاره به انتشار رمان «ایستادن روبه‌روی عقربه‌های کج» عنوان کرد: رمان در ذهن شخصیت اصلی روایت می‌شود، در ذهنی که دچار فروپاشی شده و فرورفتن در چاله‌ زمان پریشانش کرده است، در بخشی از کتاب می‌خوانیم، «آینده همون گذشته است».
ه گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)،رمان «ایستادن روی‌به‌روی عقربه‌های کج» نوشته مهدی میرباقری هفته گذشته وارد بازار کتاب شد. این رمان روایت زندگی جوانی است که مورد تنفر پدرش قرار دارد و از این جهت، اثری تلخ و گزنده است. 

مهدی میرباقری، درباره رمانش به ایبنا گفت: «ایستادن روبه‌روی عقربه‌های کج» رمان زمان است؛ ادغام آینده و گذشته. اینکه آینده در گذشته جریان دارد و گذشته پس از آینده می‌آید. در واقع، بن‌مایه‌ اصلی رمان، جمله‌ای است که یکی از شخصیت‌ها می‌گوید: «آینده همون گذشته است».

وی ادامه داد: رمان درباره مفهوم زمان است و درهم آمیختگی آن با خواب، چراکه حقیقت و اصالت زمان در خواب پیدا می‌شود و این‌گونه است که زندگی شخصیت اصلیِ داستان و خانواده‌اش در ۱۳ بخش و در پوسته‌ای از زمان که به دور یک استوانه پیچیده شده است بیان می‌شود.

این نویسنده در توضیح شخصیت اصلی داستان اظهار کرد: راوی اول شخص است و داستان زندگی خود را از تولد تا سن 23 سالگی روایت می‌کند و در هیچ کجای داستان اسمی از خود نمی‌آورد. زمان در این داستان به صورت خطی نیست بلکه با زمانی حلقوی مواجه هستیم، یعنی در یک لحظه روای در چندین زمان مختلف قرار دارد.

وی افزود:‌ داستان در ذهن شخصیت اصلی روایت می‌شود، در ذهنی که دچار فروپاشی شده و فرورفتن در چاله‌ زمان پریشانش کرده است به همین دلیل است که شخصیت اصلی دائماً روایت خودش را از زندگی جعل می‌کند و دوباره می‌سازد.

میرباقری در تشریح نحوه انتخاب موضوع این رمان گفت:‌ هیچ‌وقت به‌صورت سفارشی کار نکردم و دنبال سوژه نرفتم، بلکه همیشه سوژه‌ها به سراغم آمدند و در ذهنم نقش بستند. برای مثال تکمیل این رمان 8 سال طول کشید و نوشتن آن به شیوه کوششی نبود.

وی ادامه داد: افرادی که این کتاب را خوانده‌اند اعتقاد دارند که این کتاب بسیار تصویری است و قابلیت اقتباس سینمایی را دارد، به همین دلیل دوست دارم تا فیلمی از آن ساخته شود.

نویسنده کتاب «ایستادن روبه‌روی عقربه‌های کج» با اشاره به تفاوت‌های رمان‌نویسی با نمایش‌نامه‌نویسی گفت: هر دو سختی‌های خاص خودشان را دارند اما نوشتن رمان لذت‌بخش‌تر است چراکه مستقیم با مخاطب روبه‌رو هستی اما نمایش‌نامه زمانی قابل فهم است که در روی صحنه اجرا شود.

وی ادامه داد:‌ یک رمان زمانی ارزش هنری پیدا می‌کند که خوانده شود،‌ به همین دلیل امیدوارم که این رمان هم مورد توجه مخاطبان ادبیات قرار گیرد و خوانده شود. کار اولی نبودم اما هنگام انتشار این کتاب استرس داشتم چراکه ممکن بود کار خوانده نشود.

میرباقری در بخش پایانی صحبت‌هایش اظهار کرد: اثر هنری باید یک زخم لذت‌بخش را در مخاطب ایجاد کند تا با آن درگیر شود. این رمان برخلاف خیلی از رمان‌ها آشپزخانه‌ای و همراه با لطافت نیست.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «نمی‌دانم چرا هر وقت سرم را می‌گیرم زیر دوش آب یاد پدرم می‌افتم که شیر آب داغ را باز می‌کرد و به زور نگه‌ام می‌داشت زیر دوش آب داغ حمام عمومی، گردنم را محکم می‌گفت و اجازه نمی‌داد تکان بخورم، نگه‌ام می‌داشت زیر ریزش آب داغ، می‌سوختم و جرات نداشتم حرفی بزنم، تا چند روز تمام تنم می‌سوخت، هر وقت اعصابش از زندگی به هم می‌ریخت یا هر مشکلی برایش پیش می‌آمد می‌گفت وسایل حمام را آماده کنیم برویم حمام، حتی اگر روزی دوبار می‌شد.»

از مهدی میرباقری تاکنون نمایشنامه‌های «خواستگاری»، «سیاوش در آتش»، «زندگی یک رویاست»، «بازی نامه‌ حاسد و نمّام»، «آخرین حکایت فرهاد»، «گفتگو با معشوق قدیمی»، «من آن جا نیستم»، «صحنه‌هایی از زندگی پدرم و داستان نیمه شب» منتشر شده است.
http://www.ibna.ir/fa/doc/book/232776
سازندگان:
افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید

نظرسنجی

نظر شما در مورد مطالب این وب سایت چیست؟

انتخاب‌ها

تصاویر شاعران

This block is broken or missing. You may be missing content or you might need to enable the original module.