رمان «محفل گنگها» نوشته سامانتا شنن با ترجمه حسین شهرابی، دومین کتاب سامانتا شنن است که عده ای او را جی.کی.رولینگ دوم میدانند.
محفل گنگها/ نویسنده سامانتا شنن؛ ترجمهی حسین شهرابی.- تهران: کتابسرای تندیس، ۱۳۹۵.
رمان «محفل گنگها» نوشته سامانتا شنن با ترجمه حسین شهرابی، دومین کتاب سامانتا شنن است که عده ای او را جی.کی.رولینگ دوم میدانند.
داستان کلی این رمان در نیمه دوم قرن بیست و یکم جریان دارد و زمانی را روایت می کند که بسیاری از شهرهای بزرگ جهان تحت تسلط نیروهای امنیتی قلمه قرار گرفته است. پِیج ماهونی شخصیتی است که در دنیای زیرزمینی خلافکارهای «لندن قلمه» فعالیت دارد و عضوی از دار و دسته گروه هفت مُهر آخرالزمان است.
معیار ماهون در کار خلاف با دیگر خلافکاران متفاوت است. او اطلاعاتش را از راه نفوذ در ذهن دیگران به دست می آورد. او به نوعی رویایاب است و در ذهن افراد جستجو می کند. به این ترتیب، پیج ماهونی جزو گروه کمیاب و ویژه روشن بینان است. روشن بینان در دنیایی که گروه قلمه بر آن حکمرانی می کنند، بزرگ ترین مجرمان هستند چون در سایه حکومت قلمه ها، هرگونه فعالیت متافیزیکی و مرتبط با حوزه روح ممنوع است.
اولین کتاب این رمان «فصل استخوان» نام داشت که در آن نیروهای قلمه، پیج را دستگیر و در زندانی مخوف زندانی می کنند. این زندان شئول یک نام دارد و پیج در آن متوجه می شود که پشت پرده معادلات قدرت، نیرویی بالاتر و پلیدتر از قلمه وجود دارد و روشن بین ها ارزش زیادی برای این قدرت دارند. قدرت مورد نظر، رفائیم نام دارد که زندان شئول یک در اختیار این نژاد فراطبیعی قرار دارد.
در ادامه این داستان که مخاطب در کتاب دوم با آن روبرو می شود، پیج ماهونی با همکاری یکی از زندانبانهایش که سِماک مِشارتیم نام دارد، شورشی در زندان به راه میاندازد و با همراهی با چند روشنبینِ دیگر فرار می کند؛ اما این شروع دردسرهای اوست. بسیاری از بازماندههای زندان مفقود شدهاند و خودش هم تحتتعقیبترین فردِ لندن است...
بعد از فرار پیج، گنگاربابها و گنگبانوهای حاکم بر خلافکاران لندن، برای اولین بار پس از سالها جلسه ای سری تشکیل میدهند تا درباره سرنوشت روشن بینان بحث کنند. اما به نتیجه رسیدن کار ساده ای نیست چون در این گروه و جمع هم اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد...