مرا به خواب‌هایت ببر ماریه!
۱۳۹۶-۰۲-۰۲
«مرا به خواب‌هایت ببر ماریه!» چهارمین مجموعه داستان و ششمین اثر داستانی سید علی شجاعی برای مخاطبان بزرگسال است؛ مجموعه داستانی که نامش را از عنوان نخستین داستان وام گرفته و در همان قدم نخست نشان می‌دهد که قرار است مخاطبش را با اثری متفاوت در فرم روایی و محتوا روبرو کند.
«مرا به خواب‌هایت ببر ماریه!» چهارمین مجموعه داستان و ششمین اثر داستانی سید علی شجاعی برای مخاطبان بزرگسال است؛ مجموعه داستانی که نامش را از عنوان نخستین داستان وام گرفته و در همان قدم نخست نشان می‌دهد که قرار است مخاطبش را با اثری متفاوت در فرم روایی و محتوا روبرو کند.
شجاعی که تا پیش از این نشان داده که به دنبال خط سیر مشخص اجتماعی و یا مذهبی در داستان‌هایش است، در این مجموعه و در فضایی بینابینی میان تمامی خواسته‌ها و ایده‌آل‌هایش در داستان‌نویسی قدم زده و سعی کرده تا خالق موقعیت‌های فرمی تازه‌ای در بیان نظرگاه خود باشد.
داستان‌های این مجموعه را می‌توان از چند منظر مشخص تقسیم‌بندی کرد. نخست داستان‌هایی که از نگاهی فرازمینی و با مفهومی آسمانی با مخاطب خود روبرو می‌شوند که نخستین و آخرین داستان این مجموعه نمونه‌های قابل اعتنایی از آن هستند که طی آن نویسنده سعی کرده با خلق فضایی بکر و فرمی تازه مخاطب خودش را در موقعیتی شگفت برای دریافتی تازه از مفاهیم پیرامونی زندگی قرار دهد.
اما در گونه‌ای دیگر شجاعی در این مجموعه به سوی خلق روایتی تصویری از کنش‌ها و تنش‌های اجتماعی پیرامون خود در داستان‌نویسی تمایل نشان داده و تمامی عصبیت‌ها و اصطکاک‌ها در روابط خانوادگی و فردی امروز را که می‌تواند نماد زندگی‌های ساختار یافته در جامعه مدرن امروزی باشد را پیش چشم مخاطبانش می‌آورد.
شجاعی همچنین اذعان دارد که در نگارش این مجموعه کوشیده ‌است حد فاصل میان فرم و محتوا حرکت کند و کمترین تحمیل نویسنده به مخاطب را صورت دهد. این امکان به داستان‌های وی و فضای آنها این امکان را داده است تا موقعیتی چند صدایی به وجود آورد؛ آن هم به شکل و سیاقی منطقی و نه بر مبنای اجباری در داستان‌هایش.
از سوی دیگر فضای روانکاوی بی‌قضاوت و وحدت تکنیک و محتوا در این داستان‌ها این کمک را به مخاطب کرده است تا خود را بی‌واسطه برابر ذات عریان داستان ببیند. شجاعی این ابتکار عمل را با شکل تازه‌ای در به استخدام درآوردن کلمات و نیز تمرکز برای تکرار برخی از آنها در کنار خلق فضاهای شاعرانه منحصر به فرد در لابه‌لای جملات و عبارت داستانی‌اش در این مجموعه ایجاد کرده است.
«مرا به خواب‌هایت ببر ماریه!» زبان عریانی دارد. زبانی که گاه راوی پیچیده‌ترین حس‌های انسانی است و گاه نیز خصوصی‌ترین لحظات و خاطرات یک انسان را به پیش چشمان مخاطبانش به مثابه یک انسان می‌نشاند و از او می‌خواهد در قاب آیینه انسان به تماشای خود گمشده‌ و ناپیدایش بنشیند.
شجاعی با این حال در داستان‌هایش در این مجموعه، از سنت ساده‌نویسی دور نشده است. او به حاشیه نمی‌زند، حرفش را رک می‌زند و خیلی صریح در قالب رودرویی مستقیم و یا نمادین مخاطبش را به چالشی عمیق با محتوای داستان که در موارد عدیده کسی جز فرد مخاطب و ساختار زیستی امروز او و یا ساحت فکری او نیست وارد می‌کند؛ و از او می‌خواهد که در این مقابله حساب خود را با درون خود و در نهایت پیرامون خود روشن کند.
داستان «مرا به خواب‌هایت ببر ماریه»، این چنین آغاز میشود:
روزهای ماریه از شب شروع می­شد و شب­هایش از روز ما… همیشه این­چنین بوده و حالا هم… مادر اشک می­ریخت و پدر نفرین می­کرد وقتی ماریه دیگر مدرسه نرفت…
– شب­ها مدرسه می­روم… وقتی که شما خوابید…
همیشه این­چنین بوده و حالا هم… با کسی بازی نمی­کرد، نمی‌جوشید، حرف نمی­زد…
– شب­ها با بچه­ها بازی می­کنیم… وقتی شما خوابید…
روزهای ماریه از شب شروع می­شد… مادر آه می­کشید وقتی ماریه حتی پایش را هم در کلاس خیاطی نگذاشت…
– جایی را می­شناسم، خودم می­روم… شب­ها…
پدر در خودش می­شکست وقتی هم­سن و سال­های ماریه دانشگاه می­رفتند و ماریه روزهایش از شب شروع می­شد…
– من که مشغول درس خواندنم، وقت خوبی برای خواستگار راه دادن نیست…
مادر در خودش پیچید و پیچید و پیچید تا دیگر کمر راست نکرد وقتی ماریه حتی در صورت خواستگارهای رنگ رنگش نگاه هم نکرد… همیشه این­چنین بوده و حالا هم…
وقتی دکتر و آزمایش و عکس و دارو جواب نداد، سراغ عطاری‌ها را گرفتیم و حکیم و علفی و… وقتی هم که عرق این و جوشانده آن و ریشه چنین و شکوفه چنان اثر نکرد، دست به دامن رمال و فال­گیر شدیم و طالع­بین و جن­گیر و… آخرش هم جواب همه یکی بود؛ با خواب­های ماریه کنار بیایید وقتی با بیداری­های شما کنار آمده… که روزهای ماریه از شب شروع می­شد و شب‌هایش از روز ما… همیشه این­چنین بوده و حالا هم… ما با خواب­های ماریه کنار آمدیم…
خوانش ۱۴ داستان کوتاه سید علی شجاعی در «مرا به خواب‌هایت ببر ماریه!» بدون شک تجربه بکر و تازه‌ای برای مخاطبان داستان کوتاه به شمار می‌رود که در انتظار رویدادها و اتفاقات تازه در قامت داستان کوتاه هستند.
سازندگان:
افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید

نظرسنجی

نظر شما در مورد مطالب این وب سایت چیست؟

انتخاب‌ها

تصاویر شاعران

This block is broken or missing. You may be missing content or you might need to enable the original module.