بیداد
۱۳۹۵-۰۸-۰۳
ای چرخ غافلی که چه بیداد کرده ای/ وز کین چه‌ها درین ستم آباد کرده ای/ بر طعنت این بس است که با عترت رسول/ بیداد کرده خصم و تو امداد کرده ای/ ای زاده زیاد نکرده است هیچ گاه/ نمرود این عمل که تو (شداد) کرده ای/ کام یزید داده ای از کشتن حسین/ بنگر که را، به قتل که، دلشاد کرده ای... محتشم کاشانی
ای چرخ غافلی که چه بیداد کرده ای
وز کین چها درین ستم آباد کرده ای
بر طعنت این بس است که با عترت رسول
بیداد کرده خصم و تو امداد کرده ای
ای زاده زیاد نکرده است هیچ گاه
نمرود این عمل که تو (شداد) کرده ای
کام یزید داده ای از کشتن حسین
بنگر که را ، به قتل که ، دلشاد کرده ای
بهر خسی که بار درخت شقاوت است
در باغ دین چه با گل و شمشاد کرده ای
با دشمنان دین نتوان کرد آنچه تو
با مصطفی و حیدر و اولاد کرده ای
حلقی که سوده لعل لب خود نبی بر آن
آزرده اش به خنجر فولاد کرده ای
ترسم تو را دمی که به محشر برآورند
از آتش تو دود به محشر درآورند
سازندگان:
افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید

نظرسنجی

نظر شما در مورد مطالب این وب سایت چیست؟

انتخاب‌ها

تصاویر شاعران

This block is broken or missing. You may be missing content or you might need to enable the original module.