۱۳۹۹-۰۸-۲۰
تاریخ مستطاب آمریکا
تاریخ مستطاب آمریکا کتاب طنزی درباره تاریخ آمریکا به قلم محمدصادق کوشکی است که مازیار بیژنی با کاریکاتورهایش آن را جذاب‌تر کرده است.

 

تاریخ مستطاب آمریکا کتاب طنزی درباره تاریخ آمریکا به قلم محمدصادق کوشکی است که مازیار بیژنی با کاریکاتورهایش آن را جذاب‌تر کرده است.

محمدصادق کوشکی در این اثر با تاریخ ایلات متحده شوخی کرده است. او همه چیز را در آمریکا حول سه محور دموکراسی، حقوق بشر و آزادی دانسته و می‌گوید اصولا هیچ چیز در امریکا وجود ندارد که به این سه موضوع مربوط نباشد.

این پروژه سه فصل کلی دارد:

۱ـ تشکیل آمریکا
۲ـ آمریکا در جهان
۳ـ آمریکا و ایران

از نکات منحصر به فرد این کتاب استفاده کوشکی از منابع مرتبط با آمریکا است که در خارج از ایران تولید شده‌اند. همچنین او برای نگارش این کتاب از مشاوره عباس سلیمی نمین و فواد ایزدی، دو نفر از چهره‌های آشنا با تاریخ آمریکا سود برده است.   

علاوه بر این، خط سیر چیده شده برای روایت مرحله به مرحله تاریخ آمریکا، یک خط دقیق و مینیاتوری است که بدون اغراق می‌توان آن را دربرگیرنده تمامی اتفاقات مهم تاریخ پرفراز و نشیب آمریکا دانست. اتفاقاتی که بسیاری از آن‌ها با تلاش آمریکایی‌ها در لابلای تاریخ دفن شده بودند و حالا دوباره با این کتاب به مخاطب ایرانی شناسانده می‌شوند.   

تاریخ ایالات متحده آمریکا خیلی جدی است. آن قدر جدی که حتی بخش‌ها و قسمت‌های شوخی آن را هم باید جدی دانست و طبیعی است شوخی کردن با این تاریخ بسیار جدی، کار ساده ای نیست، چون آمریکایی‌ها برخلاف ظاهرشان بیش از حدِ مجاز جدی‌اند.

تاریخ ایالات متحده آمریکا خیلی جدی است؛ آن قدر جدی که حتی بخش‌ها و قسمت‌های شوخی آن هم جدی است! (تعجب نکنید! آن‌هایی که تاریخ را می‌شناسند، می‌دانند قسمت‌هایی از تاریخِ هر جایی شوخی است! یعنی همه جای یک تاریخ نمی‌تواند جدی باشد! مثلا ساختن مناره با کله مردم کرمان توسط آقامحمدخان قاجار به نظر شما شوخی نیست؟) و طبیعی است شوخی کردن با این تاریخ بسیار جدی، کار ساده‌ای نیست! آمریکایی‌ها بر خلاف ظاهرشان بیش از حدِ مجاز جدی‌اند!

هدف کتاب، آموزش تاریخ نیست بلکه روایت آن است! به همین دلیل هرچه در این کتاب می‌خوانید "مستند" است! یعنی منابع و اسنادش موجود است! هیچ مطلبی بدون سند نیامده! اما راست و دروغش گردن ما نیست! گردن نویسندگان محترم مطالبی است که نشانی آن‌ها در انتهای هر مطلب آمده! آن‌هایی که حال و حوصله تحقیق دارند به منابع مراجعه کنند و آن‌هایی که بی حال و حوصله اند به ما اعتماد کنند!»

برشی از کتاب:

همین که پای کلمب به اولین جزیره‌ی قاره آمریکا رسید، اجرای حقوق بشر را شروع کرد. مشکل این بود که در سراسر قاره حتی یک بشر پیدا نشد که کلمب و دوستانش بتوانند حقوق او را محاسبه و پرداخت کنند! کلمب در خاطراتش نوشته: «همین که به اولین جزیره‌ی سرزمین جدید رسیدم عده‌ای از بومیان را اسیر کردم تا قدرتم را به آنان نشان دهم.»

البته مقصود کلمب همین قضیه‌ پرداخت حقوق بوده و این یعنی متن را باید این‌جوری خواند: «در اولین جزیره عده‌ای از بومیان را دعوت کردم تا با حقوق بشر آشنا شوند!»...

افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید