پی یرس باتلر Pierce Butler
زادروز: ۱۹ دسامبر ۱۸۸۶م.
زادگاه: کلارندون هیلز، آمریکا
درگذشت: مارس سال ۱۹۵۳م.
شهرت: فلسفه و مبانی نظری کتابداری
پییرس باتلر، معلم و محقق امریکایی رشته کتابداری، به فنون این رشته چندان دلبسته نبود – و آن را به دیگران واگذاشت – بلکه شیفته فلسفه و مبانی نظری کتابداری بود که این رشته را وحدت و انسجام میبخشید. وی مورخی اومانیست بود، اما نقش علم را در فرهنگ بشری، از جمله کتابداری، انکار نمیکرد. این نقطه نظر درونمایه اصلی نگرش وی در تاریخ علم و دانشپژوهی بود که در کتابش با نام «در آمدی بر علم کتابداری» (1933) منعکس است.این اثر با نظری اجمالی بر ماهیت علم آغاز میشود و با تحلیلی از سه موضوع بحثانگیز عمده در کتابداری – یعنی مسائل جامعهشناختی، روانشناختی، و تاریخی – ادامه مییابد و سرانجام با فصلی کوتاه درباره "ملاحظات عملی" به پایان میرسد. در میان متون کتابداری، که خصلت عمده آنها عمر کوتاهشان است، کتاب کم حجم باتلر نقطه عطف برجستهای در سیر تحول اندیشه در این رشته محسوب میشود.
پییرس باتلر در ۱۹ دسامبر ۱۸۸۶ در کلارندون هیلز، ایلینویز، چشم به جهان گشود. شنوایی وی در همان اوان کودکی براثر ابتلا به تب مخملک دچار نارسایی جدی شد، بهطوری که در بقیه دوران حیاتش ناچار به استفاده از سمعک گردید. باتلر در سال ۱۹۰۶ موفق به اخذ کارشناسی فلسفه از کالج دیکنسون در پنسیلوانیا شد، یک سال در آکادمی نظامی ویرجینیا تدریس کرد و از ۱۹۰۷ تا ۱۹۰۹ به تحصیل در مدرسه الهیات نیویورک پرداخت. سال بعد به دیکنسون بازگشت و در همان سال، کارشناسی خود را از مدرسه الهیات هاردتفورد اخذ کرد. وی دانشجوی بورسیه تاریخ قرون وسطی در هارتفورد نیز بود و در سال ۱۹۱۲ به اخذ درجه دکتری نایل آمد. باتلر پس از اشتغال به کار اداری در راه آهن برلینگتن، در سال ۱۹۱۶ در زمره کارکنان کتابخانه نیوبری در آمد. نخست برای مدت یک سال دستیار مرجع این کتابخانه بود. در عرض یک سال به مقام مدیریت بخش سفارش، کتابشناس وسرپرستی قسمت تاریخ چاپ و کتابهای چاپی بنیاد جان وینگ ارتقا یافت. وی این مسئولیتها را تا زمان استعفایش در سال ۱۹۳۱ برعهده داشت. در خلال اشتغال در کتابخانه نیوبری، فهرستی از کتابهای چاپی متعلق به قرن پانزدهم میلادی را که در کتابخانه موجود بود منتشر ساخت که ویرایش تجدید نظر شده آن در سال ۱۹۲۴ بهچاپ رسید. وی در سال ۱۹۲۶ با روث لپهام ، که او نیز مسئول مجموعه آیر ،درباره سرخپوستان امریکا و به نوبه خود پژوهندهای خلاق بود، ازدواج کرد.
باتلر در سال ۱۹۲۸ بهصورت مدرّس پاره وقت برای تدریس تاریخ کتاب و چاپ به استخدام مدرسه کتابداری دانشگاه شیکاگو در آمد. در سال ۱۹۳۱، به اصرار داگلاس ویپلز و ویلیام رندال ، عضو هیأت علمی تمام وقت این مدرسه شد. وی بقیه عمر حرفهای خود را، تا زمانی که در سال ۱۹۵۲ بازنشست شد، در این دانشگاه گذراند.
کتابهای باتلر، از لحاظ تعداد نسبتاً اندک و شامل «فهرست کتابهای قرن پانزدهم»، «در آمدی بر علم کتابداری» و «سر آغاز چاپ در اروپا» (1940) است. وی در مطالعات خود درباره چاپ بر این باور بود که گوتنبرگ مخترع چاپ با حروف متحرک نبوده، بلکه این فن حاصل کار افراد متعددی از شهرهای مختلف، از آغاز دهه 1440، محسوب میشود. انتساب این اختراع به گوتنبرگ در اذهان عمومی ناشی از برداشت هوشمندانه وی از حاصل تلاش دیگران بوده است.
رساله کوتاه باتلر با نام «دانشپژوهی وتمدن» که در سال ۱۹۴۴ توسط دانشگاه شیکاگو منتشر شد، خلاصهای از مطالب درسی او درباره تاریخ دانشپژوهی و رسالهای عطش افزاست – عطشافزا از این جهت که نشان میدهد چه کار عظیمی در این موضوع میتوانسته است انجام گیرد، اما باتلر بر تکمیل آن اصرار داشته است. این رساله هنوز هم برای کسانی که درصدد کسب بصیرت برای کشف روابط جامعهشناسی و مردمشناسی با توسعه کتابداری هستند با ارزش است. یکی از دستاوردهای آن درک عمیق از مبادی کتابداری و ریشههای فکری آن است.
باتلر در زمان مرگش سرگرم تدارک کاری در زمینه مدیریت مجموعه کتابهای کمیاب بود، موضوعی که وی شایستگی اظهار نظر درباره آن را داشت. وی مقالههای بسیاری درباره کتابداری و فلسفه آن نوشت و سخنوری پرآوازه و محبوب محسوب میشد. باتلر در نقل داستان نیز مهارت بسزایی داشت و از شنیدن داستان خوب لذت میبرد.
باتلر در خلال سالهای اشتغالش در دانشگاه شیکاگو، تأثیری ژرف بر تفکر فرهنگی و فلسفه کتابداری گذاشت، و آنگونه که خود اعتراف میکند، این تأثیر از حد انتظار او فراتر رفت. وی وظیفه خود میدانست که تاریخ اجتماعی کتابخانه را چنان بشناساند و تفسیر کند که برای عصر حاضر نیز ارزشمند باشد. به همین سبب، رویکرد فلسفی را به مسائل علمی و فنی کتابداری پیوند داد. وی میگوید "در آمدی بر علم کتابداری را به این دلیل نوشتم که همکاران حرفهای خود را به علمیتر اندیشیدن ترغیب کنم. اکنون تلاش میکنم که آنها را از زیاده روی مخاطرهآمیز در این امر بازدارم".
وسعت آگاهی باتلر – بهعنوان فردی واقعاً جامعالاطراف در قرن بیستم – تا نبوغ فاصله چندانی نداشت. وی معلمی برجسته بود. دیگر معلمان مدرسه کتابداری دانشگاه شیکاگو به دانشجویان میآموختند که چگونه کتابدار خوبی باشند و این کار را هم به نحو مطلوب انجام میدادند، اما باتلر به آنها آموخت که کتابداری چگونه میتواند باشد.
در درس مورد علاقهاش، تاریخ دانش پژوهی، باتلر، تقریباً بدون آنکه دانشجویان آگاه باشند، میراث فکری را انتقال داد، میراثی که چون تجربه اهمیت آن را نشان داده است، بدان رجعت کردند. در حرفه کتابداری، باتلر به اندازه رقیب فکریاش داگلاس ویپلز مجادلهجو بود. وی با وجود ناشنوایی، از زندگی پربار اجتماعی لذت میبرد، از سخنرانی در برابر جمع احساس خرسندی میکرد و زمان حضور در مجامع عمومی بهترین اوقات زندگی او بود.
جس اچ , شرا. در نوشتهاش در نخستین ویرایش این دایرهالمعارف
(WELIS) درباره روابطش با باتلر میگوید: "همکاری نگارنده با وی
]باتلر
[ با مشاجرههای فراوان همراه بود. بحثها اغلب داغ میشد اما هرگز به خصومت نمیانجامید، بلکه آمیخته با احترام متقابل و در فضایی سرشار از دوستی صورت میگرفت.
در پایان فصل تابستان سال ۱۹۵۲، زمانی که باتلر بازنشست میشد و نگارنده نیز دانشگاه شیکاگو را به قصد احراز مقام دانشگاهی دیگری ترک میکرد، سرانجام نگارنده آخرین سخنش را خطاب به وی بر زبان آورد: "پیرس، پیش از آنکه یکدیگر را ترک کنیم، امیدوارم درک کنی که من در جناح توام. من هم، با وجود آنکه از علم دفاع میکنم، اومانیست هستم". وی پاسخ داد: "آه، میدانم شرا، میدانم، اما گاه احساسم درباره تو شبیه احساسم درباره باب هاتچینز است.
تو خوش قلب هستی، اما همیشه چیزهایی میگویی که دشمن را شاد میکند و به او آرامش میبخشد".
یک سال بعد، در ماه مارس سال ۱۹۵۳، باتلر، هنگامی که از مراسم واگذاری بنای جدید کتابخانهای در وینستون – سالم، در کارولینای شمالی، باز میگشت، براثر حادثه اتومبیل جان خود را از دست داد.