ادوارد ادواردز Edward Edwards
زادروز: ۱۴ دسامبر ۱۸۱۲ م.
ملیّت: انگلیسی
محل تولّد: لندن
درگذشت: ۱۸۸۶
شهرت: پیشگام نهضت نوین کتابخانه های عمومی
وی از رهبران نهضت کتابخانههای عمومی انگلستان، کتابدار، نویسنده، و مورخ کتابخانههاست. در ۱۴ دسامبر ۱۸۱۲ در محله استپنی واقع در شرق لندن متولد شد. پدرش، آنتونی، بَنّای ناموفقی بود و مادرش شارلوت که از نعمت سواد اندک بهرهای داشت، نسبت به تربیت و آموزش تنها پسرش سخت کوشا بود. هیچگونه اطلاعی از سوابق تحصیلی ادواردز در مدرسه در دست نیست. ظاهراً بخش اعظم آموزش ادواردز را نخست مرهون کوششهای مادرش و سپس عضویت وی در جماعتی مذهبی، و نیز کمک ادوین ابوت، مدیر مدرسه زبانشناسی ماریلِبون که او را فردی با استعداد میدانست، میدانند.
ادواردز در چهارده سالگی شاگردی نزد پدر را آغاز کرد و مدت هفت سال به این کار اشتغال داشت و در عین حال از آموزش خود غافل نماند. در بیست سالگی از لحاظ معلومات در مقایسه با همسالانش، که از تحصیلات رسمیتری برخوردار بودند، چیزی کم نداشت. او را میتوان عمدتاً فردی خودآموخته دانست که شیفته کسب معرفت بود.
در ۱۸۳۴ به عضویت کتابخانه موزه بریتانیا که در آن زمان تنها کتابخانه عمومی بزرگ لندن بود، درآمد. از آن پس بهمدت شانزده سال پیوند نزدیکی با این کتابخانه برقرار کرد. در ۱۸۳۹ بهعنوان یکی از دستیاران تهیه فهرست جدید کتابخانه موزه بریتانیا منصوب شد. تا ۱۸۵۰ زندگی حرفهای او در سه زمینه ادامه یافت: نخست در مقام فهرستنویس کتابخانه موزه بریتانیا به کسب تجربیات علمی در حرفه کتابداری پرداخت، سپس در نهضت ایجاد کتابخانههای عمومی آزاد فعالیت شدیدی را آغاز کرد و پس از آن نیز جزوهها و مقالههای متعددی را منتشر ساخت.
وی تلاش عمده خود را صرف نهضت تأسیس و اعتلای کتابخانههای عمومی بریتانیا کرد و برای نیل به این هدف آثار متعددی را انتشار داد:
«گفتاری درباره کمبود کتابخانههای آزاد برای همگان در امپراتوری بریتانیا، به انضمام بررسی کوتاه آماری درباره کتابخانههای عمومی موجود در سایر کشورهای اروپایی» (1848)، که به شکل نامه سرگشادهای خطاب به ارل الزمیر، رئیس کمیسیون سلطنتی، که مأمور رسیدگی به وضع موزه بریتانیا بود، در آمد. در پی انتشار آن، ویلیام اوارت، آزادیخواه مترقی و عضو مجلس وام انگلستان که در هدفهای روشنفکرانه، پیشگام و فعال بود و از بانیان بسیاری از اصلاحات اجتماعی محسوب میشد، نامهای به ادواردز نوشت و در آن حمایت خود را از ایجاد کتابخانههای عمومی آزاد اعلام داشت و او را به ادامه تلاشهایش تشویق کرد.
در ۱۸۴۹، مجلس عوام انگلستان کمیتهای را به ریاست اوارت مأمور بررسی بهترین روشهای ایجاد و توسعه کتابخانههای عمومی آزاد، بهویژه در شهرهای بزرگ بریتانیا و ایرلند، کرد. این کمیته جلسات خود را در همان سال تشکیل داد و ادواردز بهعنوان نخستین و مؤثرترین شاهد در برابر آن حضور یافت. وی طی سخنان پرشوری ضرورت و سودمندی ایجاد کتابخانههای عمومی را ضمن ارائه دلایلی منطقی و شواهدی مستند بیان داشت. هدف او و اوارت اثبات این نکته بود که تسهیلات کتابخانههای عمومی در بریتانیا کافی نیست و ممالک دیگر از این لحاظ امکانات بهتری دارند. گزارش این کمیته، زمینه را برای تصویب قانون کتابخانههای عمومی در ۱۸۵۰ فراهم آورد. طبق این قانون، شوراهای شهری این اختیار را یافتند که در شهرهایی با جمعیت بیش از 10000 نفر، به میزان نیم پنی از مالیات سرانه را صرف ایجاد و تجهیز یک موزه یا یک کتابخانه و نگهداری آن کنند. در واقع، این تلاشهای ادواردز و اوارت بود که سرانجام به تأسیس کتابخانههای همگانی و آزاد در بریتانیا انجامید. در کوششهای مشترک آن دو بهمنظور تأسیس این کتابخانهها، اوارت راهکار کلی را طرح میکرد و ادواردز جزئیات لازم را فراهم میساخت.
ادواردز دارای ذهنی نیرومند بود و هر کاری را که متقبل میشد با مهارت به انجام میرساند، اما در کارهای خود انضباط و دقت لازم را نداشت. این نقص جدی او منجر به ایجاد مشکلاتی در روابطش با دیگران، از جمله با آنتونیوپانیتسی، کارفرمای او و سرپرست بخش کتابهای چاپی موزه بریتانیا، شد. پانیتسی فردی سختگیر و مقرراتی و ادواردز کارمندی نامنظم بود و این امر باعث سوءتفاهم و رنجش مداومی میان این دو گردید. پانیتسی از وقتناشناسی و بیدقتی او در کار فهرستنویسی شکوه داشت. رویهمرفته، عمر ادواردز در موزه بریتانیا ظاهراً با یک سلسله مشاجرات گذشت. سرانجام، روشن بود که آنجا یا جای ادواردز است یا جای پانیتسی و در سال ۱۸۵۰، هیأت امنا ادواردز را مرخص کرد.
در پی اخراج از کتابخانه موزه بریتانیا، در ۱۸۵۱ به سمت نخستین کتابدار کتابخانه عمومی منچستر استخدام شد. در آنجا کتابخانهای را با چندین شعبه ایجاد و در تجهیز آن به مجموعهای غنی که در شأن شهری بزرگ باشد تلاش فراوان کرد. مجموعه این کتابخانه با نظارت او با دقت انتخاب و فراهم شد و برای استفاده مردم شهر آماده گردید. وی در گردآوری مجموعههای این کتابخانه بر موضوعاتی چون تاریخ، سیاست، تجارت، و بهویژه علایق محلی بیشتر تأکید کرد و کتابهای مربوط به این زمینهها بیش از نیمی از مجموعه را تشکیل میداد. این همان اصلی بود که بعدها رعایت آن را به سایر کتابداران توصیه میکرد، یعنی تمرکز اعتبارات محدود کتابخانه بر گردآوری مجموعههایی واقعاً مفید در زمینههای مورد نظر. روابط او با کمیته کتابخانه خالی از اشکال نبود. اسراف در بودجه خرید کتاب از یکسو و برخورد تند وی با اعضای کمیته از سوی دیگر به اختلاف میان او و این کمیته دامن زد. نظارت شدید اعضای کمیته بر فعالیتهای وی، برای او که در واقع مبتکر نظام نوین کتابخانههای عمومی بود، بسیار گران آمد. این مسائل موجب شد که کمیته در ۱۸۵۸ او را برکنار کند، اقدامی که ابتدا با مخالفت شورای شهر منچستر مواجه شد، ولی سرانجام مؤثر واقع گردید.
پس از اخراج از کتابخانه عمومی منچستر بقیه عمر ادواردز، برای امرار معاش، در مشاغل گوناگون، عمدتاً در آکسفورد گذشت. از ۱۸۵۸ تا ۱۸۷۰ از طریق نویسندگی و روزنامهنگاری و یا هر کار دیگری که پیش میآمد گذران زندگی میکرد. از ۱۸۷۰ تا ۱۸۷۶ در کتابخانه کوئینز کالج و از ۱۸۷۷ تا ۱۸۸۳ در کتابخانه بودلیان بهعنوان فهرستنویس مشغول شد.
ادواردز در ۱۸۴۴ با مارگرتا هیوارد که نُه سال مسنتر از او بود ازدواج کرد. ازدواج آنها نسبتاً موفق و مارگرتا اجتماعیتر و خونگرمتر از شوهرش بود. آنها فرزندی نداشتند و با درگذشت مارگرتا در ۱۸۷۶، ادواردز کاملاً تنها شد و بالاخره در ۱۸۸۶ در نهایت فقر و تنگدستی درگذشت و در گورستان کلیسا در نیتون واقع در جزیره وایت به خاک سپرده شد. بعدها انجمن کتابداران انگلیس مرمت گور او را برعهده گرفت.
از ادواردز آثار متعددی برجای مانده است. مهمترین اثر او «سرگذشت کتابخانهها» ست. این اثر نخستین کوشش عمده در زمینه بررسی و تفسیر تاریخ کتابخانهها محسوب میشود که در ۱۸۵۹ منتشر و در ۱۹۶۴ تجدید چاپ شد و از دو بخش تشکیل میشود. در بخش اول ابتدا به تاریخ کتابخانهها و سرگذشت مشروح رشد کتابخانههای بزرگ از دوره باستان تا قرون وسطی و از قرون وسطی تا کتابخانه سلطنتی پاریس در زمان خود میپردازد. این بخش در واقع مخزن عظیمی از اطلاعات بهشمار میرود. در بخش دوم مؤلف به مطالبی میپردازد که خود آن را "تدبیر کتابخانه" ـ مجموعهسازی، طرح و ساختمان، فهرستنویسی و ردهبندی، مدیریت، و خدمات عمومی کتابخانه ـ نامیده است. به اعتقاد ادواردز، تقدم مطالب تاریخی درباره کتابخانهها بر تشریح عملی اصول کتابداری کاملاً منطقی بوده است زیرا بهنظر او کتابداران باید بر مبنای تجربههای اسلاف خود به تلاشهایشان ادامه دهند. وی عمیقاً از ارزش این کتاب آگاه بود. حتی در روزگار پیری و تنگدستی و در زمانی که از یادها رفته بود، باز هم درصدد ارائه ویرایش تازهای از این اثر بر آمد، اثری که به گفته خودش دلخوشی عمده بهترین سالهای زندگی او بود. در واقع این اثر مدرک معتبری در اثبات اطلاعات وسیع وی درباره مسائل کتابخانهها بهشمار میرود.
آثار بعدی او درباره کتابداری عبارتند از :
- «کتابخانهها و بنیانگذاران آنها» ، ۱۸۶۴
- «کتابخانههای آزاد شهر» ، ۱۸۶۹
- «زندگینامه بنیانگذاران موزه بریتانیا» ، ۱۸۷۰٫
علاوه بر کتابهای مربوط به کتابداری، وی همچنین سرگذشتنامه دو جلدی «سر والتر رالی» (دریانورد، مورخ، و شاعر دوره الیزابت، ۱۵۵۲-۱۶۱۸)، ۱۸۶۸ را تألیف کرد. بهعلاوه، مقالات متعددی از جمله مقاله "کتابخانهها" را در ویرایش هشتم دایرهالمعارف بریتانیکا نوشت.
ادواردز از جمله افرادی است که بر تحولات اجتماعی عصر خود تأثیر شگرفی داشته است. درباره زندگی و فعالیتهای وی آثار متعددی نوشته شده است که جامعترین آنها، اثر بزرگ مانفورد با عنوان «ادوارد ادواردز، ۱۸۱۲-۱۸۸۶: تصویر یک کتابدار» است که برپایه پژوهشی مفصل نگاشته شده و تصویر روشنی از زندگی و فعالیتهای او ارائه میدهد. در این اثر، ادواردز بهعنوان پیشگام اصلی نهضت نوین کتابخانههای عمومی و مؤلف چندین کتاب مهم درباره کتابخانهها و کتابداری و در عین حال آدمی تنها و تکرو معرفی میشود.
گرچه رفتار ناسازگار و ستیزهجویانه ادواردز در زندگی خصوصی جز سختی برایش ثمری نداشت و با اشتباهات بسیارش دشمنان زیادی برای خود پدیدآورد و علت اصلی بیکاری و فقر و تنگدستی رقتآور سالهای پایانی عمرش، که از آن بسیار رنج برد، رفتار خود او بود، با این همه، تصویب قانون کتابخانههای عمومی در ۱۸۵۰ در انگلیس را میتوان حاصل تلاشهای وی دانست. یقیناً او یکی از سختکوشترین و پرشورترین افرادی است که این نهضت تاکنون به خود دیده است.
ادواردز خود پانزده سال پس از تصویب این قانون، در «کتابخانهها و بنیانگذاران آنها» پیروزمندانه نوشت که کتابخانههایی که در نتیجه این قانون تأسیس شدند مستقل از هر نوع سیطره گروهی یا امتیازات طبقاتی هستند، تأسیس آنها ابداً جنبه صدقهای ندارد و هیچ چیز مانع استفاده افراد از آنها نیست. این کتابخانهها مختص کارگران، بینوایان، یا پیشهوران نیست، بلکه کتابخانه شهر، شهرک، یا بخشی است که در آن واقع شده است. این کتابخانهها نه تنها رایگان بلکه دائمی هستند و قلمروی را گسترش میدهند که همه طبقات در آن منافع مشترک دارند. آنها ضمن اینکه بر هدایا متکی هستند، تاکنون سخاوتمندانه از سوی آزادگان حمایت شدهاند. این بیانات نشان دهنده افکار بلند و نظریات صائب فرزانهای روشنبین است که به تأثیر اصلاحی و نیروی آموزشی کتابخانههای عمومی ایمانی راسخ داشت.
نظر این کتابدار پیشگام درباره نقش کتابخانه، وظایف کتابدار، و حرفه کتابداری جالب و آموزنده است. وی که همواره برای تربیت و آگاهی و پیشرفت و تعالی توده مردم اهمیت بسزایی قائل بود، اعتقاد داشت هر گامی که در جهت غنیتر شدن مجموعه کتابخانهها و نشر افکار بهترین متفکران برداشته شود تعبیه دینامیت دیگری برای انهدام انحرافات اجتماعی است که از سوی مزدوران شیّاد و مبلّغان گزافهگو در نهادهای اجتماعی شایع شده است.
ادواردز عقیده دارد که وظایف کتابدار در نظر افراد عادی آسانتر از آن چیزی که هست جلوه میکند. وی آنچه را این حرفه برای فرد عرضه میدارد چنین توصیف میکند: در این حرفه هیچکس به ثروت و شهرت نمیرسد. چهبسا که کتابدار در اجتماع بهطور بارزی با بیاعتنایی و با عدم درک صحیح مواجه میشود، اما این حرفه، به مثابه ابزاری مفید و پایدار، امکاناتی فراهم میآورد که از این لحاظ تنها منبر و مطبوعات بر آن تفوق دارند. کتابدار با تلاش روشنگرانه و مشتاقانه در انجامدادن وظایفش، در واقع بذر محصولات فکری فراوانی را میافشاند، و زمانیکه آن بذرها بارور شوند، چهبسا که او مدتها در گور خود آرمیده باشد.
ادواردز، در مقام کتابداری بزرگ، کارنامه درخشانی دارد، بهویژه از این لحاظ که هدفهایش در جامعه طبقاتی بریتانیای قرن نوزدهم تحقق یافت، چون بهندرت ممکن بود در آنجا و در آن دورهها فردی خودآموخته از خانوادهای فقیر با افرادی از طبقات بالا و متوسط و برخوردار از تحصیلات رسمی به راحتی به حشر و نشر بپردازد و افکار خود را به آنان انتقال دهد.