رفتن به محتوای اصلی
EN
AR
UR
aqlibraries_menu_primary
خانه
انتشارات سازمان
کتابخانه های وابسته در مشهد
کتابخانه های وابسته درشهرستان ها
جدیدترین منابع
عضویت
آیین نامه ها
ارتباط با ما
تماس با ما
درباره ما
۱۳۹۷-۱۱-۰۱
کتاب «مادر»
نکتههای ناب تربیتی از زندگی حضرت فاطمه(س) در کتاب «مادر»
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات
خبرگزاری فارس
، کتاب «مادر»، نوشته نرجس شکوریانفرد، نکتههای ناب تربیتی است از زندگی و زمانه دردانه هستی، حضرت فاطمه زهرا(س) است. نویسنده رنج مقدس، در این کتاب با نقل داستانهای تربیتی از زندگی حضرت زهرا (س) برداشتهای اجتماعی و اخلاقی خود را نیز به مخاطب ارائه داده است.
راست و درست زندگی کردن، قاعدههای خوشبختی را در زندگی کسی دیدن، چند روزی، چند ساعتی، لحظاتی، با یک عزیز بیهمتا گذراندن، در خانه او تکیه به دیوارش دادن و چشم دنبالش داشتن، فکر و ذهن را میزبان صحبتهایش کردن، دل را در کنارش بزرگ کردن، تا بینهایت، یک آرزوست.
این کتاب لذت این آرزو را اندکی به جان مینشاند؛ کتاب مادر، را انتشارات عهد مانا در ۹۴ صفحه رنگی با قطع پالتویی منتشر کرده است.
مقدمه کتاب مادر
یکی مثل من، که در دنیایِ مدرن پر از زرق و برقِ امروز بزرگ شده است، دربهدر دنبال جاهایی میگردد که کمی به قول معروف تابلوهای سنتی داشته باشد. خانههای سنتی حتماً یک چیزی دارد که این قدر هم، همه طیفی از آن استقبال میکنند.
حتی مادربزرگها و پدربزرگها هم برای ما نوههای امروزی محبوبیت خاصی دارند. هرچند که سبک زندگیمان مثل آنها نباشد و دنبال همان چیزهایی باشیم که پدرمان را هم درآورده، اما باز هم...
گفتند که اینجا خانهی پدر و مادرم بوده و اگر از ماشین زمان پایین بیایم و دل بدهم، یک چند لحظهای اجازهی دیدن این خانه را دارم. بعد اگر خودم خواستم میتوانم ساکن هم بشوم و... یعنی دیگر بقیهاش کلاً با خودم است.
قبول کنید که سخت است خیلی چیزهایی را که درونت عوض شده ندیده بگیری و نشنیدهها را باور کنی. البته امید دارم بشود لذت زندگی را که برایم از بین رفته در همینجا پیدا کنم.
*
یک خانه کاهگلی بود از این قدیمیها که وقتی واردش میشوی از در و دیوارش انرژیهای مثبت میخورد به سر و صورتت. به قول دوستی، خانه روشن است انگار... اول حیاط بود، بعد هم اتاقها. وسایل خانه خیلی کم و معمولی بود. اما یک چیزهای نابی از اهل خانه تعریف کرده بودند که حسّت حسرت این را میخورد؛ کاش حداقل یک ساعتی میتوانستم در فضای این خانه و اهل و عیالش مهمان باشم یا حداقل بشود یکی دو ساعتی ماند و به دیوارهایش تکیه زد...
میدانی چه حالی میشوی وقتی در فضای پر تنشی که مثل تار عنکبوت دورت تنیده شده و داری میانش دست و پا میزنی یکی بیاید برایت از آرامشی تعریف کند که رؤیایی است... خُب هوش و حواست را میبرد.
البته من بگویم که اعتقادم این است: روحِ آرامش را هم، آدمها به اجسام میدهند، وگرنه که شیء، شیء است.حتماً ساکنان این خانه یک هوایی داشتند مثل حال و هوای اول صبح که آسمان شعف حضور طلایی خورشید را دارد، اما هنوز نازکشی از تلألؤهایش و رخ نشان دادنش همراه با ریختن دستههای طلاکوب اشعههایش بر سر و روی چشمانتظاران، تمام نشده است. نسیم هم به شوق آمده و آرامی وزشش مثل نوازش پوست لطیف یک نوزاد زیر دستان مادر تازه است، آن هم در دشتی که سبزهها و گندمزارهایش قد کشیدهاند تا زانوانت، و میانشان که قدم میزنی خودشان را به تو میمالند و حرکتت را آرامتر از همیشه میکنند تا لذت بودنت بیشتر شود و همراه با نسیم برای تو دستافشانی میکنند.
هر بار هم از مقابلت پرندگان رنگی پر باز میکنند و نگاهت را دنبال خودشان بالا میکشند تا آبی آسمان، و صدای خواندنشان سلولهایت را به غلیان میآورد. و این میان با صدایی نرم، آب زلال و شفاف چشمه چنان آرامشی به تن و روحت تزریق میکند که زیر لب مدام تکرار میکنی: ای جان...
این خانه این حس را دارد... میگویند این خانه چنین ساکنانی هم داشته است. خب به نظرم، اهلش از آسمان آمدهاند تا یک چند روزی به ما، این لذت نسیم و سبزه و آب زندگانی را بچشانند و بعدش هم، کمک بدهند تا مثلش را برای خودمان بسازیم.
داستان کتاب، همین حال و هوا را دارد... لذتش را میشود بعدها با چشمان بسته هم در ذهن زمزمه کرد...
برچسب ها:
سایت،کتابخانه،وابسته،آستان،قدس،رضوی،
,
معرفی،نقد،کتاب،مادر،
افزودن دیدگاه جدید:
نام شما
موضوع
نظر
درباره قالبهای متنی
قالببندی متن
متن ساده
HTML محدود
متن ساده
HTML محدود
کد تصویر را وارد نمایید.
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید
به روز رسانی کد تصویر
سروش
ایمیل
لینکدین
.
عضویت خانوادگی
طرح امانت بین کتابخانه ای ثامن
کتابخانه گویای رضوی
کتابخانه سیار و تلفنی آستان قدس رضوی
آخرین اخبار و اطلاعیه ها
فعالیتهای کتابخانه های وابسته رضوی در نیمه دوم بهمن 1403
لوطی انقلابی: زندگی و زمانه شهید طیب حاجرضایی ۱۲۹۱-۱۳۴۲
معبد زیرزمینی