جنایات غرب
۱۳۹۶-۰۹-۱۲
توسط نشر «اشراق حکمت»، «جنایات غرب» منتشر می‌شود
مهدی سعیدی در پژوهشی به مسئله استعمار و تاریخ آن در کتاب «جنایات غرب» پرداخته است.

به گزارش خبرنگار کتاب خبرگزاری فارس، موسسه اشراق حکمت اسلامی در راستای روشنگری نسل جوان نسبت به سابقه استعمارگری غرب کتاب «جنایات غرب» اثر مهدی سعیدی، که مروری بر کارنامه سیاه تمدن غرب در پنج قرن استثمار و غارت جهان است را آماده چاپ کرده است.

این کتاب در فصل‌های زیر به رشته تحریر درآمده است:

در فصل اول به چیستی استعمار توجه شده است. استعمار، به عنوان پدیده‌ای سیاسی - اقتصادی حدود سال 1500م، آغاز شد. در طول این مدت، استعمارگران برخی از کشورهای اروپایی، مناطق وسیعی از دنیا را کشف کردند و در آن‌جا ساکن شدند و به بهره‌برداری پرداختند. برخی از صاحب‌نظران معتقدند که استعمار به دوران باستان برمی‌گردد و اقدامات حکومت‌های باستانی نظیر فینیقیه، یونانی‌ها و سرانجام رومی‌ها را در ایجاد پایگاه‌هایی خارج از سرزمین‌شان، به منظور استفاده از آن‌ سرزمین‌ها برای تجارت، جنگ یا گسترش فرهنگ خود، نوعی استعمار می‌دانند. در ادامه به اهمیت بحث استعمار پرداخته است زیرا در این برهه از تاریخ اهمیت شناخت حقیقت در باب تاریخ استعمار و استعمارگران و ارائه تصویری صحیح، همه جانبه و مستند از حوادثی است که در قرون 15 تا 20 میلادی، در بیش از نیمی از جهان به وقوع پیوسته و آثار و تبعات آن همچنان ادامه دارد. شناختی که در اذهان ما اغلب به صورت گزینشی و ناقص تصویر شده است و بدون شک، شناخت همه‌جانبه و مبتنی بر مستندات تاریخی، می‌تواند نگرش ما را نسبت به آن‌چه امروز «تمدّن غرب» نامیده می‌شود، تغییر دهد و حسّاسّیت‌ها و دغدغه‌هایی را برانگیزد که پیش از آن به سبب بی‌اطّلاعی یا کم اطلاعی وجود نداشته است.

یکی از دلایل مهمّ اهمّیت یافتن بحث تاریخ استعمار، توجّه به این مسأله است که مهم‌ترین عامل فقر و بدبختی بسیاری از کشورهای جهان سوم، مسأله استثمار و استعمارگری غرب است. هر چند در این میان غرب تلاش کرده است تا با نظریه‌پردازی‌های مختلف، عوامل درونی را موجب عقب ماندگی جهان سوّم معرفی کند

نکته مهم دیگر این است که استعمار ماجرایی نیست که مربوط به گذشته بوده و در عصر حاضر به پایان رسیده باشد؛ بلکه جریان سیّالی است که بعد از قریب به پنج قرن، همچنان با قدرت تمام در حال تداوم و پیشروی است، با این تفاوت که در طول دهه‌های مختلف رنگ و بوی متفاوتی یافته است. امروز، از استعمار کهنه و شیوه‌ها و سناریوهای آن شاید کمتر خبری باشد؛ اما از سوی دیگر استعمار فرانو با مشخصات و ویژگی‌های منحصر به فرد جدیدی، توسط استعمارگران غربی در حال پی‌گیری و تداوم بخشی است.

در فصل دوم این کتاب به ادوار استعمار اشاره شده است که از آن جمله استعمار در دوران باستان و استعمار نو و استعمار فرانو به تفصیل بیان شده است.

در فصل سوم از این کتاب به میراث استعمار اشاره شده است که می‌توان به مواردی از جمله پیامد حضور استعمارگران در کشورهای مستعمره که در معضلات اجتماعی: از جمله فقر، تغییر ساختار اجتماعی، سیاسی: که از آن جمله وابستگی سیاسی، اختلافات مرزی، اقتصادی: وابستگی ساختار اقتصاد مستعمرات به بازار جهانی، وابستگی پولی و بانکی به کشورهای مرکز و موارد دیگر از این دست، فرهنگی: بحران فرهنگی، استحاله فرهنگی و ...

در فصل چهارم کارنامه استعمارگران در طی پنچ قرن بیان شده است در میان استعمارگران می‌توان از کشورهای پرتغال، اسپانیا، هلند، انگلیس، فرانسه، ایتالیا، آلمان، بلژیک و آمریکا به عنوان مهم‌ترین کشورهایی یاد کرد که در طول قریب به پنج قرن بیش‌ترین فجایع بشری را آفریدند. البته در این فهرست نام‌های دیگری نیز وجود دارد که این کتاب به بیان مهم‌ترین آنها پرداخته است.

از آن جمله انگلستان که شاید در بسیاری محافل وقتی سخن از استعمار به میان می‌آید، در اولین گام نام بریتانیا در ذهن‌ها نقش می‌بندد. گویا نام این جزیره با غارت و تجاوز و استعمار گره خورده است! انگلیسی‌ها دیرتر از اسپانیایی‌ها و پرتغالی‌ها و هلندی‌ها و حتی فرانسوی‌ها به عرصه استعمارگری قدم نهادند؛ ولی خیلی زود توانستند خود را به بزرگترین استعمارگر نیمه دوم قرن نوزدهم و نیمه اول قرن بیستم تبدیل کنند.
افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید