به گزارش خبرنگار آئین و اندیشه
خبرگزاری فارس، یکی از مفاهیم مهم و کلیدی در علم جامعه شناسی که تعیین کننده بسیاری از مواضع و مسائل این علم به حساب می اید، مفهوم طبقه اجتماعی است. مفهومی که بر پایه ی وجود سلسله مراتب اجتماعی که بر نابرابری استوار است، تعریف می شود. منشا این نابرابری ها استثمار اقتصاد، سرکوب سیاسی و سلطه فرهنگی است. باید افزود که پیچیدگی ذاتی مفهوم طبقه اجتماعی در متن تاریخی با شرایط کنونی جامعه ای چون ایران چند برابر می شود چرا که راه پر فراز و نشیب شناخت جامعه پیچیده ایرانی با مردمانی بس پیچیده تر روبرو هستیم.
جوهر شکاف و نابرابری، پیدایش سلسله مراتب و شکل گیری نوعی نظام توزیعی نامتعادل است این نظام توزیعی نابرابر به فرصت های زندگی مربوط می شود.
از اینرو نیاز به پژوهش پیرامون طبقات اجتماعی در ایران حس می شود تا بخش عظیمی از کج فهمی های حاصل از عدم پژوهش میدانی پیرامون جامعه ایران رفع گردد. در این راستا محمد رضا کاری و حسین ابراهیم نیا شکاف ها و تضاد های جامعه ی ایرانی را مورد مطالعه، بررسی و نقد قرار داده اند و کتابی را با عنوان «جامعه شناسی طبقات در ایران (شکاف ها و تضادها)» در پنج فصل و در 180 صفحه به رشته تحریر در آورده اند. این کتاب را انتشارات «آثار فکر» چاپ و به بازار نشر عرضه کرده است.
در فصل اول نویسنده ابتدا به تبیین مفاهیمی از قبیل طبقه و قشربندی عمومی پرداخته و سخن را از آنجا شروع می کند که طبقات نه مراتب ، گروه های تحمیلی و کاست ها (cast) و نه گروه های اقتصادی بلکه طبقات چیزی فراتر و مهم تر هستند. بطور خلاصه طبقات اجتماعی گروه های خاص بسیار وسیعی مرکب از گروه های فرعی متعددند که از وحدتی خاص برخوردار بوده و در برابر نفوذ جامعه کل مقاومت نموده ، دارای شالوده پذیری ، آگاهی جمعی و خرده فرهنگ خاص و تباین اساسی بین خود بوده و به صنعت وابسته می باشند. در ادامه این فصل به بررسی منشاء طبقات اجتماعی می پردازد و نظرات برخی از جامعه شناسان از جمله ساموئل کینگ ، پیتر سروکین ، دور کیم و مارکس را در خصوص این موضوع بررسی و مقایسه می کند.
نویسنده فصل دوم را به بررسی مفهوم شکاف اجتماعی و تقابلی که گذرا نیست و برخاسته از تضاد ها و تبعیض های موجود در بطن و متن جامعه است می پردازد و از لحاظ تاثیر گذاری شکاف های اجتماعی را به انواع شکاف نسلی (شکاف فرهنگی) و شکاف دیجیتالی، شکاف طبقاتی، شکاف جنسیت و شکاف قومی تقسیم می کند که عمیق ترین و بدترین نوع این شکاف ها را شکاف طبقاتی می داند. چرا که شکاف اقتصادی یا همان طبقاتی زمینه ساز سایر شکاف ها نیز خواهد بود و در همه ی حوزه ها از جمله (اجتماعی، سیاسی،فرهنگی و...) نفوذ پیدا خواهد کرد و پیامد های آن متوجه سایر حوزه ها هم خواهد بود.
اما کشور ایران به عنوان کشوری که کثیرالملل است با شکاف های متعددی روبرو است که استعداد آن را دارند که بحران زا شوند . بدون شک بروز و وجود شکاف ها ، طبیعت جامعه در حال تحول امروزی است اما به نظر می رسد شکاف های موجود در جامعه ی ایران تحت تاثیر سیاست و عوامل تشدید کننده مثل وضعیت درآمد های نفتی ونیز سنت و مدرنیسم شدت می یابند که این تشدید شکاف ها آن ها را به بحران تبدیل خواهد کرد.
امروزه شاهد آن هستیم که با ورود وسایل و تکنولوژی های جدید به عرصه خانواده ها ، والدین و فرزندان ساعت های متمادی در کنار یکدیگر می نشینند بدون این که حرفی برای گفتن داشته باشند . براساس اظهارات معاون سازمان بهزیستی کل کشور میزان گفت و گو در بین اعضای خانواده در کشور تنها حدود 30 دقیقه است. بررسی های دقیق نشان میدهد که یکی از معضلات کلیدی و مهمی که اینک جامعه ی ایران با آن روبروست عدم برقراری رابطه و تعامل منطقی میان نسل های مختلف است که این معضل، نویسنده ی کتاب را براین داشت که فصل سوم را به پایه تضاد ها و شکاف های طبقاتی یا همان باور ها و بینش های بین نسلی اختصاص دهد.
از اینرو در فصل سوم ابتدا مفاهیم و اصطلاحات مرتبط با شکاف نسلی خانواده از جمله اصطلاحاتی مثل تفاوت نسلی، شکاف نسلی و گسست نسلی را تعریف کرده سپس به بررسی و نقد تئوری های جامعه شناختی در حوزه شکاف بین نسلی بطور جامع پرداخته است.
در فصل چهارم نویسنده در پی پاسخ به این سوال است که شکاف اجتماعی چه تاثیری در پیدایش انقلاب اسلامی سال 57 و متقابلا این انقلاب چه تاثیری بر وضعیت و فعالیت شکاف های اجتماعی داشته است؟ انقلاب اسلامی، نتیجه متراکم و فعال شدن همزمان شکاف های متعددی بود که یا از قبل وجود داشت و یا در این دوره تشدید شد. این دوره با بروز تعارض شدید میان دستگاه مذهبی و حکومت آغاز گردید. در این راستا ماهیت غیر مذهبی برنامه ی حکومت و حتی تعمد حکومت در ترویج مظاهر غیر مذهبی شکاف میان این دو را روز به روز بیشتر کرد. علاوه بر این برنامه دگرگون سازی اقتصادی و اجتماعی دوره پهلوی که تعمیق وابستگی کشور را در پی داشت عوارض عدیده ای را به وجود اورد به این ترتیب تشدید همزمان شکاف های متعدد اجتماعی، سیاسی، ایدئولوژیک به تدریج زمینه های شکل گیری یک ائتلاف وسیع ضد رژیم را فراهم کرد. این ائتلاف تحت رهبری دستگاه مذهبی مشروعیت زدایی کامل رژیم سلطنتی و فروپاشی منابع اقتدار و سرکوب این رژیم را فراهم کرد. در ادامه ی این فصل تاثیر انقلاب بر انواع شکاف های اجتماعی را به اختصار مورد بحث قرار می دهد.
در فصل پایانی نویسنده بر جامعه ی ایران متمرکز شده و وضعیت ایران رابررسی می کند و ابتدا با بیان تمایز میان طبقات اقتصادی و اجتماعی ، جامعه ی ایران را به 4 طبقه ی اقتصادی تقسیم کرده که از این میان دو طبقه ی آن به طبقه ی اجتماعی تبدیل شده اند که نوع تفریح ، نوع پوشش و حتی رای دادنشان نشان میدهد ک هویت گروهی دارند. در ادامه شکاف ها و تضاد ها در جامعه ی اسران از قبل از انقلاب تا امروز را بررسی کرده و به تحلیل طبقه ی متوسط، همان طبقه ی نقش آفرینی که بعد از شاه و دربار بیشترین تاثیر را در جامعه داشته است می پردازد .
اگرچه مطالعه این کتاب بطور اجمالی خواننده را با شکاف ها و تضادهای موجود در جامعه ایران آشنا می کند اما مخاطب در پایان به راهکار مناسبی برای مواجهه با این معضلات و شکاف ها دست نیافته و انتظار وی در خصوص ادعای نویسنده در ابتدای کتاب که نویدگر پژوهشی میدانی نسبت به معضلات و شکاف های اجتماعی جامعه است، تامین نمی شود.
با این حال آنچه با مطالعه کتاب برای خواننده حاصل می شود: بررسی مختصر نظریات اندیشمندان و جامعه شناسان، آسیب شناسی وضع موجود جامعه، شناخت سیر تحول شکاف های اجتماعی از ملی شدن نفت تا امروز است و علاوه براین ها خواننده بعد از مطالعه این کتاب به نگاهی جامع و نو در خصوص مسائل مطرح شده دست می یابد.