سایه های خاکستری
۱۳۹۷-۰۶-۲۴
میان سایه‌های خاکستری
میان سایه‌های خاکستری که در مورد نسل‌کشی مردم حوزه‌ی بالتیک توسط شوروی در زمان اشغال لیتوانی، لتونی و استونی است حاصل مطالعه و سفر تحقیقی روتا سپتیس به کشور پدری بوده و وقایع آن متاثر از رویدادی تاریخی می‌باشد.

 «در سال ۱۹۳۹ اتحاد شوروی کشورهای حوزه‌ی بالتیک یعنی لیتوانی، لتونی و استونی را اشغال کرد. مدت کوتاهی پس از آن کرملین فهرستی تهیه کرد از افرادی که به زعم آن‌ها مخالف شوروی بودند و باید به قتل می‌رسیدند، به زندان می‌رفتند و یا به اردوگاه‌های کار اجباری در سیبری فرستاده می‌شدند. پزشکان، وکلا، معلم‌ها، نظامیان، نویسندگان، تجار، موسیقی‌دان‌ها، هنرمندان و حتی کتابخانه‌دارهایی که مخالف شوروی قلمداد می‌شدند باید بطور قطعی ریشه‌کن می‌شدند. گفته می‌شود جوزف استالین در طول حکومتِ وحشتِ خود بیش از بیست میلیون نفر را به قتل رسانده است. لیتوانی، لتونی و استونی بیش از یک‌سوم از جمعیت خود را در همین دوران از دست دادند. اولین گروه تبعیدی‌ها را در ۱۴ ژوئن ۱۹۴۱ به سیبری فرستادند.»

 درباره نویسنده:
روتا سپتیس نویسنده‌ی لیتوانیایی ـ آمریکایی ۱۹ نوامبر ۱۹۶۷ در دیترویت آمریکا به دنیا آمد. لیسانس خود را در رشته‌ی اقتصاد بین‌الملل از کالج هیلزدِیل در میشیگان گرفت و تحصیلاتش را در مرکز مطالعات اروپایی تولون و مدرسه‌ی عالی اقتصاد آی‌سی‌اِن نانسی فرانسه ادامه داد. در حال حاضر در نشویل مرکز ایالت تنسی آمریکا زندگی می‌کند و به دلیل نگارش رمان‌های تاریخی خاص خودش به جستجوگر داستان‌های گم‌شده شهرت پیدا کرده است.

 درباره مترجم:
ترجمه‌ی کتاب توسط سیروس قهرمانی متولد ۱۳۴۳ نفت‌شهر از توابع استان کرمانشاه صورت گرفته است. این اثر اولین کار حرفه‌ای ایشان بوده و گرچه ترجمه‌ی این کتاب اولین کار حرفه‌ای در کارنامه‌ی ایشان است اما نمره‌ی موفقی در ترجمه از آن خود کرده، به طوری که متعاقب چاپ ترجمه‌ی کتاب، مصاحبه‌ای از طرف برنامه‌ی زنده‌ی معرفی کتاب رادیو تهران با ایشان صورت گرفت و خبرگزاری ایسنا با وی مصاحبه نمود.

 درباره کتاب:
کتاب میان سایه‌های خاکستری (Between Shades of Gray) اولین رمان خانم روتا سِپِتیس، نویسنده‌ی لیتوانیایی‌تبار آمریکایی است. رمان دوم او (Out of the Easy) نام دارد و رمان سومش (Salt to the Sea) با دو عنوان از نمک تا دریا و در آغوش دریا به فارسی ترجمه شده است.

 میان سایه‌های خاکستری که در مورد نسل‌کشی مردم حوزه‌ی بالتیک توسط شوروی در زمان اشغال لیتوانی، لتونی و استونی است حاصل مطالعه و سفر تحقیقی روتا سپتیس به کشور پدری بوده و وقایع آن متاثر از رویدادی تاریخی می‌باشد. رویدادی که زیر سایه‌ی حمله‌ی وحشیانه‌ی هیتلر به ملل جهان به‌نحوی فراموش شده بود و روتا سپتیس با نوشتن این رمان آن را در معرض دید همگان گذاشت. او برای نگارش اثر به لیتوانی سفر کرده و با بازماندگان این فاجعه‌ی انسانی گفتگوهای زیادی انجام داده است. گرچه شخصیت‌ها واقعی نیستند اما بسیاری از مردم لیتوانی در زمان اشغال و تبعید به سیبری چنین تجاربی را از سر گذرانده‌اند.

شخصیت محوری رمان، لینا ویلکاس دختر مستعد نقاشی است که درست قبل از شروع اشغال کشورش توسط شوروی، موفق به دریافت پذیرش از یکی از مهم‌ترین دانشگاه‌های هنر در کل اروپا شده و چشم‌انداز بی‌نظیری از موفقیت در برابرش گشوده می‌شود. اما شرایط طور دیگری رقم می‌خورد. او همراه خانواده‌اش به دلیل تایید نکردن اشغالگران به تبعیدی ناخواسته و پر از رنج و مرارت محکوم می‌شود. لینا در طول این سفر پررنج به اردوگاه کار اجباری و طی اقامت در آنجا، به نقاشی کردن پناه می‌برد و از آن به عنوان سلاحی در ثبت این دوره‌ی مصیب‌بار و ظالمانه‌ی تاریخی بهره می‌گیرد.

آنچه از نوشته‌ها برمی‌آید رمان در ابتدا جهت نوجوانان به نگارش درآمده است اما با انتشار اثر، منتقدین گروه بزرگسالان را هم به مخاطبین کتاب افزوده‌اند. روند وقایع در این رمان بسیار تلخ است اما مبارزه‌ی بی‌امانی که شخصیت‌های محوری اثر، لینا ویلکاس و مادرش برای حفظ شأن و وقار انسانی در شرایط بسیار غیرانسانی تبعید درپیش می‌گیرند و امیدی که به پیروزی انسان بر بی‌عدالتی دارند لحنی حماسی به اثر می‌بخشد.

از نکات برجسته‌ی رمان احساس تعلیقی است که از لحظه‌ی اسارت و تبعید با لباس راحتی خانه شروع می‌شود و تا صفحه‌ی پایانی ادامه می‌یابد. این امر از طرح خوب و فضاسازی مناسب رمان ناشی می‌شود. بسیاری از دوستانی که کتاب را خوانده‌اند به این امر اعتراف کرده‌اند که کتاب را فقط به قصد خواب و خوردن وعده‌های غذا زمین گذاشته‌اند. حس تعلیق همراه با حس همدلی، خواننده را چنان در داستان غرق می‌کند که به گفته‌ی مترجم در مقدمه‌ی کتاب، «بیراه نیست اگر در پایان احساس کنیم خود ما چنین تجربه‌ای را از سر گذرانده‌ایم.»

شخصیت‌پردازی نسبتا قوی رمان از دیگر امتیازات اثر می‌باشد. گرچه شخصیت‌های اصلی بار دراماتیک داستان را پیش می‌برند اما شخصیت‌های فرعی هم به تقویت روایت و حس تعلیق ماجرا کمک می‌کنند. لازم به ذکر است که شخصیت محوری داستان لینا، دختر نوجوان نقاش، است اما حضور مادر او به عنوان وجدان بیدار انسان در آن شرایط کاملا غیرانسانی تا انتهای رمان، تاثیری شگرف در اعتلای روحی و زنده ماندن امید در قلب لینا و از این طریق در قلب خواننده می‌گذارد.

یکی دیگر از نکات مثبت رمان لحن ساده و بی‌پیرایه‌ی کتاب است که از دلایل آن می‌توان به روایت از زبان یک نوجوان و نیز پس‌زمینه‌ی تاریخی اثر اشاره کرد. این نوع روایت که عاری از پیچیدگی زبانی است کمک می‌کند تا خواننده بدون واسطه در متن کشمکش‌های اثر قرار گیرد. همچنین بخش‌هایی از کتاب که ارجاع به گذشته است با فونت متفاوت چاپ شده که مانع از سردرگمی در خوانش اثر می‌شود.

جنبه‌ی منفی اثر، البته از نگاه من، لحن کاملا جانبدارانه‌ی رمان است. اگر رمان کمی بی‌طرفانه به نگارش درمی‌آمد تاثیرش در ثبت جنایات استالین بیشتر می‌شد. یعنی همان لحن کینه‌توزانه‌ای که در آثار ادبی، سینمایی و ... بر ضد آلمان نازی دیده می‌شود در اینجا نثار جبهه‌ی مقابل شده است.

  مشخصات کتاب:
میان سایه‌های خاکستری/ روتا سپتیس؛ مترجم سیروس قهرمانی. تهران: انتشارات مروارید، ۱۳۹۱. (۳۲۸ص)
افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید