مرور گذشته، حال و آیندهی فلسطین در نگاه رهبر انقلاب در کتاب «فلسطین از منظر آیتالله العظمی سیّدعلی خامنهای مدّظلّه العالی» بیان شده است.
به گزارش خبرگزاری فارس، روز جهانی قدس، ابتکار و یادگار ماندگار بنیانگذار فقید انقلاب اسلامی ایران، حضرت امام خمینی (رضوانالله تعالی علیه) است و امسال، با حملات بیرحمانه و نسلکشی رژیم اشغالگر قدس علیه مردم مظلوم و روزهدار غزّه مصادف شده است. زخم کهنهی اشغال فلسطین در شرایطی سر باز کرده که مجامع بینالمللی، مدّعیان حقوق بشر و رسانههای غربی در مقابل این جنایات سکوت کردهاند و البتّه سکوت سران عرب در برابر کشتار ملّت فلسطین تلختر و خفتبارتر است. این موضوع بهانهای شد برای مرور وضعیت گذشته، حال و آیندهی فلسطین در نگاه روشنگرانهی رهبر معظّم انقلاب در کتاب «فلسطین از منظر آیتالله العظمی سیّدعلی خامنهای مدّظلّه العالی ».
کتاب با مقدمّهی تاریخی-تحلیلی علیاکبر ولایتی، مشاور رهبر انقلاب در امور بینالملل آغاز میشود. مقدمّهای که با یک مرور اجمالی و ارائهی دورنمای کلّی از زمینههای اشغال سرزمین فلسطین، نشان میدهد که چگونه با نقشههای دولتهای استعمارگر غربی، «تفنگها جای شاخههای زیتون را گرفتند».
از نکات جالب ذکر شدهی در این مقدمه آن است که غربیها، از ژنرال «لُرد آلنبی» انگلیسی گرفته تا ژنرال «گورو»ی فرانسوی، ورودشان به بیتالمقّدس را پایان جنگهای صلیبی عنوان کردند و ماهیّت کینهورزانه و شیطانی تاریخی خود را نشان دادند. شگفت آنکه این تعبیر چند دههی بعد، از زبانِ جرجبوش پسر، رئیس جمهور وقتِ آمریکا شنیده شد؛ او هنگام حمله به افغانستان پس از ماجرای 11 سپتامبر، طرح مشترک صلیبیان و صهیونیستها را آشکار، و علناً اعلام «جنگ صلیبی» کرد.
سپردن قیمومیّت فلسطین به انگلیس، کوچ یهودیان به فلسطین و اخراج تدریجی مسلمانان از آنجا، مظلومنمایی افراطی یهودیان و بزرگنمایی جنایات نازیها علیه یهود، تصویب تشکیل کشور اسرائیل در سازمان ملل، نهضتهای مقاومت مسلمانان در برابر اشغال فلسطین، جنگهای اعراب با اسرائیل و تحولات در جهان عرب، علفهای هرز سازش و... بخشهایی از موضوعات و مطالب این مقدمّهی مفصّل هستند. بخش پایانی و مهم این مقدمّه نیز به نقش علمای شیعه را دربارهی پروندهی پیچیدهی فلسطین، از مرحوم آل کاشفالغطاء تا آیتالله سیدابوالحسن اصفهانی و از امام خمینی(رضوانالله تعالی علیه) تا آیتالله العظمی خامنهای (مدّظلّه العالی) اختصاص یافته است.
پس از این مقدمّهی خواندنی، مطالب اصلی کتاب شامل مرور بیانات مقام معظّم رهبری، بزرگپرچمدار مقاومت و آزادی قدس، در هشت بخش کلیّات، شکستها و پیروزیها، مسؤولیّتها، جنایات، راه حلها، قهرمانان، روشنگری و آیندهی روشن گنجانده شده است. قبل از ورود به مطالب اصلی و بهعنوان دیباچهی مطالب، در فصلی مجزّا با عنوان «یادی از دوّمین روز قدس»، متن کامل بیانات معظّمٌله در خطبههای نماز جمعهی تهران در تاریخ 17 مردادماه 1359 درج شده است.
رهبر معظّم انقلاب در دوّمین روز قدس، از این روز با تعابیری چون «روز تجمّع آرمانهای مسلمانان جهان در یک کلمه و یک جمله»، «روز اسلام»، «روز انسانیّت» و «روز انقلاب و امام ما» یاد کردهاند. ایشان پس از برشمردن امتیاز روز قدس بر ایّامالله دیگر، مسألهی فلسطین را مهمترین و اصولیترین مسائل انقلاب و مسألهای انسانی، و نه صرفاً عربی یا اسلامی، محسوب کردهاند. آیندهی فلسطین، وعدهی الهی بر شکست دوبارهی بنیاسرائیل، جنایات بیسابقهی صهیونیستها در دنیا، تفرقهافکنی غدّهی سرطانی اسرائیل در میان دولتهای مسلمان، جدا بودن حساب صهیونیسم و یهود، وجوب شرعی کمک به فلسطین، کوتاهی دولتهای مسلمان در مسألهی فلسطین و... بخشی از موضوعاتی است که در این بخش از سوی معظّمٌله بررسی و تحلیل شدهاند.
پس از مقدّمه و دیباچه، بخش نخست با عنوان «کلّیات» در پنج فصل کلّی، اهمیّت مسألهی فلسطین، جمهوری اسلامی و مسألهی فلسطین، صهیونیسم و اسرائیل، غرب و آمریکا و صهیونیسم، و اسرائیل و دولتهای عرب و مسلمان را در دهها زیرعنوان جزیی از بیانات رهبر انقلاب گرد آورده است.
در فصل نخست و در ذیل عنوان «اهمیّت مسألهی فلسطین»، از فلسطین به «پارهی تن اسلام» تعبیر شده و در مواضع گوناگون و با ذکر دلایل متعدّد، مسألهی فلسطین به عنوان مهمترین و فوریترین مسألهی جهان اسلام، مصیبت بزرگ جهان بشریّت، مهمترین مسئلهی دوران ما و محور خیزش اسلامی برشمرده شده و جنگ با آن، در واقع جنگ با موجودیّت اسلام معرفی شده است.
در فصل دوّم، در عناوین متعدّدی به تبیین نسبت و ارتباط مسأله فلسطین با جمهوری اسلامی پرداخته شده و تأکید شده که مسألهی فلسطین برای جمهوری اسلامی، مسألهی عقیده است، نه استراتژی سیاسی، و حمایت از ملّتهای مظلوم جزو سیاستهای کلّی نظام اسلامی است. ناقص بودن پیروزی ایران بدون نابودی اسرائیل، امیدآفرینی انقلاب و الگوسازی دفاع مقدّس برای فلسطینیها، تأثیر امام خمینی (رضوانالله تعالی علیه) و انقلاب اسلامی بر مسألهی فلسطین، بزرگترین عیب و گناه جمهوری اسلامی از نظر آمریکا، نترسیدن از انزوا به خاطر فلسطین و... بخشی از عناوین مهم موضوعات این فصل هستند.
در فصل سوّم با عنوان «صهیونیسم و اسرائیل»، در کنار بررسی مفهومی این دو واژه و نیز تفاوت صهیونیستها و یهود، در عناوین متعدّدی به سیطرهی صهیونیسم بر نهادها و مراکز مهم رسانهای، قدرت سیاسی، مالی و اقتصادی و... پرداخته شده و به صورت مکرّر، خطر بزرگ امنیتی و اقتصادی اسرائیل برای کل منطقه و جهان اسلام گوشزد شده است. افشای ماهیّت دروغگو، جنایتکارانه و غیرقابل اعتماد اسرائیل و خوی توسعهطلبی صهیونیستها، پوسیدگی اسرائیل از درون، وحشت اسرائیل از بیداری اسلامی، اهداف اسرائیل از تظاهر به صلح و تلاش برای به دست آوردن رسمیّت از کشورهای اسلامی و... از دیگر عناوین خواندنی این فصل است.
اهداف دنیای استکبار از ایجاد اسرائیل و علل حمایت از آن و سکوت در مقابل جنایات صهیونیستها، موضوع کلّی فصل چهارم است که در قالب دهها عنوان مجزّا با استناد به بیانات رهبر معظّم انقلاب به آن پرداخته شده و همگی آنها حاکی از وقاحت و بیشرمی لیبرالیسم غربی و هواداران آن در قبال مسألهی فلسطین و رفتار متناقض و دوگانهی غرب در بحث حقوق بشر و برخورد با تروریسم معرفی شده است.
این روزها که غزّه در آتش صهیونیستهای جنایتکار میسوزد، یکی از سؤالات مهم آن است صهیونیستها از آتشافروزیهای چندین ساله در سرزمینهای اشغالی چه اهداف و مقاصدی را دنبال میکنند؟ پاسخ این سؤال در فرازی از بیانات رهبر انقلاب آمده است. ایشان هدف آمریکا و صهیونیستها از فاجعهآفرینی در سرزمینهای اشغالی را «حذف نام فلسطین» عنوان کردهاند:
«الان، شاید بیش از دو هفته است که در سرزمین فلسطین، فاجعهآفرینی مجدّد رژیم صهیونیستی غاصب، ادامه پیدا کرده است... . آمریکاییها آستینها را بالا زدهاند و به خیال خودشان، برای این که قضیهی فلسطین را به کلّی به فراموشی دچار کنند و بهکل، اسم فلسطین را از یادهای مردم دنیا ببرند، فرمول صلح و مذاکرات صلح و میز مذاکرات درست کردند؛ چند سال هم خودشان را معطل کردند...! مگر میشود فلسطین را که زادگاه بسیاری از تمدّنهای دیرین تاریخی است و جایی است که پیامبران بزرگ الهی در آنجا، پرچم توحید را بلند کردند و ندای عدل و داد دادند، از صفحهی نقشهی عالم پاک کرد و به جای آن، یک کشور دروغىِ جعلی به نام اسرائیل قرار داد؟» (صفحه 140)
فصل پنجم به بررسی روابط و مناسبات اسرائیل با دولتهای عرب و مسلمان در بیانات مقام معظّم رهبری پرداخته است. نتایج کوتاهی دولتهای اسلامی در قبال مسألهی فلسطین، عقبنشینی و سکوت خیانتبار سران عرب و مواضع ذلّتبار مدّعیان رهبری فلسطین، خیانت تشکیلات خودگردان، خیانت کشورهای حاشیهی خلیجفارس در به رسمیت شناختن اسرائیل و... از جمله موضوعات و مباحث خواندنی این فصل است.
بخش دوّم با عنوان «شکستها و پیروزیها» در دو فصل به تاریخچهی اشغال و عبرتها و پیروزیها و درسها پرداخته است. تاریخچهی اجمالی غصب، آرزوهای دیرین غرب دربارهی فلسطین، اهداف و مراحل غصب، غفلت مسلمانان و فریبکاری صهیونیستها، قراردادهای ننگین و خیانتبار، انتفاضههای اول و دوّم، مقاومت 33 و 22 روزه و شیب تند سقوط اسرائیل، اسرائیل و بحران مشروعیّت و... تنها شماری از موضوعات خواندنی این بخش هستند. یکی از مطالب خواندنی و عبرتانگیز این بخش، آنجایی است که رهبر فرزانهی انقلاب به تشریح دو توهّم دربارهی رژیم اشغالگر قدس پرداختهاند: توهّم شکستناپذیری اسرائیل و توهّم امید به همزیستی در کنار آن.
بخش سوّم در هشت فصل مجزّا و در دهها عنوان مطلب، به مسؤولیّتها پرداخته است: مسؤولیّت مردم فلسطین، مسؤولیّت امت اسلامی، مسؤولیّت جمهوری اسلامی و ملّت ایران، روز قدس، مسؤولیّت دولتهای اسلامی، مسؤولیّت رسانهها، مسؤولیّت نخبگان و مسؤولیّت دیگر افراد و اقشار.
رهبر معظّم انقلاب در فرازهای متعدّدی از بیانات خود روز قدس، ابتکار و یادگار فراموش نشدنی امام خمینی (رضوانالله تعالی علیه) را بیداری لیلة القدر امروز تاریخ اسلام، روز آزمایش بزرگ ملّتهای مسلمان و عامل زنده ماندن نام فلسطین برشمرده و برخی از منافع و فواید حضور ملّتها در صحنهی این روز را بیان کردهاند: «باید همانطور که شب قدر را تا صبح به بیداری میگذرانیم و با دعا و تضرّع خود به درگاه الهی، میخواهیم که آیندهی مطلوب برای ما رقم زده شود، روز قدس و همه این ایام حسّاس را که لیلة القدر تاریخ اسلام است به بیداری و هشیاری بگذرانیم و تا مطلعالفجر نجات ملّتهای مسلمان و مخصوصاً ملّت شجاع و مظلوم فلسطین، دست از تلاش نکشیم».(صفحه 248)
بخش چهارم به «جنایات» اسرائیل اختصاص یافته است: از نسلکشی و فجایع کمنظیر انسانی در الخلیل و غزّه و شهرهای دیگر تا اهانت به مسجد الاقصی و حمله به کلیسا، تبیین اهداف و باطن جنایات، سکوت مجامع بینالمللی در قبال این جنایات و حمایت نظام سلطه از آن و... . معظّمّله در فرازی از بیاناتشان هدف اسرائیل از جنایات را چنین تبیین کردهاند: «اینها میخواهند دو چیز را برای دنیا مشخّص کنند: یکی اینکه این غدّهی سرطانی به هر قیمتی بماند؛ دوّم اینکه میخواهند به دنیا بگویند و تفهیم کنند که امروز سر و کار شما با اِعمال زور است و میخواهیم زور بگوییم...؛ یعنی مردم دنیا را قانع کنند که هیچ حرف و هیچ اقدامی در مقابل زور سرنیزه و زور نظامی آمریکا قادر به هیچ کاری نیست».(صفحه 307)
در بخش پنجم، در دو فصل، راههای غلط و صحیح برای حلّ مسألهی فلسطین از لسان رهبر انقلاب ارزیابی، نقد و تحلیل شدهاند. ایشان با ذکر دلایل و شواهد گوناگون، مذاکرات با رژیم غاصب صهیونیستی را نامشروع، ناپایدار و بیفایده، و مصداق ظلم (نه صلح) دانستهاند. در این بیانات تأکید شده که سران این رژیم پس از شکست در میدان نبرد، از ترفندِ مذاکرات به اصطلاح صلح، با هدفِ به فراموشی سپردن مسألهی فلسطین استفاده میکنند. مذاکرهکنندگان خائن به حقوق مردم فلسطین هستند و تهاجم ظالمانه به غزّه، عاقبت چنین مذاکراتی است.
در فصل دوّم و در تبیین راه حلهای صحیح، در عناوین متعدّدی، تنها راه و تنها نسخه برای حلّ مسألهی فلسطین، مقاومت و مبارزه در پرتو اسلام دانسته شده و خطّ کلّی مبارزه با رژیم غاصب و اشغالگر قدس ترسیم شده است.
در این بخش، پیشنهاد و راه حلّ معقول و منطقی چندین سالهی جمهوری اسلامی دربارهی مسألهی فلسطین، به صورت مشروح و مفصّل ارائه شده که آزمون افشاگری برای صدق ادعای مدّعیان دموکراسی و حقوق بشر است: «آن پیشنهاد این است که همهی صاحبان حق در سرزمین فلسطین اعم از مسلمان و مسیحی و یهودی، در یک همهپرسیِ، ساختار نظام خود را انتخاب کنند و همهی فلسطینیانی که سالها رنج آوارگی را تحمل کردهاند، نیز در این همهپرسی شرکت کنند. دنیای غرب باید بداند که نپذیرفتن این راه حل، نشانهی پایبند نبودن به دموکراسی است که پیوسته از آن دم میزنند...»(صفحات 349-343).
بخش ششم با عنوان «قهرمانان» شامل بزرگداشت برخی از رهبران شهید مقاومت (شیخ احمد یاسین، دکتر فتحی شقاقی و شهید رنتیسی) در کلام رهبر معظّم انقلاب است و در بخش هفتم (روشنگری)، ضمن پاسخگویی به 13 شبههی مهم در ارتباط با مسألهی فلسطین، به نکاتی مانند مبنای فقهی دفاع از فلسطین و تهمت ارتباط داشتن ایران با اسرائیل پرداخته شده است.
«مسألهی فلسطین، مسألهای عربی!»، «پذیرش واقعیتی 60 ساله»، «مذاکره، تنها راه نجات ملّت فلسطین!»، «محلی بودن مسألهی غزّه»، «چراغی که به خانه رواست»، «ما از فلسطینیها که فلسطینیتر نیستیم!»، «خرید زمینهای فلسطینیان توسط صهیونیستها»، «ناممکن بودن از بین رفتن اسرائیل»، «ناصبی بودن ملّت فلسطین»، «تصوّر غلط از مفهوم بیطرفی» و... از مهمترین شبهاتی است که در بخش هفتم از لسان رهبر انقلاب به آنها پاسخ داده شده است.
«آیندهی روشن» فلسطین، عنوان آخرین بخش مطالب این کتاب است. در این بخش، 19 قسمت از بیانات مقام معظّم رهبری دربارهی بشارت و وعدهی تخلّفناپذیر حق دربارهی پیروزی نهایی مجاهدان صادق گنجانده شده است. امنیّت هیچگاه به اسرائیل برنخواهد گشت و شکست و نابودی آن، حتمی و قطعی است و بیداری اسلامی فلسطین و مبارزهی مجاهدان مقاومت فلسطین سرانجام به بار خواهد نشست و قدس شریف آزاد خواهد شد.
در آخرین صفحات کتاب «فلسطین از منظر آیتالله العظمی خامنهای مدّظلّه العالی » و در فرازی از بیانات معظّمٌله، در مقایسهی نسل دیروز و امروز فلسطین آمده است: «آن نسلی که فلسطین را تحویل دشمن داد، منقرض شد و گذشت. آن نسلی هم که با سازشکاری خواست، بلکه بتواند بخور و نمیری برای خود درست کند، رو به انقراض است. نسلی که امروز بر سرِ کار میآید، نسلی است که با شعار اسلامی، با هدف اسلامی، با تکیه به اسلام و به برکت آشنایی با قرآن، در صدد این است که کاری کند که از یک ملّت مسلمان، انتظار میرود...» (صفحات 414-413).
در پشت جلد این کتاب نیز عبارتی از ایشان دربارهی وعدهی صدق الهی و آیندهی روشن فلسطین درج شده که یقیناً آرزوی تمام مسلمانان و مردمان آزادهی جهان است: «ما یقین داریم با ادامهی مبارزات مردم مسلمان فلسطین و حمایت جهان اسلام، فلسطین به فضل الهی آزاد میشود و بیتالمقدّس و مسجدالاقصی و سایر نقاط آن سرزمین اسلامی به آغوش جهان اسلام باز میگردد؛ انشاالله». (صفحه 402)
نسخه انگلیسی کتاب «فلسطین از منظر حضرت آیتالله العظمی سیّدعلی خامنهای مدّظلّه العالی » نیز شامل گزیدهای از نسخه فارسی آن، توسط انتشارات انقلاب اسلامی وابسته به دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظّم رهبری منتشر شده و در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است.