رام کردن پلنگ
۱۳۹۷-۰۸-۲۶
چگونگی رام کردن پلنگ
رام کردن پلنگ جستاری در باب هویت

ایران: به‌ تازگی انتشارات دنیای اقتصاد کتابی از نویسنده شهیر لبنانی، امین معلوف با نام «رام کردن پلنگ: جستاری در باب هویت» با ترجمه مهریار میرنیا به بازار کتاب عرضه کرده است. معلوف متولد ۱۹۴۹ میلادی است و پیش از این برخی از آثار وی نظیر  «صخره‌های تانیوس»، «بندرهای شرق» و «دنیای بی‌سامان» به فارسی برگردانده شده بود. معلوف در «رام کردن پلنگ» به موضوع «هویت» می‌پردازد و دشواری‌های فهم آن را در جوامع پیچیده امروزی مورد توجه قرار می‌دهد. نظرات معلوف در این‌باره شباهتی ویژه به آرای داریوش شایگان دارد.

معلوف ریشه قوام و دوام سیاست هویت را ناشکیبایی انسان‌ها در دو سطح بررسی می‌کند؛ در سطح نخست، برای بسیاری از ما، «تفاوت» سرآغاز خصومت است. در سطحی دیگر، این نکته را فراموش می‌کنیم که هر انسانی آمیزه‌ای از تابعیت‌های گوناگون فرهنگی، تاریخی، زبانی، قومی، مذهبی، سیاسی و... است و تقلیل او به یکی از این تابعیت‌ها و تبدیل آن تابعیت خاص به هویت بنیادین او، این مصیبت را در پی دارد که کار «بحران‌دوستان هویت‌گرا» را برای بسیج مردم علیه همدیگر بر سر موضوعی خاص، آسان می‌کند و آنگاه وقتی فرا می‌رسد که انسان‌ها به نام تعصب‌های کور و یک‌سویه انسان می‌کشند. فراتر از این، مرگسالاران، وجهه قهرمانی می‌یابند و خود را ناجیان قوم و عشیره معرفی می‌کنند.

به نظر معلوف هویت‌یابی اگرچه امری حیاتی برای افراد و جوامع بشری است، اما دمیدن بر تنور نزاع‌های هویتی بخصوص توسط نخبگان مخمصه‌آفرین خواهد بود و باید با حساسیتی ویژه و به نحوی موردی و بسته به کم و کیف هر نمونه‌ای کوشید راه را بر ایجاد تعصب‌های هویتی مسدود کرد و با اقدامات اصلاحی هوشمندانه و با استیفای حقوق گروه‌های مختلف، جامعه را از ابتلا به افراط و تفریط در امان داشت.

هویت از نظر معلوف همچون «پلنگ» است و این اضطراب امر را می‌رساند زیرا «اگر پلنگ را اذیت کنی می‌کشد و اگر به حال خودش بگذاری می‌کشد و بدترین کاری که می‌شود کرد این است که بعد از زخمی کردن حیوان را به حال خودش رها کنی» اما در عین حال نباید از این نکته نیز غافل شد «که پلنگ را می‌توان رام کرد.»

به نظر می‌رسد راهکار مد نظر معلوف برای رام کردن پلنگ هویت، توجه به واقعیت‌های عینی هر جامعه و مجاهدت در برقراری تعادلی نسبی میان ارزش‌های جهانی و محلی و پرهیز از راهکارهای محافظه‌کارانه از سویی و شورش‌های کور از سویی دیگر باشد؛ امری که البته خود تردیدی در صعوبت آن ندارد، اما گویی جز آن نیز راهی امن و ایمن را به خاطر نمی‌آورد، زیرا می‌داند نه «جهانی شدن» آنگونه که امریکایی شدن تعبیر می‌شود نتیجه درخوری را پیش‌رو می‌نهد و نه «بومی‌گرایی» آنگونه که به داعش و بوکوحرام می‌انجامد تحفه ارزشمندی برای بشریت رو می‌کند.

به تعبیر شایگان باید بپذیریم «در بعد هویت، ارتباط متقابل در پدیده‌ای که می‌توان آن را «چهل تکه‌گی» نامید متجسم می‌شود، در پراکندگی و گستردگی هویت‌های چندگانه، که مشخصه آنها در کنار هم قرار گرفتن و روی هم افتادن آگاهی‌های گوناگون است، به گونه‌ای که دیگر هیچ فرهنگی به تنهایی یارای آن را ندارد که پاسخگوی گستره آگاهی وسعت‌یافته بشر باشد.» (شایگان، افسون‌زدگی جدید، ص ۱۵)
افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید