خاطرات ایران: خاطرات ایران ترابی
پدید آورنده : شیوا سجادی
ناشر: انتشارات سوره مهر
موضوع: جنگ ایران و عراق، ۱۳۵۹ – ۱۳۶۷—خاطرات
سال انتشار: ۱۳۹۱
تعداد صفحات: ۴۱۶ صفحه
شابک: ۹۷۸-۶۰۰-۱۷۵-۲۳۸-۴٫
«خاطرات ایران»، مجموعه خاطرات ایران ترابی، تکنسین بیهوشی است که جزو اولین گروه پزشکی به منطقه جنگی اعزام میشود. کتاب حاضر با خاطره نگاری شیوا سجادی از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده است.
شیوا سجادی خاطرات ایران ترابی را در ۴۱۶ صفحه نگاشته است. ایران ترابی اسفندماه ۱۳۳۴ در شهرستان تویسرکان از توابع استان همدان به دنیا آمد. علاقه او به تحصیل باعث شد در برابر مشکلات پیش رویش بایستد و با وجود چند سال ترک تحصیل با هدف خدمت به مردم، وارد کار درمان شود. این انگیزه در دوره انقلاب و سالهای دفاع صورت ایثارگرانه به خود گرفت.
در روزهای آغازین جنگ تحمیلی، خانم ترابی که حدودا بیست و چهار ساله بود داوطلب رفتن به مناطق مورد هجوم می شود؛ روزهایی که هنوز برنامه دفاعی منسجمی برای مقابله با این حمله ددمنشانه نبوده. او در این کتاب از حوادثی که به چشم خود دیده، از ماجراهایی که در آنها قدم گذاشته و از چگونگی دفاع از دین و سرزمینمان سخن گفته است.
دوران دفاع مقدس که فرامیرسد کتاب حال و هوای تازهای پیدا میکند. او جزو اولین گروه پزشکی است که به مناطق جنگی اعزام میشود. شرایط سخت جنگ از او یک تکنیسین بیهوشی زن میسازد که در سن چهل و چند سالگی اگر همه مردها بسیج شوند، نمیتوانند کار او را انجام دهند.
شیوا سجادی، تدوینگر کتاب، درباره جمعآوری خاطرات ترابی گفته است: «آغاز مصاحبه و تحقیق پیرامون روایتهای خانم ترابی به سالهای ۸۳ و ۸۴ برمیگردد. حدود پنجاه ساعت مصاحبه ضبط شده در دست بود. با این حال تا آخرین مراحل قبل از سپردن کار به دست نشر که انتخاب و گویا کردن عکسها بود، فرصت پرسش و واکاوی محفوظات ذهنی راوی از دست داده نشد تا اطلاعات تازهافزوده و مستند ایران ترابی فضای روشنتری را پیشروی مخاطب بگشاید.»
مصاحبه تکمیلی، ایجاد فاصله زمانی برای درگیر شدن ذهن راوی با گذشتههای به نسبت دور، مرور چندباره موضوعات مطرحشده، تلاش برای یافتن برخی شخصیتهای ذکرشده در حوادث، گفتوگو با برخی رزمندگان و کادرِ درمان همدوره با ترابی، و بهرهمندی از کتابهایی مانند «دشت آزادگان در جنگ» و «کارنامه توصیفی عملیاتهای هشت سال دفاع مقدس» کمک مؤثری در روشن شدن حوادث آن دوره بود.
سجادی فراز و فرودهای زندگی ترابی را در ۲۲ فصل تدوین کرده است. فصلهای نخست کتاب شامل خاطرات کودکی او و گذراندن مدرسه و نیز تلاشهای فراوان او برای کسب مهارتهای مامایی و خدمت رسانی به زنان روستایی است.
مهاجرت ترابی به تهران در فروردین سال ۱۳۵۷ و حوادث پیش از اتقلاب و درگیریهای مناطق کردستان پس از انقلاب در فصل های پنجم تا هفتم کتاب به تصویر کشیده شده اند.
در فصل پنجم کتاب بخشی از خاطرات کشتار ۱۷ شهریور میخوانیم: «باز هم به خاطر کار بیمارستان نتوانستم به راهپیمایی بروم. روز جمعه ۱۷ شهریور، در بیمارستان فرحناز پهلوی کشیک بودم. خبر میرسید مردم در میدان ژاله جمع شدهاند و خیلی شلوغ شده و نیروهای گارد و ارتش مردم را از زمین و آسمان به گلوله بستهاند. باورم نمیشد چنین چیزی حقیقت داشته باشد…»
خاطرات او از جنگ و اعزامش به مناطق جنگی از فصل هشتم کتاب شروع میشود و زندگی پر شور و فعالیتهای شجاعانه او در سالهای دفاع مقدس در فصلهای بعدی جریان مییابد.
مجموعهای از اسناد و عکس های ایران ترابی نیز به عنوان ضمیمه در انتهای کتاب به چاپ رسیده است که نشانگر برخی از فعالیتها و نیز اهمیت حضور او در اتاقهای عمل و در حال امدادرسانی به رزمندگان مجروح است.