آن بیست و سه نفر
نویسنده: احمد یوسفزاده
ناشر: سوره مهر
موضوع کتاب: جنگ ایران و عراق، ۱۳۵۹ – ۱۳۶۷ – آزادگان – خاطرات.
نوبت چاپ: دوم
تاریخ چاپ: ۱۳۹۳
شمارگان: ۲۵۰۰
تعداد صفحه: ۴۰۸
شابک: ۲-۵۸۴-۱۷۵-۶۰۰-۹۷۸
نیمه پنهان فتح خرمشهر
اما همهی ماجرای «حماسهی خرمشهر»، آن چیزی نیست که تا به حال شنیدهایم. در بطن و متن این ماجرا، وقایع و رخدادهای زیادی مغفول مانده که کمتر به آنها پرداخته شده است. درست در همان روز جمعهی شروع عملیات، یک گردان از لشکر ۴۱ ثارالله به فرماندهی «قاسم سلیمانی» در محاصرهی دشمن گرفتار شدند و نه راه پیشروی داشتند و نه عقبنشینی. ارتش عراق هم از فرصت استفاده کرد و حملات خود را بر روی این محور افزایش داد. در نتیجه تعدادی از نیروهای ایرانی توسط ارتش عراق به اسارت در آمدند.
از نیروهایی که اسیر شدند، ۲۳ نفر کسانی بودند که سن و سال کمتری داشتند و به اصطلاح ما، هنوز پشت لبشان سبز نشده بود؛ نوجوانهایی که پانزده تا هفده سال بیشتر نداشتند. بیشک ماجرای اسارت این ۲۳ نفر آنقدر مهم و شنیدنی هست که «مرتضی سرهنگی» آن را جزو ده واقعهی مهم دوران دفاع مقدس قلمداد کرده است.
حالا بعد از گذشت بیش از سی سال از آن ماجرا، خاطرات آن روزها منتشر شده است. کتاب «آن بیست و سه نفر» نوشتهی احمد یوسفزاده روایت هشت ماه از اسارت نهسالهی یکی از همین ۲۳ نفر است که رهبر انقلاب هم در نخستین روزهای سال ۹۴، آن را خوانده و بر آن تقریظی هم نوشتهاند.
کتاب آن بیست و سه نفر اما بهجز روایت ماجرای اسارت نوجوانان کرمانی، پرده از فراتر بودن جنگ به آنچه در جبههها اتفاق میافتد نیز برمیدارد. یوسفزاده وقتی از مهر مادرش مینویسد که دل کندن از کوچکترین فرزند برایش دشوار است، وقتی از مادر «اکبر دانشی» مینویسد که به واسطهی برادرش به او پیغام داده که بعد از مرگ پدر، تو تنها نانآور خانهای و دلخوشی خانوادهی شش نفره به توست و ما را به که میسپاری، و دهها اتفاق دیگر از این دست، آنها را بهخوبی به تصویر کشیده و مخاطب، خیلی خوب میفهمد که جنگ صرفا «خط مقدم» نیست و تا عمق شهرها و روستاها نیز امتداد پیدا میکند.
داستان آن بیست و سه نفر با روایت حال و هوای مردم عراق که برای اسرای ایرانی در حرم حضرت موسیبنجعفر علیهالسلام آرزوی سلامتی دارند و مردم تهران که در مهدیه و بعد از دعای کمیل برای آزادی اسرا دعا میکنند، دلها و عواطف انسانها و خانوادهها را نیز در کنار ماجرای جبههها به تصویر کشیده است.
یکی از اتفاقات منحصربهفرد در ماجرای «آن بیست و سه نفر» ماجرای دیدار با صدام و سوءاستفادهی تبلیغاتی از آنهاست. صدام با دیدن فیلم نوجوانان ایرانی اسیرشده، تصمیم میگیرد تا شکستی را که در صحنهی نبرد در حال شکلگیری برای ارتش اوست، با یک ضربهی تبلیغاتی به جبههی مقابل جبران کند و اینگونه وانمود کند که جمهوری اسلامی کودکان را به زور به میدان جنگ میآورد. به همین منظور دیداری را با آنان تدارک میبیند.
اما بیشک یکی از نقاط قوت این کتاب، قلم روان و ساده و در عین حال جذاب و توصیفگر نویسنده است. یوسفزاده بهخوبی و باحوصله حالات انسانی و فضای وقوع رویدادها را ترسیم کرده و مخاطب را با خود به زندانهای مخوف عراق برده است. علاوه بر این ارجاعهای به گذشته (فلاشبک) که نویسنده از دوران اسارت به دوران زندگی در روستای خود زده، به ترسیم فضای بهتر حالات روحی اسرا برای خوانندهی کتاب کمک کرده است.
تفریظ مقام معظم رهبری (مد ظله العالی)
« در روزهای پایانی ۹۳ و آغازین ۹۴ با شیرینی این نوشتهی شیوا و جذاب و هنرمندانه، شیرینکام شدم و لحظهها را با این مردان کم سال و پرهمت گذراندم. به این نویسندهی خوش ذوق و به آن بیست و سه نفر و به دست قدرت و حکمتی که همهی این زیبائیها، پرداختهی سرپنجهی معجزهگر اوست درود میفرستم و جبههی سپاس بر خاک میسایم.
یک بار دیگر کرمان را از دریچهی این کتاب، آنچنان که از دیرباز دیده و شناختهام، دیدم و منشور هفت رنگ زیبا و درخشان آن را تحسین کردم.»
۹۴/۱/۵
کتاب «آن بیست و سه نفر» در چهار فصل اصلی تنظیم شده است و در هر یک، رویدادهای یکی از فصلهای سال ۶۱ شمسی در دوران اسارت تشریح شده اند. تنظیم مناسب کتاب، علاوه بر قلم شیوای نویسنده، به مطالعهی آسان و روان کتاب کمک میکند.