یکی بود، یکی نبود
۱۳۹۷-۰۵-۲۷
يکي بود، يکي نبود: سفرنامه عمره
سفرنامه‌ حج با رگه‌های ظنز/ حج اولی‌ها چشم‌ها بسته و سرها پایین

يکي بود، يکي نبود: سفرنامه عمره
مولف: حميدرضا داداشي
ناشر: احياء
موضوع: حج-- خاطرات
تاریخ چاپ: 1395
تعداد صفحه: 162 ص


همزمان با ورود حجاج به سرزمین وحی، کتابی با موضوع حضور یک نویسنده در حج برای مطالعه پیشنهاد می‌شود.

بر اساس این گزارش، «یکی بود، یکی نبود» سفرنامه حج عمره حمیدرضا داداشی با رگه‌های طنز، اردیبهشت سال گذشته همزمان با نمایشگاه کتاب عرضه شد. این نویسنده تا پیش از این سفرنامه، اغلب برای نوجوانان قلم می‌زد اما این نخستین اثرش در حوزه بزرگسال محسوب می‌شود.

«یکی بود، یکی نبود» در 167 صفحه روایتی است از حمیدرضا داداشی که تا 21 مهر 93 همزمان با روز عید غدیر ادامه می‌یابد.

در بخش‌هایی از این کتاب آمده است: «... از ارومیه و بندرعباس هم حاجی هست در کاروان ما و از شهرهای اطراف تهران. یک زن و شوهر مسن هم هستند که انگار با هم پدرکشتگی داشته باشند، دائم در حال مشاجره‌اند و زن حتی نفرین هم می‌کند شوهرش را؛ وای اگر یکی از این نفرین‌ها در این سرزمین استجابت دعا، مستجاب شود!»

«... نرده‌های بلندی دور قبرستان کشیده اند و با ایرانیت و فنس آن را محصور کرده اند و تقریبا داخل قبرستان را نمی شود دید. به اندازه دو کف دست روی این حصار شکاف ایجاد شده که سرک می کشم و جز تعدادی کبوتر که به قبرهای بی نام و نشان نوک می زنند، چیز دیگری نمی بینم. چند تابلوی بزرگ هم مقابل نرده ها هست که شرحی از ماجرای احد را روی آن نوشته اند. نمی دانم چرا یاد اصحاب کهف افتاده ام، یاد غریبی اصحاب کهف و پناه آوردنشان به کوه.»

«روحانی کاروان آخرین توصیه‌ها را می‌کند و مدیر کاروان توجیهمان می‌کند که چه باید بکنیم و کجا باید برویم. راه می افتیم. به مدیر می‌گویم: «حج اولی هستیم ها! قبل از آنکه برسیم مقابل کعبه بگو که چشممان را ببندیم و دعا کنیم.» احتیاجی به گفتن من نبود؛ چون کارشان را بلدند. مقداری که جلو می‌رویم معاون کاروان که پیش قراول ماست می گوید: حج اولی‌ها چشم‌ها بسته، سرها پایین!« و چند قدم جلوتر : «همه سجده کنید (سجده شکر). بلند که شدید، چشم هایتان را باز کنید و حاجت‌هایتان را بخواهید.»

«هم سفرهای عزیز» استعداد ویژه‌ای در خرید و قاعدتا کشف محل‌های خرید دارند، تقریبا هربار که از هتل بیرون می‌روند و برمی‌گردند، دستشان پر است. ما هم البته چندان دست خالی نیستیم در این رفتن‌ها و مراجعت‌ها. مغازه داران و دست فروشان پرشمار شهر پیامبر(ص) هم که فوق تخصص زبان‌های خارجی هستند، دخل مغازه و بساطشان نمایشگاه پول‌های کشورهای مختلف است؛ از ریال عربستان و ایران تا رینگیت مالزی و لیر ترکیه و روپیه و دلار و... بالطبع زبان‌های ترکی و مالایی و پشتو را هم به اندازه‌ای که کارشان را راه بیندازد می‌دانند.»

«یکی بود، یکی نبود» را نشر احیا  با قیمت ۱۰ هزار تومان منتشر کرده است. این نشر زیر مجموعه انتشارات خیمه است.
افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید