تا خمینی شهر: روایت زندگی مجاهدانه حاج عبدالله والی – جلد اول
مولف: موسسه جهادی – کمیته انتشارات و تبلیغات
ناشر کتاب : موسسه ایمان جهادی
سال نشر: ۱۳۸۹
شمارگان: ۵۰۰۰
تعداد صفحات: ۵۵۲
شابک: ۳-۶۱۶۹-۰۴-۹۶۴-۹۷۸
اسفند ۶۱ بود که به اصرار معاونت امور استان های هلال احمر، راضی شد فقط برای ۱۵ روز، جبهه را رها کند و به بشاگرد برود. با ۲۹ نفر دیگر قدم در راهی گذاشت که فقط دونفر تا انتها آمدند و باقی برگشتند. او ماند اما ماندنش ۲۳ سال طول کشید تا قد کشیدن و بزرگ شدن کودکان بشاگرد را ببیند. همان یک بار رفتن کافی بود تا به فرموده امام(ره)، برود تا به دادِ بشاگرد برسد. حالا در سال ۱۳۸۴ و بعد از ۲۳ سال، چهره منطقه کاملا دگرگون شده بود. عبدالله والی اما دیگر عمرش به دنیا نبود تا آرام آرام ثمره دو دهه فعالیت را ببیند. «تا خمینیشهر» روایت مستندی است از عبدالله والی! آدمی که بعد از رفتن به بشاگرد و پیش از مرگ، ۱۲ بار مالاریا را ناکام گذاشت اما عاقبت، سکته قبلی محملی شد تا بعد از یک عمر ناآرامی، در بهشت زهرا(س) آرام بگیرد. «تا خمینیشهر» در جایزه جلال سال ۹۰ در بخش مستندنگاری، شایسته تقدیر هم شناخته شده بود.
«تا خمینی شهر» کتابی است که روایتگر زندگی سراسر مجاهدانه حاج عبدالله والی، «پیامبر بشاگرد» و پدر اردوهای جهادی است که در ابتدای انقلاب جلای وطن کرده و بسان یک پدر برای بشاگرد و بشاگردیان دل سوزانده است. حاجی والی که در کوران دفاع مقدس، جبهههای جنگ را به قصد یاری رساندن و زدودن غبار محرومیت از چهره اقشار تحت ستمی که در دوران پهلوی مورد بیتوجهی کاخ نشینان قرار گرفته بودند، رها کرده و پا در بیابانهای تفتیده جنوب ایران و بشاگرد گذاشته تا نفحات روحنواز انقلاب اسلامی و امام مستضعفین را بر جان اهالی آنجا بنشاند. بشاگرد از توابع استان سیستان و بلوچستان است.
این کتاب متشکل است از مصاحبههای گوناگون با افرادی که با شخصیت حاج عبدالله والی در ارتباط بودهاند و نَفَس قدسی وی را از نزدیک استشمام نمودهاند. مطالب کتاب در عین جذابیت متن، کاملاً مستند و عمده آنها به نقل از نزدیکان حاج عبدالله، یا اسناد بهجامانده از آن زمان روایت شدهاند. در انتهای کتاب سی سند و دویست و یک عکسِ مربوط به بازه زمانی کتاب آورده شده است. این تصاویر با کمک متن، چهره واضحی از این دوره برای خواننده ترسیم میکند. مصاحبه با دهها تن از نزدیکان، دوستان و ارادتمندان پدر اردوهای جهادی و از صدها برگه سند مکتوب، چندین جلد کتاب، ساعتهای مصاحبه و هزاران قطعه عکس در تدوین این کتاب استفاده شده است.
جلد اول کتاب «تا خمینی شهر» به روایت زندگی حاج عبدالله والی، این بزرگمرد جهاد و زندگی جهادی، تا اردیبهشت سال شصتوشش پرداخته است. ایشان از سال شصت و یک وارد بشاگرد شدهاند و این پنج سال، دورانی است که در اوج غربت و کمبودهای گوناگون، گامهای اساسی برای آبادانی مادی و معنوی بشاگرد برداشته شده است.
ولایتپذیری و روحیه استقامت و صبر حاج عبدالله در این کتاب به خوبی به خواننده القا شده و نثر کتاب به گونهای تنظیم شده که حالات خاصی را برای خواننده ایجاد خواهد کرد. روحیه جهادی که در تمام افعال حاجی والی موج میزند خواننده را برای تجربه اردوی جهادی ترغیب میکند.
کتاب حاضر علاوه بر معرفی شخصیت مبارز حاج عبدالله به منظقه ناشناخته بشاگرد معروف به آفریقای ایران نیز به خوبی پرداخته است. محرومیتی که در اثر بیتوجهی طاغوتیان شدت گرفته بوده که بشاگردیان از اولین امکانات زندگی نیز بیبهره بوده و دنیای خارج از منطقه بشاگرد را متصور نیستند. حاج عبدالله که شخصیت اصلی این داستان است و خواننده گامبهگام با او در حرکت است و از زاویه دید او به منطقه محروم بشاگرد مینگرد، دردهای اهالی بشاگرد را دردهای خود ساخته و با ایشان درد میکشد.
این کتاب در ارائه یک تصویر صحیح از وضعیت اقتصادی ایران در دوران قبل از انقلاب و سپس دوران جنگ هشت ساله موفق ظاهر شده و مخاطب متوجه اوضاع وخیم اقتصادی خواهد شد. در آن دوران که آتش جنگ افروخته شده و بخش عمدهای از منابع اقتصادی ایران به سوی جبههها گسیل داشته شده، حاج عبدالله والی در جذب منابع مالی و حمایتی برای بشاگرد با دردسرهای بسیاری روبرو است. او به منظور تامین اعتبار لازم برای فعالیتهای عمرانی، فرهنگی، بهداشتی و … در منطقه، گروههایی از بازار و اصناف مختلف را به طرق گوناگون راهی منطقه میکند تا با قرار گرفتن در شرایط منطقه و دیدن وضعیت رقتبار اهالی آنجا، برای پیشرفت فعالیتهای آنجا کمکهایی بنمایند.
تا خمینی شهر با روایت سه تن از دوستان مرحوم عبدالله والی برای رسیدن به منطقه بشاگرد آغاز می شود. فصل اول با عنوان هجرت که شرح چگونگی رسیدن یک گروه ۳۰ نفره را که در نهایت سه نفره شده به این منطقه روایت می کند.
فصل دوم از کتاب نیز که با عنوان مرشد تدوین شده است به روایت زندگی مرحوم عبدالله والی از تولد تا دوران حضورش در بشاگرد می پردازد و به نوعی ساختار خانوادگی وی را معرفی می کند.
فصل سوم کتاب با موضوع جبهه ای غریب نیز به موضوع چگونگی آشنایی مرحوم والی با منطقه بشاگرد و حرکت به سمت آن دارد که در ادامه به شرح همراهی برادر وی با او در این حرکت جهادی و نیز سختی های موجود در مسیر این حرکت در فصول چهارم تا هشتم همراه می شود.
همچنین نقشه های مربوط به منطقه و نیز تصاویر آن نیز از دیگر ضمیمه های موجود در این کتاب هستند.