شهر گنبدهای فیروزه ای
۱۳۹۷-۰۳-۲۸
روایتی از شهر گنبدهای فیروزه‌ای و کاشی‌های شکسته در یک کتاب
«شهر گنبدهای فیروزه‌ای و کاشی‌های شکسته» مجموعه ۳۰ مقاله به قلم محمود فروزبخش است که به موضوع اصفهان و شناخت آن می‌پردازد. این کتاب شامل سه بخش به نام‌های «حال پدران»، «حال گذارن» و «حال نگران» است که به ترتیب به گذشته، حال و آینده اصفهان می‌پردازد.

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، «شهر گنبدهای فیروزه ای و کاشی های شکسته» مجموعه 30 مقاله به قلم محمود فروزبخش است که به موضوع اصفهان و شناخت آن می پردازد. این کتاب شامل سه بخش به نام های «حال پدران»، «حال گذارن» و «حال نگران» است که به ترتیب به گذشته، حال و آینده اصفهان می‌پردازد.

در بخش گذشته به تاریخ شهر اصفهان از زمان پیش از اسلام تا زمان صفویه و بعد از آن اشاره شده است و در مورد خصلت های اصفهانی، لهجه اصفهانی و وضعیت علم و دانش و سیاست در گذر زمان اشاراتی شده است. در بخش حال، وضعیت فعلی اصفهان در زمینه هنر، رسانه، سیاست، معماری و تربیت مورد بحث قرار گرفته است. در بخش آینده نیز مقالاتی آورده شده که عمدتا در نسبت اصفهان و توسعه بحث کرده است.

فروزبخش در مورد نام گذاری این کتاب می‌گوید: گنبدهای فیروزه ای عنوانی است که اصفهان با آن شناخته می شود و این مهم به علت وجود بناهای تاریخی و میراث غنی فرهنگی موجود در اصفهان است. اما هنگامی که صحبت از کاشی‌های شکسته می شود، منظورمان اشاره ای به وضعیت آشفته و نابسامان اصفهان امروزی است.

نویسنده کتاب معتقد است: وجود آثار تاریخی فراوان و جاذبه های گردشگری در شهر من باعث شده است که شناخت حقیقی از اصفهان صورت نگیرد. شناخت واقعی از اصفهان زمانی صورت می گیرد که تحولات صنعتی به خصوص در نیم قرن اخیر در آن لحاظ شود. اگر چنین ملاحظه ای صورت نگیرد، صحبت از اصفهان تنها به یک نوستالژی ختم می شود و ما از شناخت وضعیت امروز غافل می شویم.

در مقدمه این اثر آمده است: این کتاب برای مطالعه و لذت بردن است و ادعای آن علمی بودن به معنای ارائه نتایج تحقیقات و پژوهش ها نیست. اما محتوای آن می تواند برای پژوهشگران فضایی ایجاد نماید که به واسطه آن بتوانند به جنبه های متفاوت تری نیز نظر بیندازند.

نوشتار پیش رو مجموعه ای از سی مقاله است که تلاشش شناخت بیشتر شهر اصفهان است. شهری که آن را با گنبدهای فیروزه ای می شناسند. حال آن که این نگاهی از سر ذوق است و الا داخل آن حکایت دیگر دارد. حکایتی که ریشه در گذشته دارد و آینده پیش روی ما را نشان می دهد. اما آن چه در این جایگاه مورد توجه ما قرار می گیرد، «حال» است. حالی که از آن پدران بوده است و حالی که ما در گذران آن هستیم و حالی که نگران آن شده ایم. هر چه هست، حال است حتی اگر پلی بزنیم و به گذشته ها برویم، غرضمان پیوندی است که این گذشته با حال ما دارد.

نویسندگی بدون صراحت، آش بی نمکی است و در این مقام، تعارف شانی ندارد. شاید در این زمانه گردشگرانی باشند که گاه و بی گاه به این دیار نظر می کنند و موزه خطاب کردن آن را بیشتر بپسندند اما از برای حاضری که در میانه این شهر، روز و شب می گذراند، ماجرا جدی تر از این حرف هاست. «شهر گنبدهای فیروزه ای و کاشی های شکسته» قصد دارد، با دور شدن از کلیشه ها کمی جدی تر به اصفهان بنگرد. با چشم های من همراه شوید.

یادآور می شود، محسن حسام مظاهری نیز مقدمه ای بر این اثر نوشته است.

از نویسنده این اثر دو عنوان کتاب دیگر با نام های «مشروطه ای که تاج نمی خواست» و «حکایت بیداری» نیز توسط نشر آرما به چاپ رسیده است.
افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید