به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) نشست «نقد و بررسی کتاب جامعهشناسی فوتبال در بافتی جهانی» عصر دیروز با حضور امیر حاج رضایی، داروین صبوری، حمید پورنگ و اسماعیل غلامیپور در سالن دهخدا سی و دومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران برگزار شد.
حاجرضایی در این نشست با اشاره به سطح نازل کتابخوانی در کشور، گفت: درحالی که هند جایگاه نخست سرانه مطالعه در جهان را دارد، آمارها حاکی از آن است که سرانه مطالعه در ایران 12 ثانیه در هفته است.
او به تعدادی از عناوین کتابهای منتشر شده با موضوع جامعهشناسی و فوتبال اشاره کرد و گفت: تحلیل جامعه شناختی فوتبال، فوتبال علیه دشمن، فوتبال و فلسفه، رقص برزیل با شیطان و... عناوین برخی از آثاری است که در این حوزه منتشر شدهاند اما کتاب تحلیل جامعهشناختی فوتبال در بافتی جهانی 373 صفحه دارد که در 9 فصل مجزا به بررسی مسایل فوتبال میپردازد. فصل دوم کتاب ایدهای را مطرح میکند که موضوع آن را در بازی ناراحتکننده پرسپولیس و سپاهان مشاهده کردیم و آن خشونت کمنظیری است که میتواند در فوتبال رخ دهد.
حاجرضایی ادامه داد: مولف کتاب تلاش کرده تا راهحلهایی را برای کاهش خشونت در فوتبال ارائه کند چرا که این خشونت ماهیتا از بین رفتنی نیست. بنابراین مولف با ذکر تاریخ خشونت در فوتبال مصادیقی برای آن ذکر کرده و راهحل ارائه میکند.
او درباره انواع خشونتهایی که در پدیده فوتبال رخ می دهد، سخن گفت و افزود: بسیاری از خشونتهای موجود در فوتبال ریشه ایدئولوژیک دارند و برخی از آنها به کینه دیرینه برخی از هواداران نسبت به هم برمیگردد به طور مثال هلندیها به دلیل رفتار آلمان در جنگ جهانی از آلمانیها کینه دیرینهای دارند که در فوتبال خودش را نشان داده است. از سوی دیگر در اسپانیا خشونتهای متنوعی دیده میشود که نمونههای آن را میتوان در نزاعهای بین هواداران کاتالونیا و مادرید مشاهده کرد.
به گفته حاجرضایی، فوتبال ماهیتاً پرتنش است و از این نظر خشونت در آن اجتنابناپذیر است البته در ایران خوشبختانه از خشونتهای نژادی خبری نیست اما در انگلستان این نوع از خشونتهای کلامی و نژادی دیده میشود.
او در بخش پایانی سخنانش با اشاره به راهکارهای کتاب درباره کاهش خشونت در فوتبال گفت: راهاندازی دوربینهای مدار بسته، استقرار پلیسهای نامحسوس در بین تماشاچیان، شناسایی نعرهکشهای فوتبال و ... از جمله راهکارهای کاهش خشونت در فوتبال است که در کتاب حاضر به آن اشاره شده است.
صبوری در ادامه نشست با اشاره به از بین رفتن فضاهای فرهنگی در کشور، از دهه 50 تاکنون گفت: متاسفانه در دهه 50 فضاهای فرهنگی، عرصه کنشگری بود اما امروز میبینیم که چگونه فضاهای فرهنگی مانند نمایشگاه کتاب علیرغم برگزاری نشستهای فرهنگی مخاطبان چندانی ندارد چرا که طی سالهای گذشته نتوانستیم در دانشگاه تولید علمی و گفتمان کنیم و صاحبنظران ما بیشتر مشغول چاپ کتابهای جعلی و ارتقاهای صوری در دانشگاه شدهاند از این جهت بوده که امر اجتماعی در جامعه را از دست دادهایم.
او با تشریح حواشی و فساد در فوتبال ایران با ذکر مصادیق ادامه داد: یکی از اصلیترین مشکلات ما در جامعه ایرانی آمیختگی نهادهای آموزش، خانواده، سیاست، اقتصاد و دین است. در حالی که نهادهای اجتماعی باید خودتنظیمگر باشند و مکان و زمان خاصی خودشان را داشته باشند در جامعه ایران به دلیل برهم ریختن این مختصات، کارکردهای نهادهای اجتماعی کاهش مییابد و از همین روست که میبینیم دیگر نمیتوان از نهادی به نام ورزش سخن گفت.
این جامعهشناس فوتبال در ادامه به ذکر محاسن و معایب کتاب حاضر پرداخت و گفت: مخاطبان این کتاب تمامی کسانی هستند که به نوعی در ورزش مشغول به فعالیتاند. کتاب ترجمه بسیار عالی داشته و برخلاف بسیاری از آثار این حوزه، ویراستاری خوبی شده است اما یکی از معایب آن، این است که مولف تحلیل خودش را کنار گذاشته و گویی با یک کتابی مواجه هستیم که تبارشناسی تاریخی از جامعه فوتبال دارد.
او ادامه داد: درحالی که کتاب میخواهد به تحلیل پدیده فوتبال در بافتی جهانی بپردازد، این امر امکانپذیر نیست چرا که هر پدیدهای مختصات جغرافیایی و فرهنگی خاص خود را دارد و از همین رو فوتبال در بافت جهانی، معنا پیدا نمیکند. برای ذکر مثال باید گفت که فوتبال برای ما با برزیلیها بسیار متفاوت است چرا که در ضربالمثلی برزیلی آمده یا فوتبالیست شده یا از گرسنگی بمیر. پس فوتبال در فرهنگهای فوتبال معنای متفاوتی دارد.
غلامیپور نیز در بخش پایانی این نشست با اشاره به برخی مباحث کتاب، گفت: جامعترین فصل این اثر به بحث هواداری در فوتبال میپردازد که میتواند مقدمهای جامع بر جامعهشناسی فوتبال باشد. البته این کتاب تاریخ اجتماعی فوتبال نیست اما تلاش کرده در برخی کشورها به پدیده فوتبال و خشونت بپردازد.
او در ادامه درباره برخی حواشی به وجود آمده پس از شکست ایران در مقابل ژاپن سخن گفت و افزود: بعد از این بازی بسیاری به این موضوع اشاره کردند که ما به دلیل روحیه اعتراض کردن این بازی را باختیم درحالی که من معتقدم این یک جامعهشناسی عامهپسند است و تنها به درد تاکسی میخورد. حتی در این ماجرا کار به جایی کشید که جامعهشناسی چون پرویز پیران از رجوع به خلقیات عرفانی پس از باخت ایران سخن گفت!
او تاکید کرد: بازیهای این چنینی نمیتواند منشا تحلیل خلقیات ایرانی شود و باید در این زمینه به جامعهشناسی ورزش و مطالبی که در آن بیان میشود، اتکا کرد.