۱۳۹۸-۰۳-۱۴
دیدار با امام (ره) به روایت «شرفی خبوشان»
دیدار با امام (ره) به روایت «شرفی خبوشان»
همزمان با سالروز درگذشت رهبر کبیر و بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره) نگاهی به يك روايت درباره دیداری با امام (ره) تقدیم می‌شود.

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس همزمان با سالروز درگذشت رهبر کبیر و بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره) نگاهی به یک روایت درباره دیداری با امام (ره) تقدیم می‌شود.

این رمان که «روایت دلخواه پسری شبیه سمیر» نام دارد تازه‌ترین اثر داستانی «محمدرضا شرفی خبوشان» است که قرار است به زودی توسط انتشارات شهرستان ادب راهی بازارنشر شود و سال گذشته مقام اول را در دهمین جشنواره داستان انقلاب از آن خود کرده بود.

گفتنی‌ست از محمدرضا شرفی خبوشان پیش از این سه رمان دیگر با عنوان «عاشقی به سبک ونگوگ»، «موهای تو خانه ماهی‌هاست» و «بی‌کتابی» به همت شهرستان ادب راهی بازار نشر شده بود که همگی با استقبال مخاطبان و منتقدان مواجه شده بودند.

از روایتِ هانی عبدالرّسول چند شبی نگذشته بود که ابوسمیر یکبار دیگر شیخ غریق را پیش من آورد؛ یکی از بهترین راویان خوش صحبت وادی‌السلام؛ یک راوی دوست داشتنی که محدث نبود اما شبیه محدثانی بود که چند نفرشان را در همین وادی‌السلام زیارت کرده بودم. شیخ غریق ورامینی مثل آن محدثانی بود که بسیار نوشته‌اند و بسیار خوانده‌اند و بسیار شنیده‌اند و خوب گوش داده‌اند و برای فراگرفتن و جمع‌آوری احادیثی که احوال و گفتار و کردار پیامبر (ص) و ائمه (ع) را روایت می‌کند، به شهرها و ولایات سفر کرده‌اند و کتب اصول حدیث را به دست آورده‌اند و سند جمع کرده‌اند و تاریخ را شخم زده‌اند. شیخ غریق ورامینی سال‌ها پیش در فرات غرق شده بود و تا یکی دو ماه در فرات غوطه خورده بود و عاقبت با تنی سفید و لهیده و عریان، به کناره آمده بود و ساکن وادی‌السلام شده بود.

تقریباً هرکسی که دنبال روایت‌هایی شبیه روایت دلخواه من می‌گشت، شیخ غریق ورامینی را دیده بود و نقل‌های خود غریق را از غریق یا نقل‌های دیگران را از غریق یا نقل‌های غریق را از یک راوی دیگر شنیده بود.

شیخ غریق، درست چند ساعت بعد از هانی عبدالرسول، موفق شده بود همراه طلبه‌های نجف، سوار بر یک مینی‌بوس به کاظمین برود. طلبه‌ها در کاظمین امام را دیدار کرده بودند و به اتفاق امام به زیارت حرم جوادین رفته بودند و دیده بودند که امام با چه خضوع و خشوعی پس از زیارت حرمین، بر سر قبور متبرک علمایی چون شیخ مفید و خواجه نصیرالدین طوسی و سیدمرتضی و سیدرضی حاضر شده و فاتحه خوانده و دست‌ها را بالا برده و با صدای بلند برایشان دعا کرده. طلبه‌ها همراه امام شده بودند و از دنبال امام به سامرا رفته بودند. آنجا شیوخ سامرا و طلاب مدرسه میرزای شیرازی از امام استقبال کرده بودند و همه دیده بودند که چطور امام آنجا هم بعد از زیارت حرم، بالای قبر صاحب فتوای تنباکو ایستاده و دست‌ها را بالا برده و با صدای بلند برایش دعا کرده.

طلبه‌ها همراه امام دوباره به کاظمین برمی‌گردند و از پی امام راهی کربلا می‌شوند. طلاب، نرسیده به کربلا، جمعیتی را دیده بودند که تا مصیب - چند فرسخی کربلا به پیشواز آمده‌اند. آنجا در حسینیه بزرگ مصیب برای امام اشعار می‌خوانند و خیر مقدم می‌گویند. مردم پذیرایی می‌شوند و همگی راهی کربلا می‌شوند. غریق، یک شب تا سحر را مشغول روایتی فرعی از عزیمت به کربلا بود؛ روایتی که می‌گفت کربلایی‌ها پیش از ورود امام، از بلدیه خواسته‌اند خیابان خاکی مسیر امام را آب بریزد تا گرد و خاک، استقبال کنندگان را اذیت نکند. بلدیه محل نداده است و همه دیده‌اند درست وقت رسیدن امام به کربلا، باران آمده و زمین را تر کرده.
و...

منابع:
https://www.farsnews.com
افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید