هوگو، در بینوایان دستهای تردیدپوش ما را در میان دستهای پیر اما مطمئناش میفشارد و ما را همراه روایتهایش میبَرَد تا برایمان از روزگاری بگوید که تکرارش بعید نیست؛ و انسانهای بینوایی را با قدرت کلمه در برابر چشمهایمان زنده میکند که گویی هرگز نخواهند مُرد و دائم در کالبدهایی تازه، در جهان…