دومین بازدید از آرامگاه فردوسی توسی
۱۳۹۸-۰۴-۱۷
با حمایت مدیران فرهنگ دوست سازمان کتابخانه‌ها، دومین بازدید از آرامگاه فردوسی توسی با حضور همکاران و اساتید ادبیات در تیر ماه 1398 انجام شد. توضیحات اساتید در این بازدید، از ابنیه تاریخی و موزه و لوازم و ابزار موجود، بنای هارونیه و بخشهای مختلف دیدنی از آرامگاه توس از جاذبه های این اردو بود.

جهان کرده ام از سخن چون بهشت
از این بیش تخم سخن کس نکشت
ای دانای توس، همچنان استوار ایستاده‌ای؛ مثل تمام اسطوره‌های آزاده شاهنامه ات؛ با شکوه تمام.
آوازی که تو زمزمه کرده‌ای؛ "چو ایران نباشد تن من مباد" را تا ابد زمزمه‌گر هستیم و پیوسته هم‌خوانی می‌کنیم شعر بلندت را که:
پی افکندم از نظم، کاخی بلند
که از باد و باران نیابد گزند
ای حکیمی که خوب پیشگویی کردی:
هر آن کس که دارد هش و رای و دین
پس از مرگ بر من کند آفرین
از جمله فعالیت‌های فوق برنامه کتابخانه تخصصی ادبیات آستان قدس رضوی، برگزاری سلسله نشستهای ادبی خوانش متون کهن، به پیشنهاد ریاست ادیب سازمان جناب آقای زاهدی در سال 1395 بود.
کارکنان، محققان و مراجعان ادب دوست سازمان کتابخانه ها، چهار سال پی در پی، هر ماه با برگزاری  یک نشست ادبی گردهم آمدند، تا التذاذ ادبی و بهره از خوان پرنعمت ادبیات فاخر ایران زمین رزقشان باشد. اصلاح خوانش و آشنایی با این متون سرشار از نکات حکمی و اخلاقی و پندآموز از اهداف برگزاری این نشست ادبی است.
برگزاری اردوهای فرهنگی می تواند به آگاهی و افزایش اطلاعات خوب ادبی منجر شود.
با حمایت مدیران  فرهنگ دوست سازمان، دومین بازدید از آرامگاه فردوسی توسی با حضور همکاران و اساتید ادبیات در تاریخ 9 تیر ماه 1398 انجام شد. توضیحات اساتید در این بازدید، از ابنیه تاریخی و موزه و لوازم و ابزار موجود، بنای هارونیه و بخشهای مختلف دیدنی از آرامگاه توس از جاذبه های این اردو بود.
با استناد به یکی از گفته‌های استاد کرامتی مقدم، از اساتید سخنران این اردو و نشستهای ادبی، هنر فردوسی آن بود که در طول سی سال سرایش شاهنامه و در عصری که شعرا به عربی شعر می گفتند، شاهنامه تنها حدود پنج درصد کلمات غیرفارسی را  داراست.
محمدرضا خوشدل از اساتید دیگر این نشست ادبی افزود: فردوسی یک مسلمان معتقد بود و همه شخصیتهای اثر خود را خداپرست معرفی نمود. وی شناخت فردوسی و کار بزرگ او را مستلزم شناخت تاریخ روزگار این شاعر می داند تا هنر فردوسی بهتر آشکار شود. ایشان توضیحات ارزشمندی درباره ابنیه و ابزار و ادوات جنگی واقع در موزه آرامگاه و اصطلاحات کاربردی ابزار نبردها در شاهنامه ارائه نمودند.
حضور ریاست محترم اندیشگاه رضوی، جناب آقای زاهدی در این اردو مزید سعادت بود. ایشان در بازدید بنای هارونیه توضیحات مفیدی ارائه نمودند.
بنای هارونیه در افواه عمومی زندان هارون نام دارد در حالی که دیوارهای مرمت شده شهر توس قدیم، قبر امام  محمد غزالی، واقعیتی دیگر را نشانگر است.
 هارونیه، بنايى ناشناخته و پررمز و راز و يگانه اثر برجاى مانده از شهر باستانى طوس است. بنایی آجری و مربع‌شکل است. فضاهای داخلی آن نیز شامل ورودی ایوان، چهارشاه‌نشین، گنبدخانه و سه اتاق فرعی است. این ساختار مربوط به یک مدرسه بودهاست که اساتیدی مجرب و نام‎آور مدرسان آن بوده اند.
جناب آقای زاهدی هم به لحاظ تاریخی عصر هارون را با وقایع این بنا همزمان ندانستند. ایشان این بنا را خانقاهی دانستند که محل تدریس شیخ عثمان هاروَنی (متوفی 617) بوده که  در چشت و دیگر نواحی خراسان بزرگ بر مسند ارشاد می نشستند. چشتیه یکی از فرقه‌های موجود صوفیه در افغانستان امروز است، این فرقه به خواجه معین الدین چشتی منسوب است. وی به تکمیل مقامات عرفانی و روحانی مشغول و ارادت خاصی به خواجه عثمان هاروَنی توس داشت.
جناب آقای زاهدی روایت جالبی از ضامن آهو در عیون اخبار و ربط آن با شاهنامه منصوری بیان فرمودند.
اصل داستان در کتاب «عیون اخبار الرضا» از مرحوم صدوق:
 «ابو منصور محمدبن عبدالرزاق» سپه سالار خراسان و امیر خراسان بود و زائران امام رضا(ع) را آزار و اذیت می کرد.

یک روز که ابومنصور به شکار رفت. به دنبال یک آهو افتاد. آن زمان جز ابزار شکار یوز بود و سگ و باز. یوزپلنگ هم سرعت زیادی دارد. یوز را ول کرد برای آهو، آهو آمد کنار مرقد آقا امام رضا(ع) که جای ساده ای بود، آهو رفت در پناه این دیوار، یوز ایستاد، آهو که حرکت می کرد، یوز هم می آمد دنبالش. وقتی ابومنصور این را دید، متحول شد.
ابومنصور بعد از این ماجرا فرد مثبتی شد و میزبان مرحوم شیخ صدوق در سفر به خراسان و مشوق فردوسی در تدوین شاهنامه بود و نثر داستانی که در عیون اخبار الرضا آمده این است نه آن نقل قول مشهور.
وی بعد این ماجرا با خدای تعالی پیمان بست که از آن پس زائران را نیازارد و جز از راه خوبی و خوشی با آنان رفتار نکند. هر گاه که کار دشواری به او روی می‌آورد، و مشکلی در زندگی پیدا می‌کرد، بدین مشهد پناه می‌آورد، و آن را زیارت و از خدای تعالی در آن جا حاجت خویش را مسئلت می‌کرد و خداوند نیاز وی بر طرف می کرد. حتی فرزند پسری خواست و به وی عنایت شد.
و می گوید هیچ گاه از خدای تبارک و تعالی در آن جا حاجتی نخواستم، مگر آن که حق تعالی آن حاجت را برآورد و این چیزی است از جمله برکات این مشهد (سلام الله علی ساکنه) که بر شخص من آشکار شد و برای خودم روی داد.
شایان توجه است که این داستان سال ها بعد از شهادت امام رضا (ع) اتفاق افتاده، و شبیه آن برای معصومان دیگر در زمان حیاتشان اتفاق افتاده است.
 تذکر این نکته نیز ضروری است که شیخ صدوق به وثاقت کسانی که این داستان را نقل کرده اند، اعتقاد دارد.
آشنایی با متون کهن تجربیات بسیاری را فرا روی انسان می‎نهد که پیوسته در موقعیتهای مختلف زندگی روزمره با آن ها روبرو می شویم.
آگاه شدن از مسائلی کاربردی که در زندگی پرشتاب امروز موجب آرامش باشد، از برکات ادبیات و متون ارزشمند آن است که مخاطبان این سلسله نشستها، در سایه امام رئوف و عالم آل محمد علیه السلام از آن بهره مند می شوند.
به امید دیدار شما در نشستهای آتی خوانش متون کهن

 

سازندگان:
افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید

نظرسنجی

نظر شما در مورد مطالب این وب سایت چیست؟

انتخاب‌ها

تصاویر شاعران

This block is broken or missing. You may be missing content or you might need to enable the original module.