چکیده:
فریدالدین عطار نیشابوری از زمره شاعران نامآور ایران در قرن ششم و آغاز قرن هفتم و از شاعران برجسته و عارفان نامآور و تأثیرگذار در تاریخ ادب ایران است. کلام ساده و گیرای عطار که با عشق و اشتیاقی سوزان همراه است همواره سالکان راه حقیقت را چون تازیانه شوق بهجانب مقصود راهبری کرده است. زبان نرم رفتار دلانگیز او که از دلی سوخته و عاشق و شیدا برمیآید حقایق عرفانی را به نحوی بهتر در دلها جایگزین میکند که ازآنجاکه اشعار او مکرر در رسانهها و مطبوعات تجلی پیداکرده و بارها آثار او تجدید چاپ گردیده است، لذا احساس نیاز میشود که از جنبهی سبکشناسی به دقت مورد بررسی قرار گیرد تا رجحان او برسایرشاعران مشخص گردد. سبکشناسی کتاب ارجمند تذکره الاولیاء تاکنون بهطور منسجم صورت نگرفته است. نگارنده درصدد است تا به حد بضاعت علمی خود به کاوش این اثر ارزشمند عطار بپردازد.
این تحقیق و پژوهش با عنوان سبکشناسی تذکره الاولیاءعطار در 7 فصل تدوینشده است. ساختار زبان و ادبیات در هر کشوری ساختهوپرداخته و مبتنی بر آثار نظم و نثر هر کشوری آنهم سوار ر کشتی زمان است که همانطور که تمامی حوادث و طوفانها و گاهی آرامشها و حمایتها، بر آثار منظوم و منثور تأثیر غیرقابلانکاری میگذارد، بلکه این آثار نیز در نوع خود سازنده فرهنگ و تاریخ است؛ پس میتوان دریافت که این رابطه، رابطهای دوسویه و بسیار مهم و حیاتی است.
از سوی دیگر توجه اهالی علم و فرهنگ، بهخصوص بزرگان و اساتید علوم انسانی مخصوصاً زبان و ادبیات فارسی، میتوانند این تأثیر را بیشتر نمایان سازند. آنهم با توجه به پیشرفتهایی که در جهان امروز بروز کرده و زبان نیز از آن مستثنی نیست. تحقیقاتی که با پایههای علمی نقد ادبی، زبانشناسی و دستور زبان، که مارادرسبک شناسی آثار منظوم، منثور راهنمایی میکنند، تحقیقاتی کارآمد و راهگشا است؛ چراکه دریچههایی نو به سمت گذشته برای ما باز میکند، تا با ایجاد شناخت دقیق از تاریخ و تمدن و گذشته خود، قدمهایی مؤثر و دقیق به سمت آینده برداریم.
سعی ما در این پژوهش براین است که با توجه به اصول معرفیشده در آثار برجسته سبکشناسی، به تحقیق و بررسی کتاب ارجمند تذکره الاولیاء فریدالدین عطار نیشابوری بپردازیم، تا به افقهای جدید از اندیشههای این شاعر و نویسنده برجسته ایرانزمین دستیابیم.
آنچه مادر حوزههای مختلف ادبی، زبانی، نحوی وبلاخره فکری عطار با توجه به تذکره الاولیا دریافتیم این بود که وی در نثر بیشتر رو به سمت سادگی و روانی کلام گام برمیدارد، نثر او از جهت سادگی و روانی کمنظیر است، بهخصوص عطار در شرححال بایزید بسطامی و جنید و خرقانی، ابوالحسن انوری و حلاج سخن را به سرحد اعجاز کشانده و حق مطلب را ادا کرده است.
سهم او در ذکر حکایات و داستانپردازی عطار نیز در بین اقران خود برجسته است که مادر این تحقیق آن را ذکر کرده و با شواهد آماری آن را بیان کردهایم. ازنظر زبانی نیز تذکره با توجه به آمارهای موجود دارای تنوع است اما نه به آن شکل که به اصل زبان به نوع زبانآوری توجه داشته باشد و بر اساس حال عارفانه، متن خود را نگاشته است.
این¬با توجه به پرکاربرهای جملههای شرطی، دریغ، افسوس، پرسش، حصرواختصاص، توصیف، موزون بودن کلام، تکرار، پرکاربردی تشبیه، عطف، جملات مرصع، واژهها و مقولههای متضاد، خطابی بودن نثر (فراوانی فعلهای امر، فراوانی ندا، التفات، جملات و ترکیبات کنایی و ...) به القای و انتقال حالات عاطفی و تجربیات و سنتهای عرفانی توسط عطار بسیار کمک کرده است.