عنوان: بررسی حقیقت دل و حضور قلب درآثارسنایی، عطار و مولانا
استاد راهنما: دکتر علی اردلان جوان
استاد مشاور: دکتر حمیدرضا سلیمانیان
نگارنده: حسنعلی عبدالقادری
یکی از مسائلی که در عرفان و تصوف مطرح است «دل و حضور قلب» است.عرفان یکی از گرایشهای معنوی انسان است که همواره انسان را بهسوی تعمق و تفکر و تلطیف متمایل کرده و آدمی را به کاوش درساحت اشراقی خود فرامیخواند و درنتیجه نیاز به صیقل ساحت اشراقی وجود انسان در دنیای پرازدحام معاصربیشتراحساس میشود.
موضوعی که دراکثرمتون عرفانی چه به صورت نظم و یا نثر و با عنوان سفر در باطن مطرح گردیده ودرراس اهم مسائل و اندیشههای عرفانی قرارگرفته است. بر اساس ایمان و یقین و باور قلبی عرفا و نیز در جهانبینی آنان، آن گنج عشقی را که سالک راه، سالیان دراز درسیروسلوک بهسوی حق و حقیقت، همواره در پی دست یافتن به آن است؛ در کنج ویرانهی دل خود دریافتهاند و همگان را به سیروسلوک درونی جهت دست یافتن به گنج عشق به کنج دل فرامیخوانند.
تاریخ ما گواه آن است که همواره صوفیان صافی و عارفان بالله شمعوار، شمس گونه سوختهاند و نورتابانده اند تا در نور آنان جهان منور گردد و از سرور آنان جهان مسرور شود و هستی به طرب آید.
این پایاننامه در شش فصل دستهبندیشده است که هریک از فصلها نیز به زیر بخشهایی تقسیم گشته است؛ فصل اول با نگاهی مختصر به تعاریف گوناگون عرفان، به ریشهیابی اندیشههای عرفانی در قرون اولیهی هجری و سپس به بررسی عرفان و تصوف در قرن ششم و هفتم پرداخته است. در فصل دوم به تعریف دل و قلب و وجهتسمیه آن درآیات و روایات و جایگاه آن در عرفان و تصوف و برخی آثار عرفانی میپردازد. در فصل سوم که تحت عنوان دل از نگاه عرفا میباشد، ماهیت دل در آثار ارزشمندی چون: مصباح الهدایه، کشفالمحجوب، تذکره الاولیا، کیمیای سعادت و دیگر آثار بزرگان و عرفا تحلیل میشود. پسازآن در فصل چهارم، هماندیشی مولانا و سنایی در باب دل دردو اثر ارزشمند حدیقه الحقیقه و مثنوی معنوی مطرح گردیده که البته قبل از آن بهطور مختصر دل در آثار عطار نیشابوری بررسی میشود ودیدگاه آن عارف نامی در آثاری همچون تذکره الاولیا و الهینامه بیان میشود.
در فصل پنجم که تحت عنوان«در باب مشاهدت دل» است با توجه به اینکه سیروسلوک منازل عرفانی از طریق کشف شهود قلبی انجام میگیرد؛ به لزوم شناخت حقیقت دل و معرفت قلبی برای وصول به حقیقت از طریق مشاهدات قلبی میپردازد. در فصل ششم داشتن حضور قلب در عبادات بهویژه نماز از دیدگاه ثنایی و مولانا و عطار و برخی عرفای معاصر موردبررسی و تحلیل قرار میگیرد.